بهائيت با جريان استعمار در اشكال نوين و ديرين آن پيوند ناگسستني داشته، تاريخ نشان ميدهد، بنيان و شكلگيري اين فرقه از اساس (بابيت) اگرچه بر بستر اجتماعي ايراني و بر روي لجنزار فقر فرهنگي و اجتماعي و فاصله طبقاتي و بيعدالتي دوران استبداد و استعمارزده بوده، اما پس از شكلگيري و آغاز شورشهاي اجتماعي از سوي استعمارگران مورد حمايت بوده، رهبران بهائيت در آغاز پيدايش وابسته به روسها و مدتها براي انگليسها و پس از اينكه آمريكا در جهان به عنوان قدرت استعماري و حامي بزرگ امپرياليسم بوده به سوی آن خریده و با اين دولت پيمان دوستی بسته و در خدمت اهداف آنها قرار گرفت. پس از جنگ جهاني آمريكا به خاطر عدم دخالت در اين جنگ، قدرتنمايي نمود و به همين خاطر بود كه بهائيت نيز كه حامي اصلي امپرياليسم گراييد در سال ۱۳۱۹ ده سال پس از جلوس ميرزا عباس در مسند ربوبيت بهائيان به دنبال جاي پايي در آمريكا بود، تا به ثروت آمريكا نزديك شود. آمريكا نيز وي را همسو با اهداف خود تشخيص دادند، در اين ميان ميرزا عباس به دنبال فردي بود كه با زبان آمريكاييها آشنا باشد.
ابراهيم خيراله مبلغي بود اهل شام كه زبان انگليسي را به خوبي میدانست و تحصيلات غربي نيز داشت، او با فقر و محروميت نياز شديد به حمايت مادي داشت بهائيان در كمين اينگونه افراد بودند، با شناخت افراد او را به مرام بهائيت دعوت كردند، چون زمينه فقر در او برجسته بود از پيشنهاد استقبال نمود و بهايي شد، پيشنهاد ميرزا عباس افندي به آمريكا سفر كرد مأموريت او تبليغ آئين بهائيت در آمريكا بود كه مردمش پايبندي چنداني به رسميّت نداشتند (چنانكه آغاز نوشته اشاره شد اكثر شكلدهندگان و بنيانگذاران آمريكا سارقان و لااباليهاي اروپا بودند كه هيچگونه تعهدي در قبال دين رسميت نداشتند). بنابراين ميرزا عباس با گسيل شامي منتظر بود كه مرام او در آمريكا از استقبال شاياني برخوردار باشد، ابراهيم خيراله نيز چون عقيده راستين به بهائيت نداشت و تنها از شدت فقر پناه برده بود به دامن بهائيت، در آمريكا به دنبال خوشگذراني افتاد به همراه او و همسر خيراله نيز در اين سفر بود. و تعهد داشتند با همكاري همسرش كه زني زيبا بود در جلب جوانان به بهائيت و با استفاده از احكام بهائيت به ترويج بپردازند، خيراله اين دام را براي گرفتن پول از آنها چيده بود، ولي در آمريكا عملاً هرگز درباره اطاعت از آنها و دادن اختيار و آزادي ارتباط به همسرش جهت جلب جوانان عمل نكرد و بهائيان از اين كار مطلع شده و در فكر قطع حقوق و مستمری او برآمدند، و از عمل او پرده برداشتند كه خيراله از زنش به سود تبليغ جريان بهائيت استفاده نكرده، تابلو شدن اين قضیه بيشتر به زیان ميرزا عباس و هوادارانش شد. بر تمام مردم پيرامون و اديان ديگر روشن شد كه سران مرام بهائيت چقدر رفتارهای ضداخلاقی دارند و شئون خانوادگي را رعایت نکرده و ناموسفروشي را ترويج ميكنند و به وسيله ناموس فروشي در راه ترويج آن ميكوشد، كاري كه حتي برخي از چهارپايان نیز… از آن ابا دارند،
آري اين است، مرامي كه امپرياليسيم از آن حمايت ميكند و بدين وسيله در صدد حريمشكني اخلاقي از خانواده است. به همين لحاظ است كه در جامعه آمريكاي اين عصر كه حامي بهائيت و مرام بهائيان است دوران بحران ابوت[۱] و خانواده رسيده است و بسياري از خانوادهها و جوانان در امريكا هستند كه نميدانند پدر آنها كيست، و همين افرادند كه در نسلكشيها و قتل و غارت در عراق و افغانستان و… شركت ميكنند چون انسانی که بنیان داشته باشد هرگز در قتل کودکان بیگناه شرکت نمیکند، اين معضل بزرگ آمريكاييهاست. بهائيت با اين افكار انحرافي كه خود را رسوا نموده در مقام مبارزه با حريم خانواده است كه در اسلام مورد تأكيد فراوان است، بسياري از آيات قرآن اطاعت و احترام پدر و مادر را جهت حفظ حريم خانوادهها تقديس نموده و همرديف با توحيد شمرده است و پس از نفي شرك از خداوند به احترام والدين سفارش كرده. از اینروی به نیم تمام شعارهای مطرح شده از سوی بهائیان در مقابل ارزشها و هنجارهای اسلامی مطرح شده.
از اين روي با تأمل در احكام و شعارهاي بهائيت و انديشه امپرياليسم كه اصالت را به سودمحوري و نفي ابعاد روحي انسان و بنيانهاي معنوي كه در اسلام مورد تأكيد قرار گرفته به خوبي ميتوان فهميد كه آنها در فكر نفي ارزشهاي اسلام و در رده مبارزه با آن كه حريم خانواده و ناموس دوستي و غيرت و دفاع از عرض و آبرو، برنامههايي از پيش طراحي و به نام آداب و رسوم و احكام بهائيت در غالب آموزههاي خود آوردهاند. در مرام امپرياليسم هيچ حريمي براي خانواده و حفظ اساس و اصالت آن وجود ندارد آزادي همجنسبازي از جمله شعارهاي اين انديشه است كه آنرا به صورت قانون درآورده و از آن حمايت ميكنند كه كاملاً مغاير با اصول انساني است. اما در كشورهاي غربي ترويج ميشود، بهائيت نيز با اين برنامههاي ضد ارزشي موافق و در رفتار بسياري از بهائيان مثل هويدا از اين انحرافات گزارش شده كه در اسلام اين اعمال حرام و مجازات و كيفر بسيار سخت به اين ناهنجاريها در نظر گرفته شده است.
آمريكا حامي بهائي است كه انحرافات اخلاقي ضد اسلامي در آن به وضوح وجود دارد و هنجارهای دینی در آن به زیر سؤال رفت است .
پس از عدم همكاري شامي با ميرزاعباس، وي براي تبليغ بهائيت در آمريكا فردي ديگر را در نظر گرفت كه وفادار به او و مرام بهائيت باشد، وي ميرزا اسداله اصفهاني بود كه همراه خاندان بهائيش عزم سفر به آمريكا نمود و به محض رسيدن به آمريكا در پي كسب منافع خود از طريق ديگر شد و به جاي تبليغ مردم به بهائيت، به كار ديگر پرداخت، عدم پايبندي ميرزا اسداله و امثال او به بهائيت در حدي كه رغبت تبليغ آنرا نداشتند از يوچي اين مرام حكايت دارد كه اين افراد به قصد مطامع مادي در اين راه قدم برداشتهاند، ميرزا اسداله نيز در آمريكا به پرده برداشتن از رسواييهاي اخلاقي بزرگان بهائيت پرداخت و خود را از اين گروه بريد و قطع ارتباط كرد. آنچه رهبران بهایی به دنبال آن بودند از عهده افرادی که کمترین تعصب و غیرت نسبت به ناموس و خانواده داشتند برنمیآمد، از اینروی آنها هموراه به دنبال بیبندوبارترین افراد بودند که از ناموس خود نیز در راه بهائیت بگذرد، و بیغیرتی آشکار ولا ابالیگری شدید داشته باشد چنانکه تمام سران بهائی چنین بودند که ذکر این مسائل از این مجال بیرون است.
ميرزا عباس پس از او (میرزا اسداله) دلسرد از نفوذ در ميان مردم آمريكا نشد و افراد ديگر را براي تبليغ مرام خود به آمريكا فرستاد. ميرزا حسن خراساني و ميرزا عبدالكريم تهراني دو تن از پيروان او بودند كه مأموريت يافتند به آمريكا بروند كه پس از آنها خودش نيز عازم آمريكا شد. اين زمان اميد بهائيان از روسيه كاملاً قطع شده بود.
بهائيت با طرح شعارهاي امپرياليسم و آمريكا كاملاً همنوا و از ديرباز ترويج دهنده و بلندگوي شعارهاي استعماري است علاوه بر تخريب بنيان خانواده به تحريم و تخريب شعارهاي مليگرايانه است كه از عناصر مهم وحدت و انسجام ملي است، از جمله عرق وطندوستي و علاقه به خاك كه در اسلام نيز از علائم ايمان شمرده شده است (حب الوطن من الايمان) بهاء در اظهار وفاداري به امپرياليسم مردم را دعوت به ترك تعصبات ترابيه (آب و خاك و مليت) فرا ميخواند، و با اين هدف مقدمهساز حذف مليت از ملتها است كه مساوي با حذف احساسات پاكي است كه انسان را به دفاع از ميهن فراميخواند و بر ميانگيزد.
امروز با توجه به شعارهاي امپرياليستي كه در جهانيسازي و طرح دهكده جهاني که آمریکا ارباب آن باشد اين اهداف استعماري به راحتي قابل درك است، كه غرب به رهبري آمريكا با اين ابزار گسترده فرهنگي در مقام رواج فرهنگ يكدست غرب به جهان و برچيدن فرهنگهاي ديگر از جمله اسلام است و براي اين منظور از هربهها و اهرمهاي فراواني بهره ميبرد، سران بهائيت از ديرباز با آنان همنوا بودهاند. جهان وطني همين شعار است كه در زبان آنها گذاشتهاند. بهائيت پيشگامان پذيرش شعارهاي امپرياليسم هستند. هانتینگتون در ارائه نظریه برخورد تمدنها به برخی از شعارهای دهکده جهانی که بیارتباط با افکار بهائیان نیست اشاره کرده که از حلقوم امپریالیسم دیکته شده است.
افندي در سفري كه به آمريكا كرد و فريفته قدرت و ثروت آمريكا شد و پس از ناكامي در استفاده از فرستادگانش، سخنراني نسبتاً مهمي در ميهماني آمريكائيها ايراد كرد و چنين گفت:
امشب من نهايت سرور را دارم كه در همچو مجمع و محفلي وارد شدم من شرقي هستم، الحمدالله در مجلس غرب حاضر شدم و جمعي ميبينم كه در روي آنان نور انسانيت در نهايت جلوه و ظهور است. و اين مجلس را داير بر امن ميگويم كه ممكن است ملت شرق و غرب متحد شوند و ارتباط تام به ميان آمريكا و ايران حاصل گردد.
افندي در حضوري كه در آمريكا داشت (سال ۱۹۱۱) خود در جايگاه نماينده شرق كه مفتخر به حضور در غرب شده ميبيند، و در اين حال گويي صاحب ايران و مالك شرق یا نماینده دولت ایران است كه آمريكائيان را تشويق به حضور در ايران مينمايد، اين وقايع، زماني روي ميداد كه پايگاه و جايگاه و اميد آنها كاملاً از روسيه قطع شد و فعاليت آنها در اقمار شوروي سابق منع شد و شرقالاذكارشان تعطيل گرديد و به سرعت خود را به دامن امپرياليسم بزرگ و قدرتمند رساندند كه رقيبي براي روسيه از لحاظ ايدئولوژي و تسليحات نظامي و … كه ميتوانست براي بهائيت آشيانه خوب باشد. از اينروي افندي به هر قيمتي بود خود را به آمريكا رساند و وطنفروشي خود را به آنها اعلام كردند، وي براي آمريكائيان خودشيرينيهاي جالبي كرده و ايران را كشوري سرشار از معادن غني كه براي غارت آمريكا بسيار مناسب است معرفي ميكند، او ثروتهاي ايران را براي آمريكائيان رو میكند، وي در اين سفر مقدمات حضور بهائيان در آمريكا و پيوند ناگسستني بهائيت را با آمريكا رقم ميزند.
رفتار او در قبال ايران امروز شبيه رفتار منافقان گريخته از ايران است كه دولت آمريكا را به زعم خود ترغيب به حمله به ايران ميكردند چنانكه همين آروزها را صهيونيستها نيز از آمريكا دارند، كه آمريكا به ايران حمله و ايران نيز مانند عراق و فلسطين و افغانستان جولانگاه صهيونيستها باشد و زمينهاي ايران را خريداري كنند و مردم عراق را قتل عام و مزارع آنها را مالك شوند، صهيونيستها در عراق نيز مثل فلسطين رخنه كرده و اكنون در فكر تصرف زمينهاي حاصلخيز و بينظير اين كشور هستند و از اين لحاظ كشتار مردم عراق خصوصاً شيعيان در عراق امروز با حساب و برنامهريزي انجام ميگيرد و مردم عراق از اين توطئههاي پشت پرده بيخبرند. رهبران شیعیان و شیعیان باید هشیار باشند تا مثل مردم فلسطین آوارده نگردند آنچه در فلسطین امروز رخ میدهد از دیروز برنامهریزی شده است.
چند سال پیش در فلسطين اشغالي فيلمي توسط دو يهودي ساكن فلسطين ساخته شده به نام «بهائيان در حياط خلوت من» كه يك مستند افشاگرانه از سر و سرّ بهائيان است كه در پوشش مذهبي و ماسك مذهبنمايي و انساندوستانه مدرن، نقش پنهان و كاملاً حسابشده در سيستم سياسي و نظامي جهان دارند. معلوم نيست انگيزه سازندگان فيلم از تهيه اين برنامه چه بوده است، سالهاست كه بهائيت در قلب فلسطين اشغالي جاي گرفته كه مركز فتنه عليه مسلمانان است كه در محیط سری كامل و پشت ميلههاي آهنين قرار گرفته و در طراحيهايي كه صهيونيسم بر عليه اسلام دارد نقش دارند، از آن رو، اين منطقه براي طرح توطئهها و طرحها از همه جاي دنيا حتي از كاخ سفيد نيز مناسبتر است، چون سالهاست بهترين مأمن بهائيان شد.
حمايت آمريكا از موجوديت اين منطقه در قلب عالم اسلام بيحساب و كتاب نيست، اين منطقه مركز تمام آشوبهاي جهاني و توطئههاي بينالمللي شده، پايگاه استعمار از ديرباز از اين منطقه شروع شده و به مناطق ديگر نفوذ كرده است. امروز صهيونيسم و بهائيت در چتر حمايتي آمريكا در يك پوشش و لباس مدرن با شيوههاي نوين هر روز دامهاي جديدي بر عليه مسلمانان و جهان اسلام ميچيند، و در اكثر كشورهاي جهان، براي بهائيت امكانات مادي فراهم نموده و در جذب جوانان، تلاش ميكند.
استمرار حمايتهاي آمريكا از بهائيت
حمايتهاي آمريكا از تشكيلات و تبليغات فرقه بهائيت در تمام جهان چيزي نيست كه از انظار پوشيده باشد، از آنرو كه مهمترين مركز تشكيلات بهائي از حيث سرمايه و ابزارهاي ارتباطي و تكنولوژي در آمريكا مستقر و از آمريكا پشتيباني ميشود، اگرچه از نظر فكري و بنياني محل استقرار اين حزب امپرياليستي مذهبنما در فلسطين اشغالي است، اما از جهت ثروتاندوزی و كسب درآمد، و توسعه قلمرو سرمايهداري از آمريكا، نيرو و توان لازم را كسب كرده و به ادله حيات اميدوار است، اكنون شركتها و املاك و كمپانيها و مراكز توليدي و كارخانجات و باغات و مزارع بزرگ بهائيت به عنوان يكي از شاخههاي امپرياليسم است كه از سوي آمريكا و انديشه حاكم بر سياست آمريكا و كاخ سفيد مديريت ميشود و افراد نفوذي و جاسوسهاي پرورش يافته در دامن اين انديشه در حساسترين نهادها و مراكز اسلامي نفوذ كرده و فعاليت فرهنگي حسابشده را در تمام ابعاد زندگي مسلمانان از لحاظ تخريبي انجام ميدهند. چنانكه اكنون معروف شده يكي از مسئولين تشكيلات خودگردان فلسطين پس از ياسر عرفات كه پست كليدي اين حزب و نهاد مهم و رسمي فلسطين را تصاحب كرده، وابسته به بهائيت و از اين فرقه و حزب ميباشد:
… پايگاه خبري عرب تايمز با انتشار گزارشي تحقيقي از ريشه بهايي و عقايد صهيونيستي محمود عباس ملقب به «ابومازن» رئيس تشكيلات خودگردان فلسطين پرده برداشت.
از آن رو كه ريشه بهائيت در فلسطين به گذشته ديرين و عهد عثماني ميرسد و قبل از اينكه فكر تشكيل دولت غاصب صهيونيستي عملي شود بهائيت در فلسطين مستقر و زمينهاي فراواني در اين سرزمين تصاحب كرده بود و به تبليغ و جذب نيرو و شناسايي افراد جهت توسعه نفوذ و قدرت سياسي فعاليت داشت، دور از واقع نخواهد بود كه از افرادي چون ابومازن وابسته بهائيان باشد، نفاق و دو رويي از ويژگيهاي ديرين سران و پيروان ديرين بهائيت است، چنانكه معروف است ميرزا عبدالبهاء با وجود ادعاي الوهيت و خدايي در مراسم عبادي مسلمانان شركت ميكرد و تظاهر به ديانت اسلام مينمود. سياستمداران آمريكا هر يك به نوبه خود، از بهائيان و سران آنها تا اين حد حمايت كردهاند كه به تصدي مسئوليتهاي بزرگ راه يابند، سابقه خاندان هويدا در بهائيت و ريشه او در وابستگي به اين فرقه بر اساس اسناد معتبر به اثبات رسيده كه وي سالها در مهمترين اركان سياسي ايران تا پيروزي انقلاب اسلامي نقش كليدي داشت و از ترويج اين فرقه در ايران با ابزارهاي متعدد حمايت ميكرد.
[۱] – فرهنگ فارسی معین: (اُ بُ وَّ) [ ع . ] (مص ل .) پدری، پدر شدن، پدر بودن .