چگونه بهائیان ادعای دینی نوین دارند، در حالی که تمام احکام و تعالیم دین مبین اسلام که آن را منسوخ و قدیمی اعلام کرده بودند را با اندکی تغییر غیرمنطقی، به عنوان راه و منش و احکام جدید معرفی کردند؟!
بهائیتی که علت بعثت خود را قدیمی بودن و عدم سازگاری ادیان گذشته با عصر جدید معرفی می کند، تمام اندیشه ها و احکام خود از جمله روزه داری را از ادیان و مکاتب فکری گذشته با اندکی تغییرات نابخردانه کپی کرده است.
پیشوایان بهائی در بیان علت بعثت بهائیت و نسخ ادیان به دست آن، مدعی می شوند که هر دوره ای اقتضائاتی دارد و خداوند انسان ها را متناسب با مقتضیات هر زمان، از فیض خود بهرهمند می کند و از این رو، دین باید مطابق با مقتضای زمانه باشد.(۱) بهائیان در ادامه، با پیش فرضِ عدم سازگاری احکام و تعالیم اسلام با عصرجدید، لزوم عقلی نسخ آن و ایجاد بهائیت را نتیجه می گیرند.
اما بر خلاف ادعای بهائیت، با ورق زدن متون بهائی و بررسی تعالیم بهائیت درمی یابیم که پیشوایان این فرقه، حرف جدیدی برای گفتن نداشته اند. در واقع، پشتوانهی ادعای نوآوری پیشوایان بهائی، محصول کپی برداری شدهی احکام و تعالیم سایر ادیان و مکاتب فکری و ایجاد تغییراتی نابخردانه در آنها می باشد. در ادامه، به ذکر دو مثال بسنده می کنیم:
یک: تعالیم: به عنوان مثال، پیشوای بهائیت عبدالبهاء در اعتراف به کپی برداری بودن یکی از تعالیم بهائی از ادیان الهی گفته است: «جمیع انبیای الهی در وحدت عالم انسانی کوشیدند و خدمت به عالم انسانی کردند، زیرا اساس تعالیم الهی وحدت عالم انسانیست… انجیل و تورات و قرآن اساس وحدت انسانی تأسیس نمودند.»(۲)
دو: احکام: از جمله احکامی که بهائیت نیز از اسلام وام گرفته، حکم روزه داری است؛ چنان که پیامبرخوانده بهائی گفته است: «قَد کَتبنا عَلیکُم الصّیام أیّاماً مَعدودات و جَعلنا النّیروز عیداً لَکُم (۳)؛ به تحقیق که ما روزه گرفتن را در روزهای مشخصی بر شما نوشتیم (: واجب کردیم) و نوروز را به عنوان عید (روزه داری) شما قرار دادیم.»
البته دینساز بهائیت در راستای اباحهگری در تمامی احکام، حکم الهی به روزه داری را نیز برای پیروان خود، در معتدلترین روزهای سال (اسفندماه) آن هم به مدت نوزده روز و فقط با تحمل گرسنگی و تشنگی از طلوع آفتاب تا غروب تشریع کرد.(۴)
اما در پایان باید پرسید: مگر برای تحقق مسلک و راهی جدید، نباید راهکار نیز جدید و نوین باشد؟! پس چه نوآوری در بهائیت وجود دارد و چگونه بهائیان ادعای دینی نوین دارند، در حالی که تمام احکام و تعالیم دین مبین اسلام (که آن را منسوخ و قدیمی اعلام کرده بودند) را با اندکی تغییر غیرمنطقی، به عنوان راه و منش و احکام جدید معرفی کردند؟!
از طرفی، اگر باید احکام و تعالیم با اقتضائات روز تغییر یابد، با پیشرفت سریع تکنولوژی از زمان ظهور ادعای پیشوایان بهائی تا کنون، باید تا به الان چند مرتبه خود بهائیت نیز نسخ میشد؟!
پینوشت:
۱- ر.ک: اشراق خاوری، پیام ملکوت، نسخهی الکترونیکی، ص ۱۹۰٫
۲-عباس افندی، خطابات، لانگنهاین آلمان: لجنهی ملّی نشر آثار امری، ۱۹۲۱ م، ج ۱، ص ۱۹-۱۸٫
۳- حسینعلینوری، اقدس، بمبئی: مطبعهی ناصری، ۱۳۱۴ ق، ص ۱۶٫
۴- ر.ک: حسینعلی نوری، اقدس، ص ۱۸-۱۶، بند ۱۸-۱۶٫