کد خبر:11886
پ
bahai-ahle-sonnat
بهائیت در ایران

چرائی بهائیت زدانی اهل سنت- بخش دوم

حکم دینی  مفتیان اهل تسنن  درباره بهائیت در بخش قبلی اشاره شد که علماء اهل سنت متوجه شدند بهائیت یک فرقه ساختگی سخیفی است که هدفش جاسوسی برای استعمارگران سلطه گر و ایجاد تفرقه در جهان اسلام است. در معنا و مفهوم، عالمان سنی به این نتیجه رسیدند بهائیت یک تهاجم علیه شیعه و تشیع […]

حکم دینی  مفتیان اهل تسنن  درباره بهائیت

در بخش قبلی اشاره شد که علماء اهل سنت متوجه شدند بهائیت یک فرقه ساختگی سخیفی است که هدفش جاسوسی برای استعمارگران سلطه گر و ایجاد تفرقه در جهان اسلام است. در معنا و مفهوم، عالمان سنی به این نتیجه رسیدند بهائیت یک تهاجم علیه شیعه و تشیع بود که به تهاجم عليه جهان اسلام تبدیل شد. بهائیگری از محیط های شیعه نشین آغاز گردید و به جمع اهل تسنن کشیده شد، که از همین حرکت مرموزانه فهم می شود بهائیت در کنار وهابیت و قادیانی گری برای «براندازی و نابودی اساس اسلام ساخته شده اند.

در حقیقت بابیت و بهائیت جریانی است که نسبت به کلیت اسلام و مسلمانان، موضع منفی آن هم در حد براندازی دارند. چنانکه دست اندرکاران دو مسلک بابیه و بهائیه، دین اسلام را از اساس منسوخ شمرده و با اصول و فروع آن مخالفت کرده اند.

پیشوایان دینی مسلمانان، این تصمیم را مقدمه تهاجم فرهنگی یا نظامی به اسلام تشخیص داده، هر کدام بنابر وظیفه دینی که به عهده دارند، در صف رویاروئی بهائیت قرار گرفته، به مخالفت با این دست ساخته استعمار پرداخته اند.

جامعه اهل تسنن از همان لحظه که متوجه شدند فرقه گمراه بهائیت نه تنها در برابر تشیع، که در برابر کل جهان اسلام قرار دارد، خصوصاً از ۳۰ سال قبل که در یکی از جلسات مجمع جهانی فقه اسلامی[۱] مطرح شد، علمای جهان اسلام به اجماع، طی بیانیه جامعی این فرقه را کافر شناخته و آن را برای جهان اسلام خطر بزرگی تشخیص دادند

که در ادامه فتاوای علمای اهل سنت در رابطه با رد کلیت فرقه ضاله بهائیت ارائه می گردد.

۱-الازهر- خدا را شاهد می گیرد

دانشگاه الازهر مصر که مشهورترین مجمع جهانی علمی اسلامی وابسته به اهل تسنن می باشد در مقابله با این گروه انحرافی که علیه دین خدا و مصالح عمومی جامعه طغیان کرده گوشزد می نماید و از آنان می خواهد که حکم خدا دربارۀ این گروه را اجرا نموده، قوانینی بگذرانند که بهائیان و تفکرات آنها را رسوا و بی اعتبار سازد. این اقدام باید صورت گیرد تا از شهروندان حفظ و حراست شود، و مانع ارتداد و انحراف آنها از مسیر الهی توسط این فرقه فاسد العقیده گردند. یقیناً لازم است کسانی که به مصالح اسلام و کشور صدمه می زنند. زنده نمانند و اگر چنین کاری اتفاق نیفتد در آن صورت باید اطمینان حاصل کرد که این گروه مطلقاً اظهار نظری علیه اسلام نکنند…

… این موضوعات نیازمند پاسخی سریع و جدی از طرف اولیاء دینی، فقهاء و آنهائی است که مسئول اجراء این امورند. بگذارید همواره به خاطر داشته باشیم که خدا به مسئولین امر، قدرت اجرائی داده که چنین اموری مهمی را به اجراء گذارند.

…مانند سایر جنایات و تباهی ها که علیه اسلام شده است با این جریان شرارت بار نیز باید با توجه و حساسیت برخورد کرد.

پس بیائید همگی از حقوق الهی که مورد توهین و تعرض واقع شده دفاع کنیم. بیائید همگی از اسلام -دین خدا – دفاع کنیم. مردم نیز علیه این فرقه باطل و دروغین با ما هم صدایند. ممکن است این اقدامات در نظر ما کوچک و بی اهمیت جلوه کند ولی در پیشگاه الهی یقیناً دارای جایگاه رفیعی است. خدایا تو را شاهد می گیریم که الازهر پیام را رساند[۲].

فتوای شورای تحقیقات اسلامی الازهر

در این فتوا آمده است: «به موجب این فتوای شورا مسلک بهائیت و وابستگانش سم مُسری مهلک روشنفکری اند که دولت باید قاطعانه آنان را سرکوب کند.».[۳]

شیخ عبدالمجید سلیم رئیس کمیته احکام دینی دانشگاه الازهر مصر

در پاسخ سؤال: «الازهر درباره آئین بهائی چه می گوید؟»

در سپتامبر سال ۱۹۴۹ اظهار داشت: «بهائیت فرقه است، و اصول آن مغایر با اصول اسلام و در تضاد با مذاهب الهی است. زن مسلمان نمی تواند با مرد بهائی ازدواج کند؛ و اگر ازدواج کند، ازدواجش باطل است. مسلمانی که بهائی می شود مرتد است. و ازدواج با زن بهائی باطل است.

شیخ عبداللطیف- مفتی مصر و پروفسور دانشگاه الازهر

که در تاریخ ۱۹۸۵/۳/۹ با نشریه «المسلمون» مصاحبه ای داشته، اعلام کرده است: «بدون شک ایدئولوژی بهائیت علیه مسلمین است که ارسال رُسل به خصوص رسالت حضرت محمد را انکار می کند و این بدترین نوع کفر و الحاد است.

شيخ سالمَ الْبَشرى- پروفسور دانشگاه الازهر

در مصاحبه ای با روزنامه مصری «مصر الفتاح» که در شماره ۶۹۲ سال ۱۹۵۰ به چاپ رسید، اظهار داشت: «اگر مسلمانی بهائی شود مرتد شده و احکام اسلام درباره کفار بر وی جاری است.»

روزنامه «منار الاسلام» نیز به نقل از نامبرده، درباره عباس افندی چنین نوشته «عباس افندی کافر است

و در تاریخ ۷/۳/۱۹۸۵ میلادی در نشریه «اَلوَفد» نوشت: «ایدئولوژی بهائی و آموزش های آن ضداسلام و پیروان آن مطرود اسلام می باشند، ما حکم خود را علیه آنها گفته ایم.»

شورای مجلس فقه اسلامی

با صدور اعلامیه پیرامون بهائیت به نکات حساس و مهمی اشاره کرده است؛ منجمله اشاره دارد: «بُعد ضد اسلامی ایدئولوژی بهائی، به ویژه بابیت، برای شورای مجلس فقهاء روشن است. بنابراین، اعضاء مجلس به اتفاق آراء، ماهیت ملحدانه بابیت و بهائیت را اعلام کرده و این آئین را در جنگ علنی با اسلام می بیند [و لذا] پیروان این آئین را کافر حربی می داند. این مجلس برخود لازم می داند علیه این گروه جنایتکار به تمام مسلمین جهان هشدار دهد و آنان را دعوت به مقاومت علیه پیروان این آئین دروغین کند. همچنین از مسلمین می خواهد، از توطئه کشورهای امپریالیستی که حمایت از بهائیت در پاشیدن تخم نفاق میان مسلمانان و نهایتاً ضربه زدن به اسلام را سرلوحه کار خود قرار داده، هشیار باشند.

امضاء رئیس هیئت مدیره

امضاء نائب رئیس هیئت مدیره

امضاء هشت نفر عضو شورا

شیخ ابوزهره- مفتی برجسته مصری

در کتاب تاريخ المذاهب الاسلاميه – تاريخ فرقه های اسلامی – بهائیت را چنین توصیف می کند: «التقاطی است که از ایدئولوژی اسلام فاصله دارد». همین شخصیت در سال ۱۹۷۱ اعلام کرد: «اگر مسلمانی بهائی شود، مرتد است و حکم ارتداد درباره وی باید جاری شود، ازدواجش باطل و بی اثر است، بدون توجه به اینکه همسرش بهائی است یا خیر؟»

مجلس فقهاء مصر

در ادامه تصمیمات چهارمین مجلس فقهاء مصر نسبت به بهائیت آمده: که نیازی به تفسیر ندارد: «حمد خدا را که یکتاست و سلام بر پیامبرش که پس از وی، پیامبر دیگری مبعوث به رسالت نخواهد شد، شورای مجلس فقهاء مطالعاتی درباره بهائیت که در نیمه دوم قرن گذشته در ایران ظهور یافته و در حال حاضر پیروانی پراکنده در کشورهای اسلامی دارد، انجام داد. این شورا همچنین مروری برکارهای تحقیقی که توسط کثیری از دانشمندان و نویسندگان و آنهائی که از ماهیت واقعی این فرقه و علل ظهور آن و کسانی که با بیوگرافی بنیانگذار بهائیت – میرزا حسین علی نوری – متولد ۱۲ نوامبر ۱۸۱۷ و جانشینانش، فرزندش عباس افندی معروف به عبدالبها آشنا بوده، انجام داده اند…

… شورا نهایتاً پس از مباحثی طولانی به جمع بندی زیر رسید: «بهائیت آئینی است که به تازگی ابداع شده، مبنای آن براساس فرقه جدید دیگری است که توسط فردی به نام باب ـ على محمد – متولد اکتبر ۱۸۱۹ – در شیراز بنیان نهاده شد. این فرد – باب – در ابتدا گرایشاتی به سمت صوفیه داشته، ولی بعدها به تحریک رهبر گمراهش کاظم رشتی که مدعی بود صفات ملائکه را دارد، بدعت تازه ای نهاد. علی محمد در ابتدا مانند رهبرش چنین ادعائی کرد، ولی پس از مدتی از کاظم رشتی جدا شده و مدعی شد که وی مانند امام علی بن ابی طالب ـ علیه السّلام ـ است.

على المنصور- مشاور رئیس هیئت مدیره دادگاه شورای سفراء مصر

مولف کتاب “مطالعاتی درباره بابیه و بهائیه” در صفحه ۴۱ نظر علی المنصور را چنین آورده است: «بهائیت یکی از فرقه های ابداعی است که اسلام آن را مطرود اعلام کرده و پیروان آن مرتد بوده و موضوع آن ارتداد است.»

کمیته احکام دینی دانشگاه الازهر، که جمعیتی صاحب نظر احکام دینی را مورد تحقیق و تفحص قرار می دهند حکم کرد: «آئین بهائی بی اعتبار بوده و هیچ ارتباطی به اسلام ندارد، هر مسلمانی که بهائی شود مرتد و کافر است».

شيخ جاد الحق على جادالحق- مفتی دیگر الازهر

صاحب دو کرسی، پروفسور آن دانشگاه در بیانیه ای که درباره دستگیری دو گروه مصری منتشر کرد، اعلام نمود: «مسلمین باید آنهائی را که دین خود را تغییر می دهند، تحریم کرده و نباید با آنها داد و ستد داشته باشند. هرگونه کمک به آنان و یا ازدواج با آنها براساس اسلام ممنوع است.» نامبرده در بیانیه دیگر خود تأکید کرده که اگر دو گروه مورد اشاره توبه نکنند مرتد اعلام می شوند» در این بیانیه همچنین افزود که بهائیت مذهبی باطل است که نه تنها اسلام را رد می کند، بلکه ارتباطی با مسیحیت و یهود ندارد. بهائیت گروهی است که تابع صهیونیسم بین الملل بوده و مأموریت دارد تا برنامه های تبهکارانه آن را در کشورهای اسلامی و عربی به اجرا درآورد؛ و دلیل آشکار آن پذیرفتن حیفا به عنوان قبله بهائیان است.»

شیخ جاد الحق از دو گروه مدعی پیامبری خواست «که توبه کرده و به اسلام بازگردند». و در اظهاراتش که در نشریه فرهنگی «اللواء الاسلام» در سال ۱۹۸۵ چاپ شده، چنین گفته است: «بهائیت مذهبی ساختگی است که اسلام آن را رد می کند».

شیخ محمد طنطاوی-  شيخ الازهر

تأکید کرد که بهائیان مصری از حوزه اسلام و نیز تعالیم سایر مذاهب الهی خارجند. وی تأکید داشت که این گروه ضاله نباید زهر خود را در جامعه اسلامی تزریق کند.

وی تصریح کرد: «که بهائیت کاملاً مخالف اسلام است و درست نیست کسی بهائیت را دین بداند، برای اینکه بهائیت خارج از قلمرو اسلام و تعالیم سایر ادیان الهی است.» وی گفت: «بهائیان نباید از نام «بهائی» به جای دین در اوراق هویّت ملّی خود استفاده کنند؛ همچنانکه مورد نظر و تائید وزیر کشور است».

شیخ طنطاوی همچنین خاطرنشان ساخت: حکم دادگاه اداری به دو نفر بهائی اجازه داده یا ستون اوراق هویت ملی خود را خالی گذارند و یا از سایر مذاهب نام ببرند.

محمدرشید رضا- متفکر اسلامی مصری، سردبیر نشریه منارالاسلام

اظهار داشته: «بهائیت برمبنای بابیت شکل گرفت که اساس هر دو کذب است. بنابراین چگونه از مسلمانان انتظار می رود که بابیت و بهائیت را بپذیرند، در حالی که مانند مسیحیت صفات الهی را به انسان نسبت می دهد.»[۴] نامبرده به اظهار نظر سید جمال الدین اسد آبادی استناد کرده که گفته است: «بهائیت یکی از ادیان خطرناک است و فلسفه ضد اسلامی دارد. فرقه ای است که یهودیان در آن نقش مهمی دارند. در سال ۱۸۴۲ بابی ها جدائی خود را از اسلام اعلام داشته و شروع به مبارزه با اسلام و زبان عربی کردند.»[۵]

 

 

[۱] – مجمع بین المللی فقه اسلامی، مرکزی علمی فقهی و فرهنگی که وابسته به سازمان کنفرانس اسلامی است و کلیه کشورهای اسلامی عضو در این سازمان، دارای نماینده در این مجمع هستند.

مجمع بین المللی فقه اسلامی با هدف تحقق وحدت اسلامی، تحکیم بنیادهای عقیدتی امت اسلامی، بررسی مشکلات زندگی و اجتهاد اصیل پیرامون آنها و ارائه راه حلهای برخاسته از شریعت اسلامی در ۲۸ شعبان ۱۴۰۳ ه ق برابر با ۹ ژوئن ۱۹۸۳ در مکه معظمه تأسیس شد.

این مجمع جهت تحقق اهداف فوق، تدوین دائرة المعارف اصطلاحات فقهی، تدوین فقه اسلامی به زبان ساده، همکاری با مراکز علمی و فقهی جهان اسلام، تدوین فقه اسلامی به صورت قوانین قابل عمل، تشویق بررسیه ای فقهی دانشگاهها و سایر مراکز علمی، راه اندازی مراکز بررسی موضوعات اسلامی در سراسر جهان، نشر نتیجه بررسی های مجمع با بکارگیری ابزارهای مختلف، احیای میراث فقهی و اصولی و توجه ویژه به کتابهای اصول و فقه تطبیقی را در دستور کار خود قرار داده است.

مجمع بین المللی فقه اسلامی تا به امروز ۳دوره  های علمی برگزار کرده و در آن به بررسی مسائل مستحدثه در زمینه های سیاسی، اقتصادی، مالی، پزشکی و… پرداخته است. مجموعه مقالات، مذاکرات و مناقشات این نشستها در بیش از ۵۰ جلد کتاب منتشر شده و در دسترس فقهای عالم اسلامی قرار گرفته است.

بیست و پنجمین دوره مجمع جهانی فقه اسلامی با حضور علما و فقها و اندیشمندان کشورهای سازمان همکاری اسلامی در جده (دوشنبه یکم اسفند ۱۴۰۱) برگزار شد و آیت الله «احمد مبلغی» به عنوان نماینده جمهوری اسلامی ایران در این اجلاس حضور دارد.

http://www.shabestan.ir/detail/News/1253676

[۲] – http://www.bahai awareness.com/ fat was.azhar.html

[۳] سایت Bahai aveness:   سطر ۱۰ و ۷

[۴] نشریه منار الاسلام ۷/۳۴۳

[۵] نشریه هفتگی منار الاسلام /۱۹۹

منبع
http://www.bahai awareness.com/fatwas.azhar.html
بهائیت در ایران