نکته جالب در مورد بهائیت، پیشتیبانی بیحد و حصر کانونهای استکباری و استبدادی شرق و غرب از آنهاست و سردمداران این فرقه براي جلب توجه و تأمين شهوات و تمايلات نفساني آنان، به تساوي حـقوق مرد و زن قائل شده اند. اينک برای روشن ساختن مطلب به بررسی این ادعا می پردازیم.
آنچه در ادامه می خوانید
الف) تقسیم ارث
اين فرقه در تقسيم ارث بـنا بـر دستور مؤسس آن (ميرزا حسينعلي نوري) بـه اينـ تـرتيب عـمل مـينمايد که:
اگر افـرادي بـدون وصيت نامه فوت کردند ماترک آنها۲۵۲۰ سهم به شرح ذيل بين وارثين تقسيم ميگردد. (نصری، علی، نقد اصول دوازده گانه بهائیت، ص۴۹.)
رديف الف) وارثين، اولاد، تعداد سـهم، ۱۰۸۰سـهم، درصـد سهم ۴۶/۸۶%
رديف ب) وارثين، زن يا شوهر، تعداد سهم، ۳۹۰سهم، درصـد سـهم ۱۵/۷۴%
رديف ج) وارثـين، پدر، تـعداد سـهم، ۳۳۰ سـهم، درصد سهم ۱۳/۱۰%
رديف د) وارثين، مادر، تعداد سهم، ۲۷۰ سهم، درصد سهم ۱۰/۷۱%
رديف ه) وارثين، برادر، تعداد سهم، ۲۱۰ سهم، درصد سهم۸/۳۳%
رديف و) وارثين، خواهر، تعداد سهم، ۱۵۰سهم، درصد سهم ۵/۹۵%
رديف ز) وارثين، معلم، تعداد سـهم، ۹۰سهم، درصد سهم ۳/۵۷%
حال از سران بهائيت سوال ميشود که پدر و يا مادر و همچنين خواهر و برادر از دو جنس مخالف نیستند؟ پس چرا در تقسيم ارث تفاوت قائل شده و به پدر ۳۳۰ سهم؛ ولي به مادر ۲۷۰ سهم تعلق ميگيرد؟ همين طور چـرا در مـورد برادر ۲۱۰ سهم ليکن خواهر به ۱۵۰ سهم کاهش مييابد؟ در اين جا مشاهده مينمايم که تساوي رجال و نساء فراموش شده است.
بهائيت حتي در تقسيم ارثيه بين اولادين (فرزندان) از دو جنس مخالف نيز اصل تساوي را رعـايت نـکرده و بین دختر و پسر تفاوت قائل شده است و خانه مسکوني و البسه پدر که فوت نموده را به پسر ارشد وي واگذار مينمايد. در اين باره عباس افندي اظهار مـيدارد: «مـحل سکونت و البسه شخصي متوفي بـه پسـر بزرگ ميرسد اگر زنده نباشد به پسر دومي و الي آخر» (افراسیابی، بهرام، تـاریخ جـامع بـهائیت،ص۳۶۶٫)
بهائيان حتي کتب تفسيري راجع به احکام اقدس نوشتهاند و در آن به اين احکام افتخار ميکنند. يکي از اينـ کـتب مربوط به عبدالحميد اشـراق خـاوري است که در خصوص عدم تساوي تقسيم
لوازم شخصي متوفي، در بين فرزندان اناث و ذکور به دفاع پرداخته است. شايد اگر نامبرده به اين گونه تفاسير دست نميزد آبروي کتاب اقدس کـمتر بـرده ميشد.
ب) عضویت در بیت العدل
يکي ديگر از موارد نقض اصل تساوي حقوق رجال و نساء در ماده پنج از اصول اساسنامه بيت العدل (تشکيلات جهاني بهائيت) تصريح شده است. اين اصل اشعار ميدارد که بـيت العـدل اعظم مـرکب از نه نفر عضو از رجال است که از ميان افراد جامعه بهائي انتخاب شده باشند. بيت العدل اعظم در حـقيقت قوه مقننه جهاني است. (اشرف، فرامرز، مجموعهاي از مطالب ديانت بهائي به اختصار، ص۴۲٫)
در اينجا اين موضوع مطرح ميشود که زنـان کـه طـبق اصول بهائيت حق مساوي با مردان حتي در انتخابات دارند چرا در بين نه نفر بيت العدل جايگاهشان خـالي اسـت و اصولا چرا زنان حق کانديدا شدن و عضويت در بيت العدل که به تعبير اين فـرقه قـوه مـقننه جهاني است را ندارند؟!
لذا مورد سوال واقع مي شوند که:
اگر زن و مرد در بهائيت برابرند چرا زنان نـمي توانند به عضويت بيت العدل در آيند و اين پست که مقامش به اعتقاد بهائيان «مـصونيت از خطا» ست در انحصار آقـايان است؟!
اين تـوهين به زنان نيست که آنان را نامساوي با مردان شمرده از تصدي يک پست معنوي محروم کرده به بيت العدل راه نداده اند و تلويحا آنها را بر خلاف مردان ناکارآمد و خطا پذير و ناتوان از اداره بهائيت در اسرائيل قلمداد کـرده اند؟!
اينجا است که بهائيت براي اين پرسشها و دهها پرسش ديگر دهانش بسته ميشود و پاسخي ندارد.
به این مدعیان تساوی زن و مرد باید این نکات را گوشزد کرد:
- مساوات برخلاف اينست کـه: خـانه مخصوص و مـسکوني و لباسهاي مخصوص ميت هر چه ارزنده باشند، مختص پسر بزرگ باشد.
- مساوات مخالف است با اينکه: زوجـه در هنگام فوت زوج غائب خود نه ماه صبر کند و اگر مفقودالاثر شـد يکـسال صـبر کند و اگر زوج حکم اقدس را (راجع به تعيين مدت مسافرت) نشنيده باشد بهتر است براي هميشه صبر کـند.
۳٫ تـساوي حقوق مخالف است با اينکه: اعضاي منتخبه در بيت العدل عمومي از رجال باشند و بس.
مقاله «بررسی تساوی حقوق زنان در بهائیت»، نویسنده: رقیه علیزاده، مجله حسنا، بهار ۱۳۹۳ – شماره ۲۰
با تشکر از گرد آورنده مطلب سرکار خانم س . ن