بهائیان در حالی سعی بر انکار ارتباط پیامبرخواندهی بهائیت با استعمار روستزار دارند که وی صراحتاً، به حقوقبگیری خود از امپراطوری روس تزار اعتراف کرده است. با این حال، چگونه یک مواجببگیری امپراطوری ظالم، ستمگر و غاصب میتواند پیامبری الهی باشد؛ حال آنکه خدای تعالی صراحتاً از تکیه بر ظالمین نهی کرده است.
بهائیان در حالی سعی بر انکار ارتباط پیامبرخواندهی بهائیت با استعمار روستزار دارند که وی صراحتاً، به حقوقبگیری خود از امپراطوری روس تزار اعتراف کرده است؛ همچنان که میخوانیم: «قسم به جمال قدم که اول ضرّی که بر این غلام وارد شد، این بود که قبول شهریه از دولت نموده و اگر این نفوس (بهائیان) همراه نبودند، البته قبول نمیکردم».(۱)
اما در این نوشته، هرچند پیامبرخواندهی بهائی اسمی از امپراطوری روس نیاورده و تنها اعتراف به حقوقبگیری از “دولت” نموده، اما از آنجایی که دولت ایران با او دشمن بوده و او را زندانی و تبعید کرده و گروهی از هممسلکانش را اعدام نمود؛ معلوم میشود که مراد او از مواجب بگیری دولت، دولت روستزار بوده است. چرا که تنها امپراطوری روس بود که با پیامبرخواندهی بهائی موافق و حمایتش میکرد و معلوم میشود که مرادش از دولت، دولت روس بوده است.
با این حال، چگونه یک مواجببگیری امپراطوری ظالم، ستمگر و غاصب میتواند پیامبری الهی باشد؛ حال آنکه خدای تعالی صراحتاً فرموده است: «وَلَا تَرْكَنُوا إِلَى الَّذِينَ ظَلَمُوا فَتَمَسَّكُمُ النَّارُ وَمَا لَكُمْ مِنْ دُونِ اللَّهِ مِنْ أَوْلِيَاءَ ثُمَّ لَا تُنْصَرُونَ [هود/۱۱۳]؛ و بر ظالمان تکیه ننمایید، که موجب میشود آتش شما را فرا گیرد؛ و در آن حال، هیچ ولیّ و سرپرستی جز خدا نخواهید داشت؛ و یاری نمیشوید».
پینوشت:
۱-حسینعلی نوری، مجموعه الواح مبارکه، ص ۱۵۹-۱۵۸٫