دومين اصل از اصول اعتقادات بهائيان وحدت عالم انسانی است. آنها مدعي اند؛ جميع افراد بشر مخلوق حضرات پروردگارند، رنگ، چهره و طرز تركيب قيافه هيچ يك (از افراد) ميزان برتري يك انسان بر انسان ديگر نيست و نبايد علت اختلاف و دشمني باشد. (اشرف. فرامرز. مجموعه اي از مطالب بهائي به اختصار. مؤسسه ملي مطبوعات امري ۱۳۱ بديع.)
همچنين ادعا دارند كه ميزان امتياز به علم و اخلاق است نه به وطن و مقام و ليكن خود اين امتيازات هم موجب حق برتري نمي شود. و به نقل از عباس افندي آورده اند: «ثاني اساس الهي، وحدت عالم انسانی است يعني جميع بشر بندگان خداوند اكبرند، خدا خالق كل است، خدا رزاق كل است. خدا محي كل است و خدا مهربان به كل، يعني جميع بشر انسانند.» (همان)
در اين قضيه حسينعلي نوري نيز گفته است كه: «اي اهل عالم سراپرده يگانگي بلند شده به چشم بيگانگان، يكديگر را مي بينيد همه بار يك دارند و برگ يك شاخسار. (مجموعه تعاليم اجتماعي روحاني بهاء اله. انتشارات امری.)
«هیچ کس نباید چنین پندارد که میتوان با اطمینان خاطر صبر کرد و منتظر شد تا واسطه یا سازمانی خارج از امر الهی (بهائیت) پیدا شود تا با ابتکار و خلق محیط مساعدی (مناسب) بر حلّ آن مشکل عظیم فائق (چیره) گردد.» (کانال تبلیغی تشکیلات بهائیت، به نقل از: شوقی افندی، ظهور عدل الهی، ص ۴۵.)
آنچه در ادامه می خوانید
نقد اصل وحدت عالم انسانی
پس از اينكه دومين اصل بديع از اصول اعتقادات بهائيان آورده شد اين سئوال به ذهن وارد مي گردد كه آيا واقعا اين اصل نو و تازه مي باشد؟ و اصولا قبل از تأسيس اين فرقه چنين موضوعي در مكاتب آن روزگار وجود نداشته؟
در دين مبين اسلام طبق نص صريح آيات و روايات هيچ انساني به انسان ديگري برتري ندارد رنگ و نژاد و ساير تفاوتهاي فردي صرفا جهت شناخت و تمايز انسانها از يكديگر است و ويژگيهاي خاص جسماني، هيچ كدام دليل برتري ابناء بشر بر يكديگر نمي گردد. آیاتی از قرآن کریم را در این باره ذکر می کنیم:
﴿يَأَيهَّا النَّاسُ إِنَّا خَلَقْنَاكمُ مِّن ذَكَرٍ وَ أُنثىَ وَ جَعَلْنَاكمُْ شُعُوبًا وَ قَبَائلَ لِتَعَارَفُواْ إِنَّ أَكْرَمَكمُْ عِندَ اللَّهِ أَتْقَئكُمْ إِنَّ اللَّهَ عَلِيمٌ خَبِير﴾ (سوره حجرات / آيه ۱۳) یعنی: اي مردم ما همه را نخست از مرد و زني آفريديم و آن گاه شعبه هاي بسيار و فرق مختلف گردانيديم تا يكديگر را باز شناسيد بزرگوارترين شما نزد خدا با تقواترين مردمند و خدا كاملا آگاه است.
﴿وَ أَطِيعُواْ اللَّهَ وَ رَسُولَهُ وَ لَا تَنَزَعُواْ فَتَفْشَلُواْ وَ تَذْهَبَ رِيحُكمُْ وَ اصْبرُواْ إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابرِين﴾ (سوره انفال / آيه ۴۶) یعنی: با يكديگر نزاع نكنيد كه نزاع داخلي سستي مي آورد و سستي شما را زايل مي كند.
﴿وَ اعْتَصِمُواْ بحِبْلِ اللَّهِ جَمِيعًا وَ لَا تَفَرَّقُوا﴾ (سوره آل عمران / آيه ۱۰۳) یعنی: به ريسمان الهي چنگ زنيد و متحد شويد و از تفوق و تشتت بپرهيزيد..
پس مشخص شد اين اصل مختص به اين فرقه نمي باشد كه خود را مبدع و طراح آن قلمداد كند بلكه در ساير مكاتب بشري از ديرباز وجود داشته و به انحاء مختلف به آن پرداخته شده است.
نقض اصل وحدت عالم انسانی توسط سران بهائيت
اما جالب است بدانیم در حالی بهائیان، وحدت نژادی را آرزوی عبدالبهاء و حصول به آن را با پیمودن راه او ممکن میدانند که عبدالبهاء خود، مسیری بر خلاف وحدت نژادی را پیموده است: «عبدالبهاء در توصیف سیاه پوستان آفریقا، آنان را به حیوانان وحشی، بیعقل و به دور از تمدن تشبیه کرده است: «اهالی مملکتی نظیر آفریقا جمیع مانند وحوش ضاریه (حیوانات وحشی و درنده) و حیوانات بریه (خشکی) بیعقل و دانشند و کلّ متوحش (همگی وحشی هستند). یک نفس دانا و متمدن در ما بین آنان موجود نه (نیست)». (عباس افندی، مکاتیب، مصر: کردستان العلمیه، ۱۹۱۰ م، ج ۱، ص ۳۳۱٫)
به عبارتی عبدالبهاء، هرکجا میخواست مصداق بیشعور و نفهم را معرفی نماید، از آفریقایی ها مایه میگذاشت. از اینرو، با تشبیه انسان های بیتربیت به حیوان، مردم آفریقا را مصداق بارز این تعریف میدانست: «اگر انسان را به طبیعت خود ترک کنیم از حیوان بدتر میشود، جاهل و نادان میماند مثل اهالی اواسط آفریقا… در اواسط آفریقا ملاحظه کنید که مثل حیوانات بلکه پستتر از حیوانند». (عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان غربی: لجنهی ملّی نشر آثار امری، ۱۲۷ بدیع، ج ۲، ص ۲۳۷-۲۳۴٫)
اما در بررسی این رویکرد تبلیغی بهائیت در آفریقای جنوبی، ذکر نکاتی را لازم میدانیم:
اول: تشکیلات بهائی در حالی فرقهی خود را الهام بخش رفع اختلاف و تبعیض نژادی در آفریقا معرفی میکند که پیشوای بهائیت از اساس، سیاهپوستان آفریقا را حیوانات انسان نما میدانست: «اقوام متوحش به هیچوجه از حیوان امتیازی ندارند. مثلاً چه فرق است میان سیاهان افریک (: آفریقا) با سیاهان امریک (: آمریکا). اینها (: سیاهان آفریقا) “خلق الله” البقر علی صورة البشرند (: گاوهایی هستند که خدا با صورت انسانی خلق نمود). آنان (: سیاهان آمریکایی) متمدن و باهوش» (عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان غربی: لجنهی ملّی نشر آثار امری، بیتا، ج ۳، ص ۴۸٫)
با تشکر از نویسنده مطلب آقای شهاب کیانی