بهائیت برای جذب و حفظ افراد در تشکیلات دارای روش های خاص خود است که شاید در هیچ فرقه و یا حتی تشکیلات سیاسی یافت نشود که این روش ها شامل جلسات تبلیغی درون تشکیلاتی، طرح اداری، طرد روحانی و فعالیت علنی می باشد که در ادامه به توضیح آنها می پردازیم.
آنچه در ادامه می خوانید
الف) طرد در بهائیت
با تشکیل بیتالعدل، نظارت تشکیلاتی بر اعضای این فرقه تشدید شد و بهائیان زیر ذرهبین قرار گرفتند تا مبادا قدمی بر خلاف دستورهای تشکیلاتی بردارند. در این راستا، طرد افرادی که احیاناً خطایی میکردند، اجرا شد که بسیار سخت گیرانه و غیرانسانی بود.
طرد در بهائیت بر دو نوع است؛ اداری و روحانی.
طرد اداری شامل افرادی میشود که بنا به تشخیص تشکیلات بهائیت، از اصول عقیدتی و تشکیلاتی بهائیت، مثل عدم حضور جدی در ضیافات یا انتخابات یا الزام به احکام بهائی تخطی میکنند، این افراد مورد طرد اداری قرار میگیرند و به تبع آن، حق حضور در هیچ یک از جلسات رسمی تشکیلات و انتخابات را ندارند.
طرد روحانی هم شامل افرادی میشود که بنا به گزارشهای رسیده از محافل محلی و ملی و تقلید آن توسط بيتالعدل، مشمول این نوع طرد قرار میگیرند. این نوع طرد، شامل متبریان از بهائیت یا افرادی میشود که با اصول اساسی و مسلم و نصوص قطعی بهائی، آشکارا مخالفت کنند. در این نوع طرد، افزون بر محدودیت های طرد اداری، افراد خانواده شخص مطرود و دوستانش حتی حق سلام و کلام و هرگونه ارتباطات انسانی و اجتماعی با وی را ندارند.
با مطالعه تاریخ بهائیت مشخص میشود که تعداد زیادی از خاندان میرزا حسینعلی نوری، توسط رهبران بهائیت طرد شدهاند. رهبرانی که شعارهای گوشنواز و دلانگیزی نظیر «همه بار یک دارید و برگ یک شاخارید» و… را سر دادهاند.
گویا خود فراموش کردهاند، به آن عمل کنند و عمل آنان دقیقاً خلاف ادعاهای آنان است. نقد تشکیلات و تصمیمات سران آن از طرف اعضای ساده گروه از بدیهیترین اصول دموکراسی در هر تشکیلاتی است که تمامی عالمان علوم اجتماعی بر آن اتفاق نظر دارند. اما در جامعه بهائی، هر که انتقادی به تصمیمات بیتالعدل داشته باشد، دچار مجازاتی چون طرد میشود.
فرانچسکو فیچیکیا، که قبلاً خود بهائی بود، در تبیین ساختار تشکیلات جهانی بهائیت بیان میکند که این تشکیلات کاملاً سختگیر و پیچیده است. از نظر او، تعالیم و اعتقادات بهائی صرفاً در خدمت پذیرفتن و اجرای فرامین تشکیلات است.
ساختار این تشکیلات بر اطاعت بیچونوچرا و تأکید بسیار بر اطاعت و پیروی کورکورانه بنا شده است و در این تشکیلات هر کس از این قاعده اصلی تخطی کنند، طرد میشود. او اهداف سیاسی تشکیلات جهانی بهائیت را دیکتاتورمآبانه، ضد مردمی و شدیداً معارض با آزادی میداند و معتقد است که سیاست افراطی رهبری تشکیلات جهانی بهائیت برانگیخته از گرایشهای فاشیستی است.
عقاید از نظر فیچیکیا با انتقال مرجعیت عقیدتی به بیتالعدل اعظم در سال ۱۹۶۳م، از آن زمان به بعد تشکیلات بهائیت مانند کلیسای کاتولیک به عنصری از قدرت حقوقی و تنها سازمان عقیدتی در جامعه بهائی تبدیل شده است و او از آن به عنوان «کلیسایی کردن جامعه بهائی» یاد میکند به اعتقاد وی در تشکیلات بهائیت اعضای آن در برابر هرگونه تفکر انتقادی، نوآوریهای فردی، آزادی بیان، انتقاد از مقررات سخت، سانسور و منع مطالعه آثار مخالفان با طرد فوری از سوی تشکیلات بهائیت روبهرو میشوند.
به گونهای که او معتقد است، تعالیم بهائی در راستای اهداف تشکیلات جهانی بهائیت به تعالیم ایدئولوژیک بدل شده که جانشین فکر مستقل است و او با استناد به بندهای ۱۲۲ و ۱۲۵ کتاب اقدس که در آنها آزادیهای اجتماعی نادیده گرفته شده است، بهائیت را در تقابل با دموکراسی میداند. همچنین فیچیکیا، بر این باور است، از آنجایی که در ساختار تشکیلات جهانی بهائیت اصل تفکیک قوا لحاظ نشده آن تشکیلات تمرکزگرا و صدد مکراتیک است.[۱]
ب) تبلیغ در بهائیت
در این روش با توجه به امکانات و مساعدتهای بینظیر نظام استکبار و در رأس آن آمریکا و اسرائیل از این فرقه، تبلیغات آن در سطح جهان گسترش یافت. اعزام مبلغ به کشورهای مختلف و ساخت مشرق الاذکارهای متعدد در معرفی این فرقه به مردم در نقاط مختلف جهان بهویژه مناطق محروم که با اعطای کمک مالی به جذب آنان میپرداختند – اثرگذار بود.
شوقی افندی با تأکید بر تبلیغات و ارتباط با همه گروهها و نهادها میگوید:
«هم زمان با اقداماتی که جهت تحکیم بنیان نظم اداری و توسعه اساسش به عمل میآید، باید از طرف نمایندگان منتخب عموم جامعه به معاضدت لجنههای روابط عمومی، وحدت نژادی، مجالس عمومی تعلیم و تربیت بصری و دفتر ناطقین دانشگاهی و رادیو نیز جهد بلیغ شود.
تا اقداماتی که تا به حال از راه مطبوعات و رادیو برای اعلان حقایق امریه به عموم صورت گرفته، تقویت گردد و تماس و ارتباط نزدیکتری با پیشوایان افکار عمومی و دانشکدهها و دانشگاهها و مدیران جراید و مجلات برقرار شود و دایره اعلانات و تبلیغات ملی توسعه یابد و تماس و اتصال امر با ۷۵۰ روزنامه و مجله و نشریات بازرگانی حفظ شود و برنامههای روابط عمومی اتساع یابد و حشر و معاشرت با سازمانهای مختلفه و سران و نمایندگان ملل متحد و سازمانهای مشابه بدون قبول عضویت در آنها و آلودگی به امور سیاسی تشویق و تحریض گردد تا بدین وسیله از جهتی نوایا و مقاصد سامیه امر الله گوشزد عموم شود و از جهت دیگر راه برای اقبال عدهای از نفوس برگزیده لایق و مستعد به امر مبارک هموار گشته، صفوف حامیان فعال و مخلص آن تقویت گردد.»[۲]
پ) فعالیت علنی بهائیت
این روش را بیشتر در فعالیت چهره به چهره که در اقدامات اجتماعی آنها بوجود می آید استفاده می کنند. عناصر این تشکیلات نخست ضمن بستر سازی برای فعالیت اجتماعی مثل حفاظت از محیط زیست و …. اقدام به ارتباط گیری مستقیم با افراد می نمایند و با انواع شگردهای مختلف عاطفی و روانی، مالی، دوستانه و … افراد را به خود جذب می نمایند و آنها به جلسات تشکیلاتی دعوت و زمینه انجام فعالیت استخدامی در تشکیلات بهائیت را فراهم می آورند.
در زمان طاغوت بهائیت با پشتوانه آمریکا و صهیونیستها چنان در ایران نفوذ و قدرت یافته بود که بهائیان آشکارا بهائی بودن خود را اظهار میکردند و در فرمهای استخدام و غیره، مقابل مذهب صراحتاً «بهائی» مینوشتند. «در جریان سرشماری عمومی ایران در آبان ماه ۱۳۴۵ سران بهائیت به همه افراد دستور دادند که هنگام پرسش آمارگران مذهب خود را رسماً بهائی اعلام کنند.»[۳]
ارتباط با ما: [email protected]
منبع: کتاب جریانشناسی فکری – فرهنگی بهائیت در ایران معاصر
[۱]. فیچیکیا، تشکیلات جهانی بهائیت، دسترسی www.bahairesearch.org
[۲]. شوقی افندی، حصین شریعتالله، ص۱۱
[۳]. اسماعیل رائین، انشعابات در بهائیت، ص۲۴۳