کد خبر:9096
پ
bahaullah
بهائیت در ایران

نفوذ بهائیت و انجمن ناصری یزد

کیخسرو جی که در ظاهر از طرف انجمن اکابر پارسیان هند و در واقع از طرف استعمار انگلیس به ایران فرستاده شد، انجمن ناصری زرتشتیان یزد را با هدف سلطه بهائیت بر زرتشت تشکیل داد. این اقدام هرچند به مرگ او منتهی شد اما نشان داد که استعمار انگلیس از هیچ اقدامی برای ترویج بهائیت […]

کیخسرو جی که در ظاهر از طرف انجمن اکابر پارسیان هند و در واقع از طرف استعمار انگلیس به ایران فرستاده شد، انجمن ناصری زرتشتیان یزد را با هدف سلطه بهائیت بر زرتشت تشکیل داد. این اقدام هرچند به مرگ او منتهی شد اما نشان داد که استعمار انگلیس از هیچ اقدامی برای ترویج بهائیت و فرقه بهائیت از هیچ تلاشی برای نفوذ و سلطه خود دست نمی کشند.

پس از مرگ مانکجی که از جانب انگلیس، تأثیر بسزایی در تبلیغ بهائیت میان زرتشتیان ایران داشت،(۱) کیخسرو جی در سال ۱۸۹۰ م از طرف انجمن اکابر پارسیان هند به ایران فرستاده شد.

مهم ترین اقدامی که کیخسرو جی در طول مدت اقامت دو ساله خود در ایران انجام داد، تشکیل «انجمن ناصری زرتشتیان یزد» بود. اما اعضای انجمنی که در ظاهر برای احقاق حقوق زرتشتیان ایران شکل گرفت با تصمیم و نفوذ کیخسرو جی از میان بهائیان انتخاب شدند.

نویسندگان بهائی در خصوص سلطه دادن بهائیان بر رهبران زرتشتی ایران توسط کیخسرو جی، اعتراف می کنند: «(کیخسرو جی) اساسنامه ای تدوین کرد و به موجب آن اساسنامه قرار شد که بیست سی نفر برای عضویت انجمن انتخاب گردند و در حفظ زرتشتیان و جلوگیری از خودسری دستوران (مقامات مذهبی زرتشتی) همت بگمارند و چون امر انتخاب به انجام رسید، اکثریت اعضای انجمن با احباب (بهائیان) شد، دو سه نفر از موبدان عضویت یافتند.»(۲)

کار به همینجا ختم نشده و پیشوای بهائیت در خارج از مرزهای ایران، به واسطه اعضایش بر رهبران زرتشتی ایران نظارت می کرد: «آن اوقات أحبّاء (بهائیان) چگونگی تشکیل انجمن را به ساحت قدس عرض کردند که به دامن مناسبت مناجات معروف از قلم مبارک حضرت عبدالبهاء صادر گشت.»(۳)

جالب آنکه آش به قدری شور شد و تسلط بهائیت بر دین زرتشت به قدری علنی گشت که به ادعای نویسندگان بهائی، زرتشتیان ناچار به مسموم کردن و به قتل رساندن کیخسرو جی شدند: «چون پیشوایان دین زرتشتی از انجمن ناصری که حرکات آن ها را تحت مراقبت گرفته بود دل خوشی نداشتند بنا را بر معاندت و بدگویی گذاشتند. کار به مقامی رسید که انجمن کیخسرو جی… را به امر محترمانه آنان (موبدان زرتشتی) زهر در خوراک کرده و مقتولش ساخت.»(۴)

با در نظر داشتن این نمونه از نفوذ بهائیت، چند نکته را در قالب نتیجه با یکدیگر مرور کنیم:

اول: «استعمار»: این ماجرا حکایت از آن دارد که کیخسرو جی تأسیس انجمن ناصری را پوششی برای دست یافتن به اهداف سیاسی خود که مهم ترینش حمایت و ترویج بهائیت باشد قرار داد. در واقع استعمار انگلیس با فرستادن مانکجی و پس از آن کیخسرو جی به ایران و ترویج بهائیت میان زرتشتیان، نشان داد که از هیچ تلاشی برای ترویج آموزه های استعماری بهائیت کوتاهی نمی کند.

دوم: «نفوذ»: این حکایت به خوبی نشان داد که بهائیت علاوه بر تأکید به تبلیغ و تبشیر، با استفاده از نفوذ در مناصب دینی، فرهنگی و تصمیم گیری، به ترویج مسلک و افزایش سلطه خود می پردازد. بهائیان هر کجا نفوذ پیدا کنند، همواره منافع فرقه ای و سازمانی خود را بر مصالح آن نهاد یا مسئولیت مقدم می دارند. چنانچه نویسندگان بهائی اعتراف کردند که عوامل بهائی، حتی اساسنامه انجمن زرتشتیان ایران را برای عبدالبهاء فرستاده و تأیید او را گرفتند! یعنی مشروعیت انجمن زرتشتیان ایران را متوقف به تأیید پیشوای بهائیت از خارج کشور کردند!

سوم: سابقه فرقه بهائیت از دیرباز تا کنون نشان داده که بهائیان برای نفوذ و دستیابی به اهداف فرقه ای و سازمانی از هیچ راهی مضایقه نکرده و حتی احکام ظاهری خود نظیر حرمت کتمان عقیده (۵) را زیرپای می گذارند.

پی‌نوشت:

۱- جهت مطالعه بیشتر، بنگرید به مقاله: اقدامات مانکجی در ترویج بهائیت

۲- عزیزالله سلیمانی، مصباح هدایت، تهران: لجنه ملّی نشر آثار امری، ۱۰۶ بدیع، ج ۴، صص ۴۰۶-۴۰۴؛ اسدالله فاضل مازندرانی، تاریخ ظهور الحق، بی جا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، ۱۳۲ بدیع، ج ۸، قسمت دوم، صص ۹۳۵-۹۳۴٫

۳-همان.

۴- همان.

۵- ر.ک: اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، تهران: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، چاپ سوم، ۱۲۸ بدیع، ص ۲۰۴٫

بهائیت در ایران
ارسال دیدگاهYour Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید Active This Button Please