به راستی از مبلغان فرقه حقیقت گریزی که پیامبرخوانده آن به پیروانش دستور داده: از مخالفینش (حتی اگر مطابق تمام آیات الهی سخن گویند) دوری گزینند؛ چه انتظار می توان داشت که حضرت حکیمه خاتون (چون مخالف بهائیت سخن گفته) را سرزنش نکنند و به تکریم راوی ناشناسی (چون فکر می کنند در تأیید آنان سخن گفته) نپردازند؟!
ملاک برای قبول فضایل و پذیرش گفتار افراد در منطق بهائیت تنها تصدیق بهائیت است؛ در این منطق فرد ناشناسی چون ام هانی ثقفیه تکریم می شود و بانوی با فضیلتی چون حضرت حکیمه خاتون مورد هتاکی قرار می گیرد.
مبلّغین بهائی پیش از استناد به حدیثی ضعیف از ام هانی ثقفیه برای اثبات مهدویت علی محمد شیرازی، به تمجید از راوی آن پرداخته و در توضیحی بی سند از خود مدعی شدند: «مقدمتاً عرض ميشود كه ام هانى یک خانم فاضله و عالمه اى بوده است كه بسيار به حضرت باقر (علیه السلام) ارادت داشته و سوالات خود را نزد ايشان می برده است.»(۱)
اما تکریم راوی حدیثی ضعیف (که مبلغین بهائی قصد دارند تا آن حدیث را با پیشوای خود علی محمد شیرازی تطبیق دهند) در حالیست که:
اولاً: بهائیان در حالی مدعی فضل و علم «أم هانی ثقفیه» به عنوان راوی هر سه روایت شدند و او را از دوستداران امام محمد باقر (علیه السلام) برشمردند که وی اساساً در منابع رجالی، مجهول بوده و غیر از این روایت (که با سه مضمون بیان شده و اتفاقاً هر سه نیز با پیشوای بهائیت تطبیق ندارد) (۲) هیچ حدیثی از او نقل نشده و در کتابهای رجالی نامی از او نیست.(۳) با این حال، مبلّغین بهائی از کجا به علم و فضل ام هانی ثقفیه پی بردهاند؟!
ثانیاً: مبلّغان بهائی در عین حالی که به تکریم (بدون مستند) ام هانی ثقفیه می پردازند، در جایی وجود حضرت حکیمه خاتون (علیهاالسلام) را منکر می شوند: «همین داستان تولد امام غائب که از قول یک زن مجهول الهویه نقل شده ملاحظه کنید چقدر عجیب است.»(۴) و در جایی دیگر، ضمن پذیرش وجود حضرت حکیمه خاتون، وی را به باد توهین می گیرند؛ چنان که اشراق خاوری از مبلغان برجسته بهائی میگوید: «صاحبان غرض او (جعفر) را طرد نمودند و کذّابش گفتند و قول آن زن کاذبه چون موافق هوی و غرض نفسانیهی نفوس غافله (بخوانید: شیعیان) بود، آن را أخذ کردند و اعلان نمودند.»(۵)
این در حالیست که حضرت حکیمه خاتون سه نسبت به معصوم دارد (دختر امام جواد (علیهالسلام)، خواهر امام هادی (علیهالسلام) و عمۀ امام حسن عسکری (علیهالسلام)) و علما در وصف او، صفاتی چون نجیبه کریمه، عالمه فاضله، نقیه رضیه، حکیمه را ذکر کردهاند.(۶)
ثالثاً: ملاک برای قبول فضایل و پذیرش گفتار افراد در منطق بهائیت تنها تصدیق بهائیت است؛ در این منطق فرد ناشناسی چون ام هانی ثقفیه تکریم میشود و بانوی با فضیلتی چون حضرت حکیمه خاتون مورد هتاکی قرار میگیرد. به راستی چه انتظار میتوان از فرقهی حقیقت گریزی داشت که پیامبرخوانده آن به پیروانش دستور داده، از هرآنکس که مخالف مسلکش سخن گوید، حتی اگر سخنش مطابق تمام آیات الهی باشد دوری گزینند: «جمیع اَحباء الله لازم است که از هر نفسی که رائحه بغضاً از جمال عِزِّ أبهی ادراک نمایند، از او احتراز جویند؛ اگر چه به کُلّ آیات ناطق و به کُلّ کتُب تمسک جوید…، چه که نَفَسِشان مثل سَمّ سرایت کننده است.(۷)
این منطق فرقهایست که آورده و افتخار خود را در جستجوی آزادانه حقیقت می داند!
پینوشت:
۱- به نقل از کانالهای تبلیغی تشکیلات بهائیت.
۲-جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: نقد سندی و دلالتی استدلال بهائیان به حدیث ام هانی در باب زمان تولد امام زمان (عج)
۳- ابوالقاسم خویی، معجم رجال الحدیث وتفصیل طبقات الرواه، بیروت: مدینه العلم، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق، ج ۲۳، ص ۱۸۱٫
۴- اشراق خاوری، اقداح الفلاح، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، ۱۳۰ بدیع، ج ۱، ص ۱۸۹٫
۵- اشراق خاوری، مائده آسمانی، بیجا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، ۱۲۸ بدیع، ج ۱، ص ۷٫
۶- ر.ک: محمدباقر مجلسی، بحارالانوار، ، بیروت: دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، ۱۴۰۳ ق، ج ۹۹، ص ۷۹٫
۷- اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، بیجا: موسسهی ملی مطبوعات امری، بیتا، باب ۷۰، ص ۴۵۰٫ (این جمله را عبدالبهاء از طرف بهاءالله نقل قول نموده است).