سرشت بهائیت از بدو تأسیس تاکنون، با مخالفت نسبت به اسلام و مسلمانان و خیانت به کشورمان عجین شده و سران و فعالان این فرقه، با همه دولت ها و کانون هاى استکبار به ویژه آمریکا و اسرائیل، در این زمینه همسویى و همکارى تنگاتنگ دارد. در این باره اسناد متعددى از ساواک رژیم پهلوى به دست رسیده که در ادامه متن کامل تعدادى از آنها ارائه مى گردد.
www.ayam92.com/document/290.htm
لازم به ذکر است تصویر اصل اسناد در همین آدرس قابل مشاهده مى باشد.؛ سندهایى پیرامون فعالیت هاى سیاسى، اقتصادى، و فرقه اى حبیب ثابت، فصلنامه مطالعات تاریخى، سال پنجم، شماره بیستم، بهار ۱۳۸۷، مؤسسه مطالعات و پژوهش هاى سیاسى، صص ۲۴۳-۲۲۵٫ سند شماره ۱ خدایا ما را از این مملکت نجات بده! موضوع: فعالیت بهائیان شیراز خبر زیر را گزارشگر ساواک از جلسه اى در مرکز بهائیان شیراز به تاریخ ۲۸/۲/۱۳۴۷ ارسال داشته است. در این نشست، فردى به نام اسداللَّه سمیعى ضمن ابراز انزجار از ایران اعلام مى کند که: پروردگارا ما را از این مملکت نجات بده و ما را به سلامت نگهدار. امید است که پیشرفت و ترقى بیت العدل اعظم الهى طورى باشد که روزى به همه این ناراحتى ها خاتمه دهد، زیرا ارتباط اعضاى بیت العدل اعظم با زعماى کشورهاى مختلف طورى است که حتى رئیس جمهور امریکا (-(لیندون )-) جانسون مرتب به احباى ایران تبریک مى گوید… خوشبختانه امروز دیگر مسلمانان، زیردست بهائیان خواهند بود، چون مسلمانان همیشه عقب افتاده هستند. همچنان که تمام دولت هاى اسلامى از سایر دول، عقب مانده اند. سپس آقاى ادب معاون بانک ملى اظهار کرد: تا زمانى که من در بانک ملى هستم، سعى مى کنم که افراد مورد نیاز بانک را از احبا (-(بهائیان )-) بپذیریم. همچنین تا آنجایى که برایم مقدور است نسبت به کارمندان مسلمان بانک از نظر تامین حقوق و پرداخت مزایا و فوق العاده، آزار و اذیت بکنم. ملاحظات: خبر فوق مورد تأیید است. سند شماره ۲ هرچه بتوانید ملت اسلام را رنج دهید! این گزارش هم توسط ساواک از یک جلسه بهائیان شیراز تهیه شده و نقش این فرقه را به عنوان ستون پنجم دشمن در گسترش فساد و بى حجابى در ایران به نمایش مى گذارد و بر آرزوى نابودى مسلمانان به دست بهائیان تأکید مى ورزد: موضوع: بهائیان، تاریخ وقوع: ۱۱/۲/۱۳۵۰ جلسه اى با شرکت ۹ نفر از بهائیان ناحیه ۱۵ شیراز در منزل آقاى فرهنگ آزادگان و زیرنظر آقاى لقمانى تشکیل شد. بعد از قرائت نامه، آقاى ولى اللَّه لقمانى… سخن گفت. وى اضافه کرد:… اکنون از امریکا و لندن صریحا دستور داریم در این مملکت، مد لباس و یا ساختمان ها و بى حجابى را رونق دهیم که مسلمان، نقاب از صورت خود بردارد… در ایران و کشورهاى مسلمان دیگر هر چه بتوانید با پیروى از مد و تبلیغات، ملت اسلام را رنج دهید تا آنها نگویند امام حسین فاتح دنیا بوده و على، غالب دنیا… اسلحه و مهمات به دست نوجوانان ما در اسرائیل ساخته مى شود. این مسلمانان آخر به دست بهائیان از بین مى روند و دنیاى حضرت بهاءاللَّه رونق مى گیرد. نظریه یکشنبه: صحت اظهارات شنبه مورد تأیید است. دریائى سند شماره ۳ ما خدایى مثل حضرت بهاءاللَّه داریم! این سند نیز مربوط به یکى از جلسات کمیسیون نشر نفحات اللَّه مربوط به بهائیان است که در اسناد ساواک وجود دارد. در این سند نیز بر همسویى بهائیت با اسرائیل و مخالفت آنها با کشورهاى عربى و اسلامى تأکید شده است. در این سند حسینعلى نورى (بهاء) رسماً خدا خوانده شده است: ساعت ۳۰/۵ بعدازظهر مورخه ۱۹/۲/۱۳۴۷ کمیسیون نشر نفحات اللَّه در منزل یکى از بهائیان واقع در کوچه شمشیرگرها تشکیل گردید. در این کمیسیون جعفر بهزادپور به شرح زیر صحبت نمود: بعضى از کشورها از جمله کشور عزیز اسرائیل و کشورهاى اروپایى هستند که در دنیا مشهور و معروف مى باشند. ما هم باید اتحادمان بیشتر از آنها باشد. فعلاً ما طرفدار دولت اسرائیل هستیم و با کشورهاى عربى و اسلامى مخالف مى باشیم. ان شاءاللَّه که در سازمان ملل متحد رسمیت خواهیم یافت و آنگاه فعالیت روزافزون خود را نشان مى دهیم، ما خدایى مثل حضرت بهاءاللَّه داریم…. سند شماره ۴ نگذارید مسلمانان پیشرفت کنند! در این سند که مربوط به یک جلسه بهائى در شیراز است به صراحت اعلام مى شود که به دستور بیت العدل باید هر بهائى در هر اداره اى استخدام است، در کار مردم اشکال تراشى کند: موضوع: فعالیت بهائیان تاریخ ۱۳/۸/۱۳۵۱ جلسه اى با شرکت ۵ نفر از بهائیان ناحیه ۳ و ۲۵ و ۲۷ شیراز در منزل آقاى رئوفیان واقع در کوچه پروانه… تشکیل شد… سپس آقاى عنایت اللَّه پوستچى اظهار کرد: … اسرائیل حق دارد اعراب را بمب باران کند چون مسلمانان نمى گذارند ما زندگى کنیم، و مرتباً به ما نیش مى زنند این است که از طرف بیت العدل به محافل روحانى دستور داده شده افرادى که در ادارات دولتى و پست هاى حساس مشغول کار هستند، در کارهاى مسلمانان کارشکنى کنند و نگذارند مسلمانان پیشرفت کنند. همان طورى که ۷ سال پیش براى یهودیان دستور رسیده بود که تمامى زمین ها و مغازه هاى مسلمانان را بخرند و مملکت را تصرف کنند و اقتصاد را به دست بگیرند. نظریه یکشنبه: اظهارات شنبه مورد تأیید است. سند شماره ۵ در تمام وزارتخانه ها یک جاسوس داریم! این سند بسیار مهم از چند وجه قابل دقت است. اولاً، حمایت رژیم پهلوى از بهائیت را نشان مى دهد تا آنجا که مى گوید اسداللَّه علم و امیرعباس هویدا از فعالیت هاى خود به مرکزیت بهائیان در اسرائیل گزارش مى دهند. ثانیاً، حمایت کامل بهائیان از اسرائیل را به نمایش مى گذارد. ثالثاً، نشان مى دهد که بهائیان اگر در هر اداره دولتى مشغول کار شوند به جاسوسى مى پردازند و همین امر ضرورى مى سازد که امروزه نیز در گزینش نیرو براى دستگاه هاى مختلف دقت کافى به عمل آید تا عناصر این فرقه نتوانند در لباس مسلمان، در ادارات مختلف نفوذ کنند: فعالیت بهائیان شیراز تاریخ وقوع: ۷/۳/۱۳۴۷ ساعت ۳۰/۶ بعدازظهر مورخ ۷/۳/۱۳۴۷ کمیسیون نشر نفحات اللَّه در محفل شماره ۴ واقع در تکیه نواب منزل اسداللَّه قدسیان زاده تشکیل شد. عباس اقدسى که سخنران کمیسیون بود، اظهار کرد جناب آقاى اسداللَّه علم وزیر دربار سلطنتى به ما لطف زیادى کرده اند، مخصوصاً جناب آقاى امیرعباس هویدا (بهائى و بهائى زاده) ان شاءاللَّه هر دو نفر کد خداى کوچک بهائیان مى باشند. گزارشاتى از فعالیت هاى خود به بیت العدل اعظم الهى مرجع بهائیان مى دهند… دولت اسرائیل در جنگ سال ۴۶ و ۴۷ قهرمان جهان شناخته شده ما جامعه بهائیت، فعالیت این قوم عزیز یهود را ستایش مى کنیم…. پیشرفت و ترقى ما بهائیان این است که در هر اداره ایران و تمام وزارتخانه ها یک جاسوس داریم و هفته اى یک بار که طرح هاى تهیه شده وسیله دولت به عرض شاهنشاه آریامهر مى رسد گزارشاتى در زمینه طرح به محفل هاى روحانى بهائى مى رسد. مثلاً در لجنه پیمان کار، کادر بهائیان ایران هر روز گزارش خود را در زمینه ارتش ایران و این که چگونه اسلحه به ایران وارد مى شود و چگونه چتربازان را آموزش مى دهند به محفل روحانى بهائیان تسلیم مى کنند. سند شماره ۶ تشکر از جلاد تهران نمره: ۱۲۳/خ تاریخ: ۶ شهر النور ۱۲۰ مطابق ۲۰/۳/۱۳۴۲ تیمسارسرتیپ پرویز خسروانى فرماندهى ژاندارمرى ناحیه مرکز تاریخ یکصد و بیست ساله جهان بهائى بخصوص در ایران همواره مشحون از شهادت نفوس و تاراج دارایى و اموال آنان به دست اراذل و اوباش و به تحریک ارباب عمائم (-(روحانیون )-) و یا افرادى نادان بوده است ولى در خلال صفحات این تاریخ همواره ستاره هاى درخشانى در مقامات دولتى وجود داشته اند که با توجه به وظایف اساسیه وجدانیه و اجتماعى خود، نوع دوستى و عدالت گسترى نموده و به کرات مانع تجاوز رجاله و یا علماء بد عمل شده اند در اثر همین حسن تشخیص و میهن دوستى و نوع پرورى واقعى آنان در واقع آبروى کشور مقدس ایران تا اندازه اى محفوظ مانده و از سوء شهرتى که دیگران ایجاد نموده اند کاسته شده است. زحمات و خدمات و سرعت عمل تیمسار نیز در جلوگیرى از تجاوز اراذل و اوباش و رجاله کرارا در سنین اخیره در این محفل مذکور شده، بخصوص در این ایام که بحمداللَّه اولیاى امور نیز به راى العین، سوء عمل جهلاى معروف به علم (-(روحانیت مبارز)-) را مشاهده کرده و هر دیده منصفى رذالت و جهالت و پستى فطرت این افراد را گواهى مى دهد. یقین است عموم دوستداران مدنیت و علم و اخلاق و دیانت، زحمات تیمسار را با دیده احترام و تقدیر نگریسته و تاریخ امر بهائى آن جناب را در ردیف همان چهره هاى درخشان حافظ و نگهبان مدنیت عالم انسانى ثبت و ضبط خواهد نمود. با رجاى تأیید-منشى محفل سند شماره ۷ ثابت پاسال، عامل قتل طیب موضوع: بهائیان تاریخ وصول خبر: ۵/۱۱/۱۳۴۴ با یکى از بهائیان که در شرکت ملى نفت کار مى کند بر حسب تصادف برخورد کردم. او مى گفت که ثابت پاسال سرمایه دار معروف، مجرم واقعى اعدام طیب بوده و این طور شرح مى داد که ثابت پاسال (-(ناخوانا)-) اعلى حضرت همایون شرفیاب به عرض رسانیده که طیب مسبب خراب کردن گورستان بهائیان و گلستان جاوید شده. براى تکمیل این اطلاع از سوابق ذهنى که در تابستان گذشته از (-(ناخوانا)-) سال سروستانى کارمند فرهنگ داشتیم که مى گفت بهائیان انتقام جزیره (-(صحیح: حظیره )-) القدس (-(ناخوانا)-) که چند سال قبل مسلمان ها خراب کردند از مدرسه فیضیه قم گرفتم و از چند ماه قبل از اتخاذ فروش (-(ناخوانا)-) بهائیان شیراز شنیدم که مى گفت: ما نه فقط انتقام گذشته را گرفتیم بلکه موضوع بهائى را تا مرحله اصلاحات ارضى ادامه دادیم، مى خواست موضوع اصلاحات ارضى را یک موضوع امرى و پیش گویى شده تلقى کرده و آن را از بهائیان بداند. به طور کلى بهائیان بحران هاى چند ماهه گذشته ایران و اختلافات دولت و روحانیون (-(ناخوانا)-) بهائیان در لندن مى دانند. نقل از: تاریخ جامع بهائیت (نوماسونى)، بهرام افراسیابى، صص ۷۵۰ – ۷۴۸؛ اخبار امرى، مرداد شهریور ۱۳۴۰، ش ۶-۵، ص ۲۳۸٫ سند شماره ۸ تبریک نیمه شعبان، مایه کمال تأسف بهائیت محفل مقدس روحانى ملى بهائیان ایران از قرار اطلاعاتى که به این هیأت رسیده، در شب نیمه شعبان از طرف مؤسسه تلویزیون تبریک به عموم شیعیان جهان گفته شده است. چون این دستگاه منتسب به امراللَّه (-(بهائیت )-) است، مایه کمال تأسف شد که چرا از طرف مؤسسه تلویزیون به چنین اقدامى مبادرت گردیده است؟ متمنى است از جناب آقاى حبیب ثابت تحقیق شود که چگونه کارکنان آن مؤسسه به چنین عملى مبادرت ورزیده اند و براى جلوگیرى از این قبیل اقدامات، چه رویه اى را اتخاذ نموده اند؟ ایادى امراللَّه در آسیا سند شماره ۹ هدف تلویزیون؛ نشر افکار بهائى برگ خلاصه سابقه مشخصات: اسم حبیب فرزند عبداللَّه شهرت ثابت پاسال دارنده شناسنامه ۳۷۶ تهران متولد ۱۲۸۲ تهران محل سکونت تهران خیابان ویلا کوچه پناهى شغل بازرگان. سابقه: نامبرده رئیس هیأت مدیره شرکت (امنا) عضو محفل روحانى بهائیان ایران و مدیر شرکت زمزم و نماینده فولکس واگن در ایران و مؤسس تلویزیون ایران مى باشد. محتویات پرونده به شرح زیر است: ۱٫ در تاریخ ۲۲/۱/۳۹ اطلاعیه اى با تقویم ب ۲ واصل شده که نامبرده در انگلستان درباره اخذ کمک براى تلویزیون ایران با مقامات انگلیسى مذاکراتى نموده است. ۲٫ اطلاع واصله حاکیست که طبق اظهار یکى از بازرگانان بازار در محافل اقتصادى تهران چنین شهرت دارد که در دوره زمامدارى آقاى علم امور مربوط به اقتصاد کشور طبق نظر حبیب ثابت تنظیم مى شده. ۳٫ در تاریخ ۱۰/۲/۴۴ نامبرده به محفل ملى بهائیان ایران نامه اى نوشته و متذکر شده که هدف اصلى از تشکیل تلویزیون در ایران ایجاد کار براى جمعى از یاران (بهائیان) بوده و به تدریج امکاناتى براى نشر افکار روحانى و معارف حکم الهى (افکار بهائى) به وجود آید. و به هیچ وجه برخلاف نظریات امراله (دستورات بهائى) اقدامى نخواهد شد. ۴٫ در تاریخ ۱۳/۶/۴۴ اطلاعیه واصل که آقاى حبیب ثابت عامل اصلى تقویت بهائیان مى باشد و قرار شد یک میلیون تومان از طرف شرکت ملى نفت به نام اجراى برنامه هاى آموزشى از تلویزیون به وى داده شود. ۵٫ در اردیبهشت ماه ۴۴ نامبرده از طرف بهائیان به عضویت محفل روحانى ملى بهائیان ایران انتخاب شده است. علاوه بر اسناد فوق تعدادى سند نیز در (بهائیت؛ در آینه اسناد، ماشاءاللَّه حشمتى، ماهنامه زمانه، ش ۶۱) قابل دسترسى است. ۴/۳/۴۵ همچنین ر.ک: کتاب جریان شناسی بهائیت, علیرضا محمدی, نشر معارف. برخی توضیحات: پیوند عمیق و همکارى بهائیت با رژیم پهلوى سابقه اى حتى بیش از عمر سلطنت پهلوى دارد؛ کارشکنى و فشار روشنفکران غرب زده از جمله پیروان بابیت و بهائیت منجر به انحراف و شکست انقلاب مشروطه گردید. در جریان انقلاب مشروطه علاوه بر دار زدن شیخ فضل اللَّه نورى، عوامل بیگانه با کمک دستگاه مخوف تروریستى تشکیلات بهائیت، رهبران مذهبى از بهبهانى تا طباطبایى را از صحنه حذف کردند و آخوند خراسانى را نیز به شهادت رساندند. در نتیجه استبداد جدیدى به وجود آمد که رضاخان میرپنج مجرى آن بود. و بدین گونه فرقه بابیه و بهائیه یکى دیگر از کارکردهاى خویش را در جهت ایجاد تفرقه و زمینه سازى براى سلطه بیگانگان به نمایش مى گذارد. ر.ک: بهائیت در ایران، پیشین، صص ۲۲۹-۱۹۹٫ کودتاى انگلیسى ۱۲۹۹ بر اساس اسناد و مدارک معتبر تاریخى، محفل بهائیت در ایران، مدت ها پیش از کودتاى «انگلیسى» ۱۲۹۹، توسط حبیب اللَّه عین الملک – پدر هویدا – رضاخان را شناسایى و به سرجاسوس بریتانیا در ایران – سر اردشیر ریپورتر یا اردشیر جى – براى انجام کودتا معرفى کرد. در این کودتا خاندان ساموئل – نخستین کمیسر عالى فلسطین و دوست نزدیک عباس افندى – نقش جدّى داشتند. جستارهایى از تاریخ بهائیت، پیشین، صص ۲۸ ج ۲۹٫ عوامل دیگرى نیز از بهائیان با کودتاچیان همکارى داشتند که پس از پیروزى کودتا حتى به کابینه سیدضیاء راه یافتند. جهت آشنائى با این عوامل ر.ک: بهائیت و رژیم پهلوى، على حقیقت جو، ویژه نامه ایام، ش ۲۹٫ پاره اى گزارش ها حاکى است که رضاخان نیز متقابلاً در تعهداتش به انگلیسى ها وعده هایى درباره میدان دادن به این فرقه در ایران، داده بود. همان. رضا شاه پهلوى پس از پیدایش رضاخان در عرصه سیاسى و اجتماعى ایران، سیاست هاى او در زمینه اسلام ستیزى و مقابله با روحانیت شیعه، مطابق خواست و اهداف بهائیان بود. رضا شاه به دلیل حقارت و دشمنى اش نسبت به اسلام و ساختار مذهبى جامعه ایران «کسانى را در مناصب مهم دولتى مى گماشت که مانند خود او بیگانه یا معارض با این بافت بودند. بدین سان افراد وابسته به گروه هاى دینى خاص به ویژه بابى ها و بهائى ها» را در اداره دیوان سالارى منصوب کرد که به زودى به «قدرت برتر سیاسى و اقتصادى ایران» تبدیل شدند. زرسالاران یهودى و پارسى، استعمار بریتانیا و ایران، عبداللَّه شهبازى، ج ۳، (آریستوکراسى و غرب جدید)، تهران: مؤسسه مطالعات و پژوهش هاى سیاسى، ۱۳۷۹، ص ۷۸٫ بهائیان در سازمان هاى جدید دولتى مانند ارتش، راه آهن، اداره دخانیات، اداره ثبت و آموزش و پرورش نفوذ کرده، بسیارى از مناصب مهم را در دست داشتند. اساساً رضاخان نسبت به بهائیان بسیار خوش بین بود؛ چنان که ارتشبد «حسین فردوست» که از مهره هاى مهم رژیم شاه و دربار محسوب مى شد و در مناصب حساسى چون معاونت ساواک، ریاست دفتر اطلاعات ویژه شاه و ریاست دفتر بازرسى شاه خدمت مى کرد، درباره تعامل تشکیلات بهائیان با حکومت رضا شاه مى گوید: «… اصولاً رضاخان نیز با بهائیت روابط حسنه داشت، تا حدى که اسداللَّه صنیعى را که یک بهائى طراز اول بود، آجودان مخصوص محمدرضا (-(ولیعهد)-) کرد. صنیعى بعدها بسیار متنفذ شد و در زمان علم و حسنعلى منصور و به خصوص هویدا به وزارت فرهنگ و وزارت خواربار رسید». ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، پیشین، ج ۱، ص ۳۷۶٫ صنیعى آن قدر در بهائیت سر سپرده بود که فردوست در خاطرات خود مى نویسد: «روزى از سپهبد صنیعى پرسیدم که چگونه شما شغل سیاسى را پذیرفته اید؟ پاسخ داد: از عکا سؤال شده و اجازه داده اند که در موارد استثنایى و مهم این نوع مشاغل پذیرفته شود». همان، ص ۳۷۴؛ و ر.ک: کابینه حسنعلى منصور به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسى اسناد تاریخى وزارت اطلاعات،۱ شهریور ۱۳۸۴٫ از دیگر بهائیان دوره رضاخان باید از عبدالحسین نعیمى یاد کرد. وى پسر میرزا محمد نعیم شاعر معروف بهائى بود. میرزا محمد نعیم که پس از مهاجرت به تهران به استخدام سفارت انگلیس درآمده بود، پسرش عبدالحسین را هم در این سفارتخانه به کار گماشت. نقش مخربى که عبدالحسین نعیمى در نهضت جنگل و در میان یاران میرزا کوچک خان ایفا کرد، بر اساس مأموریت محوله از سوى سفارت انگلیس بود عبدالله شهبازى، جستارهایى از تاریخ بهائى گرى ایران، فصلنامه تاریخ معاصر، سال هفتم، شماره ۷۲، ص ۵٫٫ در این دوران نه تنها مقابله تاریخى بهائیان با دولت از بین مى رود؛ بلکه اعضاى این فرقه ضاله پس از سال ها فعالیت نیمه پنهان از آزادى عمل فراوانى برخوردار مى شوند و با همکارى دولت و حمایت قدرت هاى استعمارى به ویژه دولت انگلستان و براساس یک برنامه از پیش تدوین شده تهاجم ویژه اى را علیه مبانى سنتى و اعتقادى ملت مسلمان ایران تخریب فرهنگى این مرز و بوم آغاز مى نمایند. و با همکارى دولت پهلوى به مقابله با دین مبین اسلام مى پردازند. این مقابله تا حد کشف حجاب که از احکام ضرورى اسلام بود و ممنوعیت مظاهر و فعالیت هاى مذهبى پیش رفت. از این رو رضاخان و عاملان دیگر غرب در ایران براى کوبیدن اسلام خصوصاً مکتب حیات بخش تشیع، به ترویج کنندگان مرام بهائى گرى میدان دادند، و در چنین شرایطى است که فرقه بهائیت در دوران پهلوى به عنوان یکى از شاخه هاى بسیار مؤثر و با نفوذ در تشکیلات سیاسى دولت و به تبع آن ساختارهاى فرهنگى و اقتصادى کشور و در پناه دولت، خود را حفظ کرده، بر پیروان خود مى افزاید و ایران به پناهگاه امنى براى بهائیان تبدیل گردد. بهائیت، رژیم پهلوى و مواضع علماء، روح اللَّه حسینیان، فصلنامه مطالعات تاریخى، شماره ۱۷ (ویژه نامه بهائیت)، تابستان ۱۳۸۶، ص ۱۱٫ محمدرضا پهلوى نفوذ بهائیان در دولت اگر چه در دوره حکومت رضاخان آغاز شد، اما در حکومت پهلوى دوم به اوج خود رسید؛ در این دوران به علت مساعد شدن شرایط حضور بهائیان در صحنه هاى اجتماعى و بخصوص سیاسى، شاهد حضور گسترده و فعال آنان در مناصب کلیدى هستیم. در واقع این دوران را باید یکى از مناسب ترین و مساعدترین ادوار براى رشد و گسترش سریع و شتاب آلود «بهائیت» در ایران نامید، به گونه اى که در هیچ زمان دیگرى، این فرقه ضاله نتوانست همچون این دوره به طور آزاد در عرصه ها و صحنه هاى مختلف حاکمیت سیاسى، فرهنگى، اجتماعى، اقتصادى، نظامى و قضایى این کشور به تاخت و تاز بپردازد و با سیطره بر همه امور ایران، از تمام امکانات و ابزارهاى حکومت براى تحقق اهداف خود بهره بردارى نماید. ساختار سیاسى اسناد تاریخى و اعترافات عناصر وابسته به رژیم پهلوى، بیان کننده این واقعیت تلخ و انکارناپذیر است که عناصر اصلى فرقه مخوف بهائیت، با ارتباط با بیگانگان در مسیر تحقق سیاست هاى شیطانى سازمان هاى جاسوسى اینتلجنت سرویس، موساد و سیا، در تمام تار و پود نظام سیاسى و حکومتى ایران رخنه کرده بودند و برنامه ها و اهداف و مقاصد اربابان خارجى قدرت هاى استعمارى را به مرحله عمل درمى آوردند و در کنار منافع فراوانى که از این راه به دست آوردند، به نشر و ترویج بهائیت مى پرداختند. آنان همه قواى خود را براى اجراى نقشه نابودى اندیشه هاى ملى و مذهبى در ایران به کار گرفته و براى این منظور مجریان خود را انتخاب مى کردند تا در بلندمدت آرمان هاى ملى و سنت دینى را تخریب کنند. از این رو به تدریج درصدد تسخیر پست هاى حساس و کلیدى کشور برآمدند. اسناد متعددى در این زمینه وجود دارد. جهت آشنایى ر.ک: ویژه نامه ایام ۲۹، به نشانى اینترنتى: www.ayam92.com/document/290.htm با روى کارآمدن «حسنعلى منصور» براى نخستین بار پاى بهائیان به کابینه وزیران ایران باز گردید. اما پیوند بهائیت با رژیم پهلوى، خصوصاً در سال پس از کودتاى آمریکائى ۲۸مرداد ۱۳۳۲، به اوج خود رسید و در دو دهه آخر سلطنت وى، آنان به بالاترین مقامات سیاسى، اقتصادى، فرهنگى و نظامى ایران دست یافتند. سپهبد عبدالکریم ایادى، عنصر مشهور بهائى، در مقام پزشک مخصوص شاه و رئیس بهدارى ارتش نفوذى تام در دربار پهلوى یافت و پست مهم نخست وزیرى نیز به مدت نزدیک به ۱۴ سال در اختیار عباس هویدا (فرزند همان عین الملک) قرار گرفت. تنها در کابینه هویدا نه وزیر بهائى حضور دارند. هویدا در مدت حکومت خود با به کاربستن تصمیمات کادر رهبرى کمیته، نفوذ بهائیان را در همه سطوح سیاسى، اقتصادى و نظامى به حد کامل گسترش داد محمد اختریان، نقش امیر عباس هویدا در تحولات سیاسى اجتماعى ایران، تهران: علمى ۱۳۷۵، ص ۱۶۴٫٫ افزون بر این دو، مى توان فهرستى طولانى از مقامات مهم سیاسى و نظامى و امنیتى رژیم در نیمه دوم سلطنت محمدرضا ارائه داد که توسط اعضاى این فرقه اشغال شده است. همچون: منصور روحانى (وزیر آب و برق و نیز کشاورزى)، عباس آرام (وزیر خارجه)، سپهبد اسد صنیعى (آجودان مخصوص محمدرضا در زمان ولیعهدى و وزیر جنگ و نیز وزیر تولیدات کشاورزى و مواد مصرفى در زمان سلطنت وى)، غلامرضا کیان پور (وزیر دادگسترى)، منوچهر تسلیمى (وزیر بازرگانى و اطلاعات)، دکتر منوچهر شاهقلى پسر سرهنگ شاهقلى موذن بهائى ها (وزیر بهدارى و علوم)، هوشنگ نهاوندى (وزیر علوم، رئیس دانشگاه تهران و شیراز، رئیس دفتر فرح و یکى از ارکان حزب شه ساخته رستاخیز)، فرخ رو پارساى (وزیر آموزش و پرورش)، سپهبد پرویز خسروانى (فرمانده ژاندارمرى ناحیه مرکز در جریان کشتار ۱۵ خرداد ۴۲، آجودان فرح، معاون نخست وزیر و رئیس سازمان تربیت بدنى و مدیر عامل باشگاه تاج بعد از بازنشستگى)، دکتر شاپور راسخ (رئیس سازمان برنامه و بودجه)، پرویز ثابتى (معاون سازمان امنیت و «مقام امنیتى» مشهور)، ارتشبد جعفر شفقت (رئیس ستاد ارتش)، سپهبد على محمد خادمى (رئیس هیئت مدیره و مدیر عامل هواپیمایى ملى ایران «هما») و در رده هاى پایین تر: مهتدى، از بهائیان کاشان (عضو دفتر مخصوص فرح پهلوى)، ایرج آهى (رئیس دفتر شهرام سپهرى نیا پسر اشرف)، نویدى (معاون دکتر اقبال رئیس شرکت نفت)، ایرج وحیدى، (معاون شهرسازى و مسکن)، منوچهر وحیدى برادر وى (معاون شهرسازى و مسکن)، مهندس مجد (معاون فنى وزارت کار)، پرتو اعظم (مدیر کل امور اجتماعى وزارت کار)، خانم نبیل (عضو دفتر دکتر نهاوندى)، ثابت پاسال رئیس رادیو و تلویزیون، عهدیه خواننده زمان شاه و ده ها تن از سران رژیم، از اعضاى فرقه بهائیت بودند. ر.ک: ۱٫ جواد منصورى، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، تهران: مرکز اسناد انقلاب اسلامى ،۱۳۷۷، ج ۱، ص ۳۲۵-۳۲۴؛ ۲٫ معماران تباهى، سیماى کارگزاران کلوپ هاى روتارى در ایران، دفتر پژوهش هاى مؤسسه کیهان، تهران: انتشارات کیهان، ۱۳۷۷، ج ۱ و ۳٫ و همچنین صدها نفر بهائى متنفذ دیگر که شرح آن در منابع معتبر تاریخى اسناد و مدارک به نگارش آمده است. به عنوان نمونه ر.ک: انشعاب در بهائیت، عباس رائین؛ حسین فردوست، ظهور و سقوط سلطنت پهلوى؛ جواد منصورى، تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد؛ محمد احمدى، پژوهه صهیونیت (مجموعه مقالات)، تهران: مرکز مطالعات فلسطین، ۱۳۸۱ش، ج ۲، صص ۳۹۱ج ۳۹۲؛ و… چنانکه پروین غفارى معشوقه شاه، درباره حضورش با عبدالکریم ایادى در محافل بهائیان مى نویسد: «من نیز به همراه او در محافل و مجالس بهائیان شرکت مى کردم و به عینه مى دیدم که اکثر دولتمردان و صاحبان نفوذ در صنایع و پست هاى مهم کشور از این فرقه هستند». پروین غفارى، تا سیاهى در دام شاه، تهران: مرکز ترجمه و نشر کتاب، ۱۳۷۶، ص ۱۰۶٫ امیر اسداللَّه علم وزیر دربار ویار وندیم محمد رضاشاه در خاطراتش مى نویسد: «این بهائى هاى بى وطن در همة شئون رخنه کرده اند. مخصوصاً مشهور است که نصف اعضاى دولت بهائى هستند و مردم از این بابت خیلى ناراضى هستند. سپهبد ایادى طبیب مخصوص شاهنشاه که متأسفانه مشهور بهائى است». یادداشت هاى علم، امیر اسداللَّه علم، تهران: مازیار، ۱۳۸۷، صص ۱۴۲- ۱۴۰٫ عقاید شاه فرح پهلوى نیز در مصاحبه اى به مناسبت سالروز سقوط رژیم پهلوى خطاب به مجرى رادیو ۲۴ ساعته لس آنجلس درباره مذهب شاه و اعتقادات مذهبى او چنین گفته است: «شاه اعتقادات مذهبى نداشتند و به خصوص در این سال هاى آخر حکومتشان که مرتباً مورد مدح و چاپلوسى قرار مى گرفتند به شدت بى دین شده بودند و حتى بدشان نمى آمد که توصیه امیرعباس هویدا را به کار ببندند (هویدا از شاه خواسته بود تا رسمیت دین اسلام را لغو و به بهائیان اجازه فعالیت گسترده بدهد) اما از مردم به شدت مى ترسیدند و وحشت داشتند که مردم علیه ایشان دست به شورش بزنند. به همین خاطر از هویدا خواستند تا دولت در خفا وسیله رشد بهائیان را فراهم کند». رادیو ۲۴ ساعته لس آنجلس، ۲۱/۱۱/۱۳۷۸ و هفته نامه پنجشنبه، سال سوم، شماره ۹۵، ص ۱۱٫ ساختار اقتصادى در زمینه اقتصادى نیز بازار آزاد پول و به ویژه ارز را بهائیان و صهیونیست در کنترل خود داشتند. نظام بانکى کشور، دربست در اختیار صهیونیست هاى داخلى و خارجى و فراماسون ها و بهائیان بود. بانک ملى را سال ها یک بهائى فراماسونر به اسم یوسف خوش کیش اداره مى کرد. بانک توسعه صنعتى و معدنى ایران را صهیونیست هاى ایران (باند شریف امامى، استاد اعظم فراماسون هاى ایران و رئیس مجلس سنا و…) با همکارى بانک هاى خارجى که اغلب در کنترل صهیونیست هاست، بنیاد گذاردند که تمامى فعالیت هاى صنعتى و نیز بخش عمده اى از سرمایه هاى کشور در قبضه آن بود. جز این بانک ها، صهیونیست ها و بهائى ها و فراماسون ها، اداره کامل تمامى بانک هاى مختلط داخلى و خارجى را نیز در کنترل داشتند. نام کتاب: شمس الدین رحمانى، جنایت جهانى، تهران: پیام نور، ۱۳۸۱، صص ۶۱ -۶۲٫ بهائیانى چون هژبر یزدانى هژبر یزدانى یک گاودار سنگسرى بود که با حمایت سرلشکر ایادى – همشهرى او و پزشک ویژه شاه – و دیگر بهائیان توانست به یکى از مهم ترین چهره هاى اقتصادى دوران پهلوى تبدیل شود. بسیارى نظرشان بر این بود که وى در واقع به نمایندگى از بهائیان فعالیت اقتصادى مى کرد و چهره اى پوششى بود که در پشت آن جامعه بهائى پنهان شده و فعالیت هاى اقتصادى داشت. این فعالیت چندان پردامنه بود که بعید مى نمود یک نفر آن هم چهره اى عادى مثل یزدانى بتواند به چنین موقعیتى دست یابد مگر آن که از حمایت قاطع و پشت پرده اى برخوردار باشد. اسنادى که در این پرونده آمده است گواهى است بر بخشى از زد و بندهاى وى براى گرفتن امکانات و اعتبارات مالى بیشتر. وى هر گاه به مشکل برخورد مى کرد با اعمال نفوذ از سوى سرلشگر ایادى و همین طور نصیرى که یکى را پدر خودش و دیگرى را برادرش مى نامید، موانع را از سر راه بر مى داشت. حتى یکبار موفق شد یکى از مخالفانش را به گونه زیرکانه در اتاق عمل، با استفاده از قطع اکسیژن به قتل برساند. نفوذ هژبر در دستگاه اقتصادى پهلوى یکى از اتهامات رایج سلطنت پهلوى را که حمایت از بهائیان بود ثابت مى کرد. این امر تا به آنجا پیش سرمایه دار معروف گروه هاى مافیایى قدرتمندى به وجود آورده بودند و با توسل به زور و شیوه هاى غیرقانونى و استفاده از نفوذ بهائى ها در دربار و دستگاه حاکم، قدرت اقتصادى بسیار قوى ایجاد کرده بودند و بطور هماهنگ به چپاول منابع و معادن و ثروت هاى عمومى جامعه اسلامى ایران مى پرداختند. ر.ک: معماران تباهى، دفتر پژوهش هاى مؤسسه کیهان، ج ۳، صص ۲۶ ج ۴۲؛ هژبر یزدانى به روایت اسناد ساواک، مرکز بررسى اسناد تاریخى. اصلاحات ارضى حضور بزرگ مالکان بهائى در تمامى دوران سلطنت پهلوى ادامه یافت. سیاست اصلاحات ارضى دهه ۱۳۴۰ ش. این روند را تقویت نمود زیرا با سلب مالکیت از مالکان مسلمان و ایجاد آشفتگى در ساختار مالکیت و مدیریت روستایى راه را براى رشد بزرگ مالکان وابسته به دربار پهلوى، به ویژه بهائیان، هموار کرد. سلطه بهائیان بر دو نهاد اصلى متولى اراضى (اصلاحات ارضى و منابع طبیعى) عامل مهمى در تجدید ساختار مالکیت به سود اعضاى متنفذ فرقه بهائى بود. براى مثال، ناصر گلسرخى، وزیر منابع طبیعى در دولت هویدا، در زمینه واگذارى و تملک اراضى چنان بى پروا بود که کارش به رسوایى کشید؛ و سپهبد پرویز خسروانى از طریق نهادهاى تحت امر خود، سازمان تربیت بدنى و باشگاه تاج، به کمک گلسرخى، اراضى پهناورى را تملک کرد. محسن پزشکپور، نماینده آخرین دوره مجلس شوراى ملّى، در جلسه طرح و بررسى لایحه بودجه سال ۱۳۵۷ با اشاره به هژبر یزدانى، بزرگ مالک بهائى دوران متأخر پهلوى، چنین گفت: «در مسیر اصلاحات ارضى یک فئودالیسم جدید به وجود آوردند… زمین را به روستاییان صاحب نسق دادند و بعد با برنامه کشت و صنعت از آن ها گرفتند و آن وقت آن زمین ها را به دست عده معدودى دادند… این زمین ها را به نام ملّى شدن از هزار نفر گرفتند و به یک نفر دادند… مراد از تقسیمات ارضى این بود که قسمت عظیمى از منابع مملکت را در اختیار عده معدودى قرار دهند». جُستارهایى از تاریخ بهائى گرى در ایران، جغرافیاى جمعیتى بهائیان ایران، پیشین. و بدین گونه پهلوى دوم فضایى بسیار مناسب براى رشد و گسترش بهائیت در جهت تضعیف آرمان هاى ملى و سنت هاى دینى فراهم آورد؛ مطابق گزارش ساواک از جلسه ناحیه ۲ بهائیان شیراز، مورخ ۱۹/۵/۱۳۵۰؛ «جلسه با شرکت ۱۲ نفر از بهائیان ناحیه ۲ شیراز در منزل آقاى هوشمند و زیر نظر آقاى فرهنگى تشکیل گردید. پس از قرائت مناجات شروع و خاتمه و قرائت صفحاتى از کتاب لوح احمد و ایقان، آقاى فرهنگى و محمدعلى هوشمند پیرامون وضع اقتصادى بهائیان در ایران صحبت کردند… فرهنگى اظهار داشت: بهائیان در کشورهاى اسلامى پیروز هستند و مى توانند امتیاز هرچیزى را که مى خواهند بگیرند. تمام سرمایه هاى بانکى و ادارات و رواج پول در اجتماع ایران مربوط به بهائیان و کلیمیان مى باشد. تمام آسمان خراش هاى تهران، شیراز و اصفهان مال بهائیان است. چرخ اقتصادى این مملکت به دست بهائیان و کلیمیان مى چرخد. شخص هویدا بهائى زاده است. او یکى از بهترین خادمان امراللَّه است و امسال مبلغ پانزده هزار تومان به محفل ما کمک نموده است. آقایان بهائیان! نگذارید کمر مسلمانان راست شود!…». گزارش به ساواک، ۱۹/۵/۱۳۵۰، ظهور و سقوط سلنطت پهلوى، ج ۲، ص ۳۸۵٫ تیمسار عبدالکریم ایادى او از عناصر کلیدى و مهم تشکیلات بهائیت در دوران پهلوى است؛ پزشک مخصوص شاه، با نفوذترین فرد دربار و مقتدرترین فرد کشور که براى خود مشاغل فراوانى متجاوز از هشتاد شغل فراهم کرده بود که همه حائز اهمیت بودند. ریاست بهدارى کل ارتش و اداره ساختمان هاى بیمارستان هاى ارتش و وارد کردن وسایل و داروها، ریاست «اتکا» ارتش و نیروهاى انتظامى و تعیین روساى اتکاها و پرسنل آنها و وارد کردن نیازهاى کشور از انگلیس و آمریکا اگر چه آنها در کشور موجود بود، ریاست سازمان دارویى کشور و کنترل خرید دارو از خارج، ریاست شیلات جنوب و صدور مجوز براى صیادى کشورهاى مورد نظر از جمله امورى بود که عبدالکریم ایادى براساس مصالح بهائیت در تحت کنترل و سیطره خود درآورده بود. ر.ک: سیطره کامل بهائیت بر ارکان و تشکیلات رژیم پهلوى، پایگاه اینترنتى موعود. او با نفوذى که نزد محمدرضا داشت بهائى ها را به مقامات عالى رساند. ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، پیشین، ج ۱، ص ۳۷۴٫ نفوذ و گسترش سیطره سیاسى و اقتصادى بهائیان در ایران از این تفکر تشکیلات جهانى بهائیت ناشى مى شد که ایران همان ارض موعودى است که باید به تصاحب بهائیان درآید! و لذا براى تصرف مشاغل مهم سیاسى در این کشور منعى نداشتند. مؤسسه مطالعات و پژوهش هاى سیاسى اطلاعات، ظهور و سقوط سلطنت پهلوى، ج ۱، ۱۳۷۰، ص ۳۷۴٫ عبدالکریم ایادى با توجه به عضویت در این تشکیلات جهانى ماموریت داشت تفکر مزبور را در تمام عرصه ها و سیستم هاى حکومتى ایران به ظهور و عینیت برساند و او در این ماموریت شیطانى آنچنان به پیشرفت هاى بزرگ و غیرقابل تصور دست یافت که شاه و تشکیلات دربار و ارتش و سازمان هاى دولتى همچون موم در دست هاى او به بازى گرفته مى شدند. علیرضا آقایى، نقش رژیم پهلوى در تحکیم فرقه بهائیت، خبرگزارى فارس ۲۲/۱/۸۵٫ فردوست در باره نفوذ ایادى مى گوید: «نمى دانم در این دوران آیا ایادى بهائى بر ایران سلطنت مى کرد یا محمدرضا پهلوى! تمام ایرانیان رده بالا، چه در ایران باشند و چه در خارج، خواهند پذیرفت که سلطان واقعى ایران ایادى بود…. در زمان حاکمیت ایادى بود». همان، صص ۲۰۱ -۲۰۴٫ ایادى مشهور به «راسپوتین» ایران بود. (راسپوتین» از شخصیت هاى بسیار مرموز، فاسد و منحرف دربار «نیکلاى دوم» آخرین امپراطور روسیه بود. او با آلودگى به سحر و جادو و اعتقاد به لجام گسیختگى جنسى به دربار تزار راه یافت و با زنان دربار به ویژه ملکه «الکساندرا» همسر تزار روابط نامشروع جنسى برقرار نمود. فساد رابطه جنسى او با زنان دربار و همسر تزار از یکسو و نفوذ و تأثیرى که در جابه جایى مسئولان و عناصر داخل حکومت داشت به همراه همدستى اش با همسر تزار در به قتل رساندن مخالفان، از او عنصرى غالب و فاسد و وحشتناک ساخته بود، به گونه اى که هر عملى که مى خواست، انجام مى داد و کسى را یاراى مخالفت با او نبود. این دو مشخصه به طور کامل در ایادى جمع آمده بود و او در دربار شاه حتى بیشتر و مسلطتر از راسپوتین به فتنه و فساد اشتغال داشت. (راسپوتین، آر. جى. مینى، ترجمه اردشیر روشنگر، تهران: البرز، ۱۳۷۷؛ لغت نامه دهخدا؛ فرهنگ فارسى معین؛ دایرةالمعارف بریتانیکا). از او به عنوان جاسوس بزرگ غرب و مطلع ترین منبع اطلاعاتى سرویس هاى آمریکا و انگلیس در دربار پهلوى و کشور نام برده مى شود؛ بنا به اعتراف یک گروه انشعابى از بهائیت، ایادى جاسوس آمریکا بوده و اطلاعات لازم و مورد نظر را به مرکز حکومت آمریکا منتقل مى ساخته است. این گروه انشعابى که پس از پیروزى انقلاب اسلامى به دلیل اطلاع از عمق فجایع عناصر بهائى دربار شاه از تشکیلات این فرقه جدا شدند و خود گروه دیگرى را بنیان نهادند، از زبان اسداللَّه مبشرى وزیر دادگسترى وقت خبرى را در نشریه خود به نام احرار منتشر ساختند که متن آن چنین است: «تیمسار ایادى پزشک خصوصى شاه، براى سازمان سیا جاسوسى مى کرده است وماموریت داشته که اگر شاه قدمى برخلاف منافع آمریکا بردارد او را به قتل برساند». احرار، شماره ۱، تیرماه ۵۸، ص ۶؛ بهائیت در ایران، پیشین، ص ۲۷۴٫ نفوذ بهائیان در ارکان دولت، خصوصاً حضور عبدالکریم ایادى مرد قدرتمند بهائیان در دربار شاه موجب امید بهائیان شد. آنان رسماً اعلام مى کردند بهائیان مأموریت دارند که از هر فرصتى استفاده کرده و مسلک بهائى را در دربار شاهنشاهى به خصوص خاندان جلیل سلطنت اشاعه دهند. بدین صورت در دوران محمدرضا پهلوى بهائیت روند رو به رشدى بسیار زیادى یافته و شخص شاه از گسترش نفوذ آنان به عنوان عناصر مطمئن و بى خطر براى سلطنتش حمایتى ویژه مى نماید؛ او صراحتاً مى گفت: «افراد بهائى در مشاغل مهم و حساس مفیدند چون علیه من توطئه نمى کنند» فرازهایى از تاریخ انقلاب به روایت اسناد ساواک و آمریکا، تهران: وزارت اطلاعات، ۱۳۶۸ص ۱۵٫٫ در واقع او توانست با تکیه بر آنان در مقابل فرهنگ غالب شیعه مردم ایران و اقتدار روحانیت ایستاده و با استفاده از فرهنگ غیرشیعى و غرب باور بهائیان، در راستاى استحاله فرهنگ مذهبى – ملى و جلب حمایت بیگانگان استفاده کند. در مقابل، بهائیت نیز در تمام دوران سلطنت پهلوى و در مقاطع حساس، به رغم ادعاى غیرسیاسى بودن هماهنگ با سیاست هاى مورد نظر رژیم و در جهت تثبیت موقعیت آن تلاش کرد. تأیید انقلاب سفید شاه، همکارى با ساواک، جلب حمایت دولت هاى بزرگ از شاه و سلطنت او به وسیله اسرائیل، و عضویت در حزب رستاخیز، قسمتى از مواضع سیاسى فرقه مزبور در هماهنگى با سیاست هاى ضد مذهبى و ضد ملى شاه بود. تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، پیشین، ج ۱، ص ۳۲۶٫ اسلام زدایى فعالیت بهائیان به خصوص در ارتباط با اسلام زدایى نیز سازگارى زیادى با روحیه محمدرضا پهلوى و تفکر غرب گرایى وى داشت؛ بى اعتقادى دربار به اسلام موجب تلاش آنها جهت ترویج سایر مذاهب و نحله ها شده بود. از این جهت شاه «بدش نمى آمد بهائى گرى در ایران رشد کند و نیرویى در برابر اسلام تبدیل گردد». دخترم فرح، فریده دیبا، ترجمه الهه رئیس فیروز، تهران: به آفرین، ۱۳۸۶، ص ۳۲۱٫ یکى از مبلغان بهائیت نیز درباره تأثیر متقابل بهائیت بر شاه و خاندان پهلوى اعتراف مى کند: «کارهایى که اکنون به دست اعلى حضرت شاهنشاه صورت مى گیرد، هیچ کدامشان روى اصول دین اسلام نیست زیرا شاه به تمام دستورهاى بهائى آشنایى دارد و حتى ایشان با اشرف پهلوى در دوران کودکى در مدرسه بهائیان… درس خوانده اند». تاریخ قیام پانزدهم خرداد به روایت اسناد، پیشین، ص ۳۳۶٫ رژیم پهلوى حتى براى مسافرت سران محافل متعدد بهائیان ایران از نقاط مختلف ایران به لندن و شرکت در انتخابات جهانى «بیت العدل» نیز تسهیلات ویژه اى قائل شد و به هر بهائى که عازم این سفر مى گردید، مبلغ پانصد دلار ارز با تخفیف قابل توجهى در بهاى بلیط رفت و برگشت هواپیما در نظر گرفته و پرداخت مى کرد. در چنین فضا و شرایطى بهائیان توانستند ضمن افزایش بى سابقه قدرت سیاسى و اقتصادى خویش زمینه هاى لازم را براى ترویج عقاید گمراه کننده و خرافى فرقه بهائیت و تعقیب منافع قدرت هاى استعمارى فراهم نموده و تنها کشور شیعى جهان را به مهمترین پایگاه خویش مبدل سازند. در مقابل چنین تهاجمى، شاهد مقاومت همه جانبه حوزه هاى علمیه، مراجع عظام تقلید نظیر آیةاللَّه بروجردى و حضرت امام خمینى(ره) مى باشیم که با موضعگیرى هاى هوشمندانه و قاطع خویش و آگاه نمودن جامعه اسلامى، نقشى مهم در خنثى نمودن توطئه هاى رژیم پهلوى، سران اسرائیل و بهائیت ایفا نمودند. این موضوع در بخش هاى بعدى کتاب به تفصیل ارائه گردیده است. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: ۷/۵۰۰۰۳۵) على رغم این که در برخى جاها به نظرمى رسد آنگونه که لازم است به موضوع بهائیت توجه جدى نمى شود، اما تاکنون اقدامات مناسب و زیربنایى در جهت مقابله و جلوگیرى از ترویج افکار مخرب این جریان انحرافى انجام شده است به عنوان نمونه: یکم. فقدان رسمیت براساس آموزه هاى دین مبین اسلام و اصول قانون اساسى، فرقه بهائیت «ضاله» شناخته شده و رسمیت ندارد از این رو در انجام امور مربوط به مذهب و مرام خویش و یا تبلیغ عقاید و اعتقادات خود آزادى ندارد و بسیارى از حقوق و امتیازاتى که در مورد سایر ادیان رسمى وجود دارد در مورد این فرقه وجود ندارد؛ به عنوان نمونه نمى توانند دفاتر ازدواج و طلاق براساس تعالیم خودشان داشته باشند، یا قواعد ارثى را غیر از قواعد رسمى کشور اجرا کنند، یا مدارس بهائى تأسیس نمایند. همچنین براساس ماده ۱۴ قانون استخدام کشورى، از استخدام افراد این فرقه و امثال آن در دستگاه هاى دولتى جلوگیرى مى شود. همچنین بند ۳۴ ماده ۸ قانون رسیدگى به تخلفات ادارى (مصوّب ۷/۹/۱۳۷۲)، (عضویت در یکى از فرقه هاى ضالّه که از نظر اسلام مردود شناخته شده اند» در ردیف تخلفات ادارى به شمار آورده است. حقوق اساسى جمهورى اسلامى ایران، سید محمد هاشمى، تهران: نشر دادگستر، ۱۳۷۸، صص ۱۹۳ ج ۱۸۳٫ حال آن که در این قبیل امور و احوال شخصیه و در تعلمیات دینى، سایر ادیان و مذاهب رسمى آزاد هستند. ممکن است از دیدگاه برخى این محدودیت براى فرقه هاى ضالّه در ظاهر با اصول بین المللى حقوق بشر مخالف به شمار آید، اما بند۳ ماده ۱۸ میثاق بین المللى حقوق مدنى و سیاسى(مصوب ۱۶ دسامبر ۱۹۶۶) مجمع عمومى سازمان ملل متحد چنین مقرر مى دارد: «آزادى ابراز مذهب یا معتقدات را نمى توان تابع محدودیت هایى نمود، مگر آنچه منحصراً به موجب قانون پیش بینى شده و براى حمایت از امنیت، نظم، سلامت یا اخلاق عمومى یا حقوق و آزادى هاى اساسى دیگران ضرورت داشته باشد». همان، ص ۱۹۱٫ با توجه به این که قوانین مذکور براى حمایت از امنیت، نظم، سلامت، اخلاق عمومى و حقوق و آزادى هاى اساسى دیگران پیش بینى شده، مى توان ممنوعیت استخدام برخى از فرقه هاى ضالّه در دستگاه هاى دولتى را تبیین نمود و آنها را به مصلحت جامعه پنداشت. در حقیقت دلیل اصلى محرومیت فرقه بهائیت از چنین حقوقى به ماهیت اصلى این فرقه که تشکیلاتى سیاسى و نفوذى از سوى بیگانگان براى ایجاد تفرقه، جاسوسى و خیانت در کشورمان است، برمى گردد. به صورت منطقى یک تشکیلات جاسوسى نمى تواند توقع برخوردارى مساوى از حقوق و آزادى هایى که در یک جامعه براى شهروندان آن وجود دارد، داشته باشد. دکتر محمدجواد لاریجانى رئیس ستاد حقوق بشر قوه قضائیه در توضیح نحوه تعامل جمهورى اسلامى ایران با بهائیان معتقد است: «بهائى ها جزء اقلیت هاى مذهبى در کشور محسوب نمى شوند زیرا در قانون اساسى در خصوص اقلیت ها به تفضیل شرح داده شده است. سیاست و تمهیداتى که جمهورى اسلامى در قبال آنها اتخاذ کرده بر اساس تعهدات شهروندى است زیرا آنها جزء شهروندان این کشور محسوب مى شدند و به حکومت نیز اذعان دارند. حکومت نیز مسئول است حقوق اولیه آنها را چون امنیت شغلى، زندگى، تحصیل، املاک، ازداواج و… را تأمین نماید. اما آنها نیز حق تبلیغ و تشکیل مجالس تبلیغى فرقه خود را ندارند و نمى توانند کتاب، نشریه و یا جزوه چاپ کنند همچنین حق تأسیس مدرسه خاصى را هم ندارند… سیاست جمهورى اسلامى در قبال بهائى ها سیاست صحیحى است؛ همانطور که بهائى ها انتظار دارند دولت ایران به تعهدات خود عمل کند، آنها نیز باید به قوانین کشور احترام گذاشته و به تعهدات خود نسبت به قوانین و مردم این کشور عمل نمایند» محمدجواد لاریجانى، گفتگو با خبرنگار خانه ملت، پایگاه خانه ملت، ۲۹ آذر ۱۳۸۵٫٫ دوم. رأفت اسلامى، حقوق شهروندى براساس اصول اسلامى، انسانى و قانون اساسى جمهورى اسلامى، ر.ک: اصول نوزدهم، بیست و دوم، سى ام، چهل و دوم و چهل وسوم قانون اساسى جمهورى اسلامى ایران. افراد این قبیل فرقه ها، على رغم فساد عقیده و رسمیت نداشتن از یکسرى حقوق مانند حق حیات، تأمین امنیت، شغل، مسکن، آموزش و پرورش رایگان، تأمین اجتماعى، دادخواهى، حق انتخاب وکیل و نظایر آن، برخوردارند حقوق اساسى جمهورى اسلامى ایران، پیشین. که این خود بیانگر اوج رأفت، تسامح و سعه صدر نظام اسلامى در برخورد با این فرقه ضاله استعمارى است. البته برخوردارى از این حقوق تا زمانى است که مرتکب جرایم قانونى و اخلال در نظم و امنیت جامعه نشده اند و یا اقدام به توطئه چینى بر علیه مذهب و نظام اسلامى نشده اند. چنانکه دادستان کل کشور طى نامه اى به وزیر اطلاعات با اشاره به اصل بیستم قانون اساسى مبنى بر حقوق شهروندى همه افراد ملت و نیز اصل بیست و سوم قانون اساسى مبنى بر آزادى افراد براى داشتن هر عقیده اى اظهار مى دارد: «داشتن یک عقیده و مرام، آزاد ولى اعلان و ابراز آن به منظور تحریف افکار دیگران، جریان سازى و یا تبلیغ و تظاهر به قصد اغواگرى و تشویش اذهان دیگران و عناوین مشابه مجاز نخواهد بود.» از این منظر؛ «اساساً اشخاص حقیقى و حقوقى رسمیت داده شده در قانون اساسى و قوانین عادى در فعالیت هاى موصوف آزادى عمل دارند اما مبادرت به هرگونه فعالیتى چه در قالب فردى، جمعى یا تشکیلاتى، اگر امنیت ملى و تمامیت ارضى کشور را در معرض مخاطره قرار دهد، بدیهى است که حاکمیت از اقتدار خود در جهت تأمین مصالح عمومى و منافع ملى استفاده خواهد نمود و برخورد مقتضى را با خاطیان خواهد داشت». فعالیت هاى فرقه ضاله بهائیت غیرقانونى و ممنوع است، خبرگزارى فارس، ۲۷/۱۱/۱۳۸۷٫ از این رو در مواردى که اعضاى این فرقه اقدامات غیر قانونى بر علیه نظام و جامعه اسلامى مرتکب شوند، دستگاه هاى اطلاعاتى و امنیتى و محاکم قضایى رسیدگى و با متخلفان برخورد مى نمایند. بدیهى است این موضوع اختصاص به بهائیان نداشته و پیرامون سایر متخلفان و قانون شکنان از هر دین و آئینى اجرا مى گردد. سوم. راهکار اساسى پیروزى شکوهمند انقلاب اسلامى ایران، تثبیت تداوم و کارآمدى آن در ابعاد مختلف، بزرگترین ضربه به این فرقه ضاله و مدافعان داخلى و خارجى آن مى باشد و توانسته با اقدامات فکرى و فرهنگى مناسب جامعه مسلمان ایران را از عقاید انحرافى و گمراه کننده و نقشه هاى شوم این فرقه رهایى بخشیده و خدمت بسیار ارزشمندى در جهت مقابله با توطئه هاى شوم این فرقه به شیعیان و جهان اسلام عرضه نماید. در زمینه مقابله با تبلیغات مخرب و شبهه افکنى هاى گسترده بهائیت در سطح اینترنت و جامعه نیز با ایجاد پایگاه هاى اینترنتى جهت آشنایى با این پایگاه ها ر.ک: شناخت بهائیت در محیط اینترنت: http://omidenoor41.blogfa.com و انتشار کتاب و مقالات علمى و مستند به شبهه سازى هاى این فرقه ضاله پاسخ داده و توطئه هاى شوم آن را در جهت اغفال و جذب جوانان خنثى سازند. مجموعه این اقدامات سبب گردیده تا این فرقه ضاله سیاسى نفوذ و کارآیى مؤثرى نه تنها براى نسل امروز و فرداى مردم مسلمان و آگاه ایران نداشته باشد، بلکه میان خود بهائى ها نیز از جاذبه چندانى برخوردار نیست. چنانکه شاهد گسترش بیدارى و بازگشت بسیارى از آنان به دین مبین اسلام مى باشیم. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: ۱۲/۵۰۰۰۳۵) توضیحاتی کامل در مورد بهائیت و پاکی و ناپاکی این افراد را جویا می شوم؟ بهائیت انشعابى از بابیگرى است و بابیت انشعابى از شیخیگرى است. در اوائل قرن نوزدهم شیخ احمد احسائى و سید کاظم رشتى، مدعى رابطه مستقیم با امام زمان(عج) شدند و خود را واسطه میان مردم مسلمان و آن حضرت معرفى کردند» از همین جا راه و رسم شیخى پدید آمد و جمعى از افراد ساده لوح و گروهى از فرصت طلب ها به آن گرایش پیدا کردند. شیخ ملاحسین بشرویه، پس از سید کاظم رشتى، رهبرى فرقه را به عهده مى گیرد و در سفرى به شیراز با سید على محمد شیرازى (محمد باب) ملاقات نموده و مرید و سرسپرده او مى شود. محمد باب بعد از ادعاى بابیت امام زمان(عج)، ادعا مى کند که خود امام زمان است و کار را تا ادعاى نبوت پیش مى برد و بعد از محاکمه و زندان در تبریز اعدام مى شود. بعد از اعدام سید باب عده اى از فریب خوردگان و به تشویق و تحریک فرصت طلبان و توطئه استعمار، عده اى به میرزا یحیى نورى (صبح ازل) و عده اى دیگر به میرزا حسینعلى نورى (بهاءالله) گرویدند، بهاء خود را پیامبر نامید و از همینجا فرقه بهایى پدید آمد. میرزا حسینعلى نورى و میرزا یحیى نورى دو فرزند میرزا عباس بودند که در شهر نور مازندران زندگى مى کرد. «بهاء» همراه با برادرش در تهران پرورش یافت و مقدمات علوم را آموخت. بهاء و برادرش در ابتدا متمایل به تصوف شدند و به مسلک درویش ها درآمدند. سپس به باب گراییدند. این دو برادر ضمن ملاقات با على محمد باب، تصمیم گرفتند که از طریق تلاش در راه بابیت به آب و نان و مقامى برسند، لذا بهاء و صبح ازل در تهران کار تبلیغات بابیت را آغاز مى کنند آنگاه به مازندران و جاهاى دیگر رفتند و همه جا گرد و غبار و فتنه را برمى انگیختند و باب هم به هنگام مرگ وصیتنامه اى نوشت و صبح ازل را جانشین خود کرد و بهاء را به محافظت او گماشت. عقاید بهاییت: به چند مورد از عقاید آنها اشاره مى شود. ۱- این فرقه مى گوید، سید على محمد باب امام زمان است که ظهور کرده و با ظهور او اسلام پایان گرفته و اینک دین جدید ظهور کرده و مردم باید همگى بهایى شوند، (شخصیت و اندیشه هاى کاشف الغطاء کتاب (الایات البینات) به کوشش دکتر احمد بهشتى، ص ۱۰۹، کانون نشر اندیشه اسلامى) ۲- پنهان کردن دینشان را ضرورى مى دانند به اصطلاح قائل به تقیه هستند. ۳- روزه نوزده روز است قبل از عید شروع و به عید نوروز ختم مى شود. ۴- نماز جماعت باطل است مگر در نماز میت. ۵- قبله آنها مرقد بهاءالله است در عکا. ۶- حج براى مردان واجب است و بر زنان واجب نیست، آن هم (حج) در خانه اى است که بهاء در آن اقامت داشته، یا در خانه اى که سید على محمد باب در شیراز در آن سکنى داشته است به جا آورده مى شود. ۷- چند تا اعیاد دارند: – عید ولادت باب، اول محرم. – عید ولایت بهاء، دوم محرم. – عید اعلان دعوت باب، پنجم جمادى. – عید نوروز، (المدخل الى دراسة الادیان والمذاهب، العمید عبدالرزاق محمد اسود، ج ۳، صص ۳۱۱ – ۳۰۸، انتشارات الدار العربیة للموسوعات). ۸- نماز پنج تکبیر دارد ودر دو وقت خوانده مى شود یکى هنگام تولد و یکى هم هنگام مرگ. و مطهرات پنج تا است: آب، هوا، آتش، خاک، بیان. همه چیز نجس است مگر آنچه آیه (الله اطهر) بر آن خوانده شود و عبادتگاه ها طبق وصیت بهاء باید از نه کناره و یک گنبد تشکیل بشود و این عبادتگاه ها در فرانکفورت در آلمان و سیدنى در استرالیا و کامپالا در اوگاندا، لیمیت در شیکاگو و پاناما سیتى در پاناما و دهلى نو در هندوستان است، (شخصیت و اندیشه هاى کاشف الغطاء، ص ۱۱۱ و ۱۳۹، دکتر احمد بهشتى). فرقه هاى بابیه و بهائیه: بعد از اعدام سید على محمد باب بابیت به سه فرقه تقسیم شد و بعد از مرگ بهاءالله نزاعى که بین دو برادر عباس افندى و محمد على به وجود آمد دو فرقه دیگر اضافه شد، مجموعا پنج فرقه شدند. ۱- ازلیه (به رهبرى میرزا یحیى نورى، صبح ازل) ۲- بهائیه (به رهبرى میرزا حسین على، بهاءالله) ۳- بابیه خالص (فقط رهبرى سید على محمد را قبول دارند) ۴- بابیه بهائیه عباسیه (رهبرى عبدالبهاء عباس افندى) ۵- ناقضون (اتباع میرزا محمد على برادر عبدالبهاء)، (المدخل الى دراسة الادیان والمذاهب، ج ۳، ص ۳۱۲، العمید عبدالرزاق محمد اسود). کتاب هاى بهائى ها عبارتند: ۱- الاتقان ؛ ۲- اشراقات والبشارات والطرزات ؛ ۳- مجموعه الواح مبارکه، که وصایایى بهاء به پسران خود مى باشد ؛ ۴- کتاب شیخ ؛ ۵- الدرر البهیة ؛ ۶- الحج البهیة ؛ ۷- الفرائد ؛ ۸- فصل الخطاب. این کتابها را به بهاء نسبت داده اند ولى در حقیقت او ننوشته است بلکه پیروان بهاء اینها را نوشته و به او نسبت داده اند، (المدخل الى دراسة الادیان والمذاهب، ص ۳۱۱ و ۳۱۲). در کتاب شخصیت و اندیشه هاى کاشف الغطاء نیز از سه کتاب دیگر اسم آورده است. ۱- هفت وادى، ۲- هیکل، ۳- اقدس. از دیدگاه عالمان دینی ، فرقه گمراه بهائیت محکوم به نجاست هستند و معامله و خرید و فروش با آنان اگر موجب تقویتشان شود، حرام است و در صورت تماس آنها با غذاها و خوراکى ها مراعات مسائل طهارت واجب است و رابطه با آنها در صورتی که تحت تأثیر سخنان وعقاید باطل آنها واقع شوید جایز نیست، بنابراین باید خیلی مواظب باشید و اگر نمی توانید او را ارشاد به دین اسلام نمایید بهتر است ارتباط در حد یک احوالپرسی بیشتر نباشد (جامع المسائل آیت الله فاضل، ج ۱، ص ۴۱). براى آگاهى بیشتر ر.ک: ۱- شخصیت و اندیشه هاى کاشف الغطاء (الایات البینات) آیت الله العظمى جعفر کاشف الغطاء، دکتر احمد بهشتى، نشر اندیشه هاى اسلامى. ۲- بهائیت چگونه پدید آمد، نورالدین چهاردهى، انتشارات فتحى. ۳- ارمغان استعمار، محمد محمدى اشتهاردى، انتشارات نسل جوان. (لوح فشرده پرسمان، اداره مشاوره نهاد رهبری، کد: ۱/۱۰۰۱۱۴۶۰۱) معرفی کتاب نقش بهائیت در فتنه ۸۸ نقش دولت های بیگانه در شکل گیری و قوام فرقه بهائیت و اقدامات و اهداف آن علیه ایران بر کسی پوشیده نیست. این حزب سیاسی با بدعت های زشت بنیان گذاری شد و در دامان بیگانگان پرورش یافت. در دوران حکومت پهلوی جهت انزوای اسلامی شیعی، بهائیت مورد توجه دستگاه حکومت بود و بسیاری از بهائیان به مناصب بالای حکومتی رسیدند و بالطبع در تأمین منافع بیگانگان کوشیدند. با پیروزی انقلاب اسلامی که دیگر مجالی برای تحقق اهداف شوم این فرقه نمانده بود، بهائیان از طریق همدستی با استکبار در تضعیف نظام اسلامی کوشیدند و به انحای مختلف در صدد تبلیغ مرام خود برآمدند. انتخابات دهم ریاست جمهوری و حوادث متعاقب آن عرصه ای بود تا دوباره بهائیان با اشاره محافل بیگانه علیه جمهوری اسلامی ایران توطئه کنند. این کتاب یکی از موضوعات«طرح تدوین تاریخ انقلاب اسلامی» است که در مرکز اسناد انقلاب اسلامی تهیه شده و تألیف آن نیز در همین مرکز صورت گرفته است. در مقدمه این کتاب دویست و چند صفحه ای آمده است: نقش دولت های بیگانه در شکل گیری و قوام فرقه بهائیت و اقدامات و اهداف آن علیه ایران بر کسی پوشیده نیست. این حزب سیاسی با بدعت های زشت بنیان گذاری شد و در دامان بیگانگان پرورش یافت. در دوران حکومت پهلوی جهت انزوای اسلامی شیعی، بهائیت مورد توجه دستگاه حکومت بود و بسیاری از بهائیان به مناصب بزرگ حکومتی رسیدند و بالطبع در تأمین منافع بیگانگان کوشیدند. با پیروزی انقلاب اسلامی که دیگر مجالی برای تحقق اهداف شوم این فرقه نمانده بود، بهائیان از طریق همدستی با استکبار در تضعیف نظام اسلامی کوشیدند و به انحای مختلف در صدد تبلیغ مرام خود برآمدند. انتخابات دهم ریاست جمهوری و حوادث متعاقب آن عرصه ای بود تا دوباره بهائیان با اشاره ی محافل بیگانه علیه جمهوری اسلامی ایران توطئه کنند… . در ادامه، مطالب کتاب در۴ بخش کلی بیان شده و هر بخش آن به چند قسمت تقسیم می شود و بخش ۳ خود مشتمل بر ۵ فصل می باشد. بخش اول که « سیری در تاریخ فرقه ضاله بهائیت » نام گرفته است به پایه گذار مکتب شیخیه، یعنی شیخ احمد احسائی (۱۲۴۲-۱۱۱۶) از اهالی احساء اشاره کرده و با بررسی برخی ادعاها که توسط این فرد و در ادامه شاگردانش شده، تاریخچه این فرقه را مورد بحث و بررسی قرار داده است، سپس به بیان اوضاع و احوال فرقه ضاله بهائیت پس از انقلاب اسلامی پرداخته است. در همین بخش اسامی آخرین اعضای این گروه که در ایران مسئولیت مدیریت جامعه بهایی را بر عهده دارند، نام برده شده که عبارتند از: ۱-فریبا کمال آبادی ۲-جمال الدین خانجانی ۳-عطیف نعیمی ۴-سعید رضایی ۵-بهروز توکلی ۶-مهوش ثابت شایان ذکر است سران جریان منحرف بهائیت در ایران به اتهام جاسوسی برای رژیم اسرائیل و اقدام علیه نظام جمهوری اسلامی در۱۵ اسفند ۱۳۸۶ و ۲۵ اردیبهشت ۱۳۸۷ دستگیر شدند. در بخش دوم با عنوان« متهمان شبکه بهایی روز عاشورا » در ۵ فصل به بررسی کلی و عضوی متهمین بهایی پرداخته شده است: فصل اول: گزارش کارشناس امنیتی پرونده تحرکات شبکه بهایی در عاشورا سال ۱۳۸۸، ابتدا به بررسی این گزارش پرداخته و سپس خلاصه ای از وضعیت متهمین را بررسی کرده است که در فصل دوم تا پنجم همین بخش پرونده چند تن از آنان را از نگاه گذرانده است. این متهمین که مطالب بررسی شده مربوط به آنان در برخی موارد مشابهت هایی هم دارند از این قرارند: در فصل دوم پرونده متهم پیام فناییان، این موارد را تحت بررسی قرار داده است : الف) خلاصه وضعیت پرونده ب)گزیده ای از بازجویی ها و تحقیقات معموله از متهم(صفحات۲۶ تا۳۰ و ۴۱تا ۴۵ پرونده) * اول – حضور در اغتشاشات * دوم- بهائیت و انتخابات دهم * سوم- هدف از شرکت در اغتشاشات ج)متهم در داگاه فصل سوم: پرونده متهم آرتین غضنفری موارد زیر را مورد مطالعه قرار داده است: الف)فرم گردشکار امنیتی متهم ب)اعتراضات و اقاریر ۱-بیت العدل در فتنه ۲-تحرکات برنامه ریزی شده شبکه بهائیت در عاشورای سال۱۳۸۸ ۳-اعترافات نیکاو هویدایی(از عناصر بهایی) علیه آرتین غضنفری ۴-اعترافات مونا عدل پیما (از عناصر بهایی) علیه آرتین غضنفری ج)کیفر خواست متهم فصل چهارم به بررسی پرونده متهم زاوش شادمهر پرداخته و این موارد را مورد بررسی قرار داده است: الف)فرم گردشکار امنیتی ب)اقاریر متهم ۱-برنامه ریزی و سازماندهی به منظور اغتشاش در روز عاشورا ۲-اعترافاتی علیه آرتین غضنفری(خط دهنده شبکه بهایی در روز عاشورا) ۳-ارتباط با رسانه ضد انقلاب فصل پنجم که پرونده متهم ژینوس سبحانی را مورد بررسی قرار داده است ابتدا به اعترافات متهم (۱-فرمان مهم بیت العدل برای بهائیان-۲- فعالیت های ضد امنیتی در روز عاشورا) و سپس به کیفر خواست متهم اشاراتی داشته است. بخش سوم کتاب، پرونده گروهک بهایی موسوم به« ارتش جهانی رهایی» گزیده ای از مطالب زیر را عنوان کرده است: الف)گزیده ای از بازجویی مقدماتی توسط ضابطین(خرداد ماه۱۳۸۹) که خود این موارد را شامل شده است: ۱-مشخصات و سوابق متهم ۲-طرح ریزی فعالیت مسلحانه از طریق گروهک موسوم به«ارتش جهانی رهایی» ب)گزیده ای از جلسات رسیدگی در دادسرا ج)کیفر خواست متهم در دادسرا بخش چهارم یعنی بخش انتهایی ابتدا یکسری اسناد و تصاویر مرتبط با این فرقه ضاله را به تصویر کشیده و سپس نمایه هایی را نیز به کار برده است. برشهایی از کتاب: در صفحه ۴۷ می خوانیم: س:از محل های تجمع و اغتشاش چگونه باخبر می شدید؟ ج:از طریقsms که برای موبایل من آمد، نوشته شده بود که در روز عاشورا تجمعی قرار هست برگزار شود. بعضی از خبرها هم که از طریق ماهواره بخش می شود و هر وقت جایی بودیم که در آنجا ماهواره داشتند، از آن طریق می شنیدیم. س:اعترافات شما مبین این موضوع است که شما در خصوص تهیه ی سلاح گرم مشارکت داشته و پیشنهاد اولیه را ارائه نموده اید . قبول دارید؟ ج: در مورد مشارکت بله و در مورد پیشنهاد اولیه در زمینه ی ترور به صورت شوخی بله.