کد خبر:15067
پ
بهائیت آذربایجان حیدری
بهائیت در ایران:

بهائيت در آذربايجان؛ گفتگو با جناب آقای اصغر حيدری ـ قسمت دوم

توجه شما را به قسمت دوم گفتگو با جناب آقای اصغر حیدری نویسنده کتاب «بهائیت در آذربایجان» جلب می‌کنیم: بهائی‌شناسی: برگردیم به کتاب جناب‌عالی، من در کتاب جناب‌عالی بخش‌هایی را دربارۀ رابطه بهائیت و اسرائیل خواندم. لطفاً مطالبی در این زمینه بفرمایید و دربارۀ ارسال پول به اسرائیل به‌وسیلۀ بهائیان شرحی بدهید. ح: حجةالاسلام بهمنی که […]

توجه شما را به قسمت دوم گفتگو با جناب آقای اصغر حیدری نویسنده کتاب «بهائیت در آذربایجان» جلب می‌کنیم:

بهائی‌شناسی: برگردیم به کتاب جناب‌عالی، من در کتاب جناب‌عالی بخش‌هایی را دربارۀ رابطه بهائیت و اسرائیل خواندم. لطفاً مطالبی در این زمینه بفرمایید و دربارۀ ارسال پول به اسرائیل به‌وسیلۀ بهائیان شرحی بدهید.

ح: حجةالاسلام بهمنی که الان ساکن قم است، فرمانده کمیته انقلاب اسلامی بستان‌آباد بود. ما صحبت می‌کردیم، می‌گفتند وقتی رفتیم سیسان و تشکیلات این‌ها را گرفتیم آن قدر رسید از اسرائیل بود که این‌ها پول فرستادند برای اسرائیل و از آنجا برای این‌ها رسید آمده است. متأسفانه می‌گوید ما آن موقع متوجه نبودیم که این‌ها اسناد مهمی است و از بین رفت.

چند نمونه من در این مقاله آوردم که این‌ها پول می‌فرستادند به اسرائیل. بهشان می‌گویند چرا؟ می‌گویند زیارتگاه‌های ما آنجاست. برای زیارتگاه می‌فرستیم. شما چند زیارتگاه آنجا دارید؟ چقدر پول لازم است برای آنجا؟ از تمام دنیا شما پول جمع می‌ کنید. این پول‌ها نهایت در اختیار اسرائیل قرار می‌گیرد.

این‌ها یک فرم دارند، الان هم دارند. آن فرم را در کتاب محفل بهائیان تبریز گذاشته‌ام. هرکس به‌عنوان بهائی؛ اولین بهائی می‌رود در یک ده، محله، شهر، شهرک، به‌عنوان فتح از آن یاد می‌کنند. فتحِ کجا؟ فتح چه؟ این‌ها می‌گویند ما آنجا را فتح کردیم. چرا؟ آنجا یکی دو تا بهائی داریم. بعد در این فرم می‌نویسند که اینجا مسجد دارد یا نه؟ از شهر چقدر فاصله دارد؟ کتابخانه، پاسگاه ژاندارمری و حتی تعداد افرادش را هم. بعد تمام خصوصیات امنیتی و اقتصادی آنجا را در آن فرم می‌نویسند برای اسرائیل می‌فرستند. می‌گویند می‌خواهیم بدانیم که چقدر بهائی لازم است که آنجا بیایند و فعالیت کنند و همه این‌ها در اختیار اسرائیل قرار بگیرد.

بهائی‌شناسی: آیا به نظر شما این می‌تواند از مصادیق جاسوسی باشد؟

ح: آمریکا، اسرائیل و اروپا از هرکسی که از جهان اسلام برود برای آن‌ها کار کند؛ یک تومان در ماه بدهند؛ تا هزار تومان از او استفاده نکنند آن یک تومان را نمی‌دهند. اسرائیل آن همه باغ، ساختمان‌های مرتفع در حیفا و عکا در اختیار این‌ها قرار داده؛ مجانی نیست. این‌ها باهم بده بستان دارند. بده بستانش این است که او خرج بهائیت را می‌دهد، امکانات می‌دهد، حتی امکانات اینترنتی هم می‌دهد. به‌تازگی این‌ها سایت‌هایی به زبان ترکی هم ایجاد کرده‌اند. دعاهای خودشان را به زبان ترکی آورده‌اند. از تمام دنیا هر اطلاعاتی حتی از روستاها به‌دست می‌آورد جمع می‌کند و به‌وسیلۀ محفل ملی‌شان به اسرائیل می‌فرستند. اگر این جاسوسی نیست پس چیست؟ اگر این جاسوسی نیست پس جاسوسی چیست؟ به ما یک تعریفی از جاسوسی بدهند.

بهائی‌شناسی: جالب است که بعد از سال‌ها باز بیت‌العدل این روال را حفظ کرده است. اگر به پیام‌های اخیر بیت‌العدل مخصوصاً پیام ۳۰ دسامبر ۲۰۲۱ مراجعه کنیم یا نگاهی به پیام رضوان ۲۰۲۲ بیندازیم، آنجا می‌بینیم از عبارتی به نام قرائت منطقه یاد می‌کند. وقتی جست‌وجو می‌کنیم که منظور از قرائت منطقه چیست، مواجه می‌شویم با این توضیحاتی که جناب‌عالی فرمودید. برای اینکه به یک منطقه ورود کنند و فتح کنند، باید اطلاعات سکنه، اطلاعات شغلی و همه را استخراج نمایند. مطلب دیگری که هست، می‌دانم شما در زمینه تاریخ مطالعات دارید و کتاب‌های زیادی تألیف فرموده‌اید، شما طرفداری بهائیان از اسرائیل را در جنگ اعراب و اسرائیل چگونه تحلیل می‌کنید؟ اگر شرحی دراین‌باره بفرمایید ممنون می‌شویم.

ح: عبدالبهاء در قسمتی از فلسطین امروزی ساکن بود. بعد انگلیسی‌ها که حمله می‌کنند در جنگ جهانی اول آنجا را بگیرند مواجه با مشکلات خواربار و سایر اقلام موردنیاز می‌شوند. عبدالبهاء به این‌ها سفارش می‌کند که انبارهای من پر است، آذوقه هرچه می‌گویید ما به شما بدهیم و بعداً این‌ها به‌صورت پنهانی با همدیگر بند و بست می‌کنند. این‌ها از آن‌ها حمایت اقتصادی می‌کنند. آن‌ها هم وقتی فلسطین را می‌گیرند دست این‌ها را در فعالیت و تبلیغات بیرون اسراییل باز نگه می‌دارند. عثمانی‌ها این‌ها را کنترل می‌کردند و حتی آن زمان من خواندم یک فرمانده عثمانی می‌خواست حمله بکند به عکا و تمام بهائیان ازجمله عبدالبهاء را بکشد؛ اما انگلیسی‌ها نگذاشتند. از همان زمان که انگلیسی‌ها آمدند فلسطین را گرفتند و بعد با اعلامیه آن مرد ملعون، بالفور انگلیسی، به یهودی‌ها نه‌تنها اجازه بلکه امکانات دادند، پول دادند، ارتش دادند و سلاح دادند. آن‌ها رفتند آنجا و رژیم وحشی اسرائیل را این‌ها روی کار آوردند. از همان زمان بده بستان این‌ها شروع شد تا الان هم ادامه دارد. یعنی هرجایی اسرائیل رفته، هرجایی آمریکا رفته اسرائیل هم رفته، هرجایی اسرائیل رفته بهائیت در آنجا نشو و نمو پیدا کرده است. این‌ها دو روی یک سکه هم نیستند، روی یک سکه‌اند. هرجا امریکا هست اسرائیل هست و هرجا اسرائیل هست بهائیت هم هست.

بهائی‌شناسی: در بین صحبت از عبدالبهاء فرمودید و یکی از شعارهایی که بهائیت در سطح دنیا علم کرده و می‌گوید بحث وحدت عالم انسانی و احترام به باورها و عقاید است. البته با عرض پوزش از خدمت جناب‌عالی ظاهراً در ادبیات بهائی و متون بهائیت عبارت‌هایی هست درباره اقوام مختلف مخصوصاً ترک و اقوام دیگر و توهین‌هایی هم عبدالبهاء به ترک‌ها داشته، نظر جناب‌عالی در این زمینه چیست؟ آیا توهین و اهانت با این شعارها می‌خواند؟

ح: این‌ها هرکس که جلویشان بایستد، با عناوین مختلف، ازجمله توهین یا درست کردن و پخش فکاهی، می‌خواهند این‌ها را ذلیل بکنند تا در مقابلشان تسلیم شوند. این‌ها فزونی‌خواه هستند، این‌ها تمامیت‌خواه هستند، غیر از خودشان کسی را قبول نمی‌کنند و از وحدت عالم انسانی و امثال این‌ها درنهایت منظورشان همان تشکیل جامعه و کشور بهائی است که بقیه کشورها هم به ایشان بپیوندند. نظم عالم یا نظم دنیا در نظر این‌ها همان نظمی است که با مسلک بهائی ایجاد می‌شود.

بهائی‌شناسی: وحدت عالم بهائی است.

ح: بله. نهایت نظرشان این است. این‌ها اگر روزی در جایی به حکومت برسند ریشۀ تمام مذاهب را می‌زنند. هیچ مذهبی را، حتی مذهب غیرالهی مثلاً بودایی باشد؛ این‌ها اجازه نمی‌دهند. همه باید بهائی شوند و شهروند هم در نظر این‌ها کسی است که بهائی باشد. اگر غیربهائی باشد اصلاً شهروند حساب نمی‌کنند، اصلاً انسان حساب نمی‌کنند. عبدالبهاء و حتی حسین‌علی پدرش جملاتی دارد که آتش باشید بر مخالفان ما، بزنید آن‌ها را، از بین ببرید. گفتم این‌ها خشونت‌طلب و تروریست هستند. مسلمانان بدانید این‌ها کارشان اگر اقتضا بکند که با کشتن جلو بروند، به هیچ‌کس حتی زن و بچه رحم نخواهند کرد.

بهائی‌شناسی: بهاءالله گفته است: «احبائی هم لئالی الامر و من دونهم حصاة الارض» (یعنی دوستان من همانا مرواریدهای امر هستند و دیگران سنگ‌ریزه‌های زمین هستند) یا دیگر بزرگانشان فرموده‌اند: «اترکوا التروک ولو کان ابوک» (یعنی ترک‌ها را رها کنید حتی اگر پدرت باشد.)

ح: این‌ها با ترک‌ها هم مخالف هستند. گفتم عثمانی‌ها جلوی این‌ها به‌هرحال ایستادند. امکان فعالیت و تبلیغات به این‌ها نمی‌دادند. در یک جایی این‌ها را نگه می‌داشتند و به‌خاطر آن، این‌ها با ترک‌ها خیلی مخالفت و مخاصمت دارند.

بهائی‌شناسی: بعد از دوران محمدرضاشاه پهلوی، زمانی که انقلاب اسلامی پیروز می‌شود و حکومت اسلامی برقرار می‌شود، مطالبی ما شنیدیم در ایام قدیم که بخشی از بهائیان را بدون اینکه دادگاهی تشکیل شود محاکمه کردند. آیا این درست است یا نه؟ اگر به فرض درست باشد آیا محکومیت بهائیان در دادگاه‌ها بدون محاکمه عادلانه بوده یا نه؟

ح: از سال ۴۲ این‌ها می‌گویند ما ۳۰۰ هزار نفر در ایران بهائی داریم. بعد از انقلاب هم به آقای دری نجف‌آبادی نامه می‌نویسند به‌عنوان دادستان یا وزیر اطلاعات که ما ۳۰۰ هزار نفر در ایران هستیم. سال ۴۲ تا مثلاً ۶۲ اصلاً افزایش و کاهش نداشتند؟ بعد می‌گویند که ما را بدون محاکمه می‌زنند و می‌کشند. سؤال اساسی این است که حالا گیرم ۳۰۰ هزار نفر، حالا گیرم ۲۰۰ هزار نفر. بعد از انقلاب چند بهائی محکوم به اعدام شد؟ فقط افراد محفل‌هایشان به‌عنوان جاسوسان اسرائیل و آمریکا بازداشت شدند وگرنه الان هم در تبریز این قدر بهائی داریم؛ از این‌ها آیا کسی کشته شده؟ آیا کسی زندان شده؟

نکته بعد اینکه یکی از انگیزهای اصلی من در همین نوشتن کتاب محفل بهائیان تبریز و ارائه اسناد دادگستری و محاکمه این‌ها همین است که جواب این سؤال داده شود که آیا این‌ها همه بدون محاکمه کشته شدند؟ نه. همه این‌ها پرونده دادگستری دارند. پس وقتی که این‌ها پرونده دادگستری دارند، حداقل سی صفحه، این‌ها هرکدام دست‌نوشته و توضیحات دادگستری دارند. اتهاماتشان به آن‌ها گفته شده؛ چندبار پرونده به تهران فرستاده شده و بعد به تبریز برگشته است.

این‌ها از چیزی که به کله‌شان فرو می‌کنند هرگز بر نمی‌گردند. بهائی زمانی بهائی است که تبلیغ بکند. هر بهائی که تبلیغ نکند بهائی نیست. آیا بهائی در میان بهائی تبلیغ می‌کند؟ برای بهائی که تبلیغ لازم نیست، بهائی هستند. اسناد داریم که بروید در بین ارمنی‌های تبریز فعالیت بکنید، مسلمانان، حتی زرتشتی‌ها، یهودی‌ها؛ همه این‌ها را به‌عنوان تبلیغ می‌خواهند در گروه خودشان بیاورند.

طبق اسناد دادگستری، به این‌ها گفتند صحبت کنید، به این سؤال‌ها جواب بدهید به‌صورت کتبی و بسیاری از اسناد دیگر. اسناد اداری نشان می‌دهد که با همه این‌ها صحبت می‌کنند، سؤال و جواب می‌کنند، دادگاهی می‌کنند، وقت صحبت به او می‌دهند. لایحه دفاعیه می‌دهند. همه این‌ها لایحه دفاعیه دارند. در آن کتاب همه این‌ها آمده است.

بهائی‌شناسی: یکی از استفاده‌هایی که بهائیان از این موضوع می‌کنند بحث مظلوم‌نمایی است. ممنون می‌شویم تحلیلتان را از مظلوم‌نمایی که بهائیان در سطح بین‌المللی و ایران انجام می‌دهند، بفرمایید.

ح: این‌ها شگردشان این است که کاری بکنند که مأموران حکومتی کشورها مثلاً این‌ها را بگیرند، یا یک دعوای ساختگی و ناراحتی و درگیری پیش بیاورند، یکی از این‌ها مثلاً خونین شود. حتی خودشان می‌توانند همدیگر را بزنند. مثل منافقان که خودشان را می‌زدند برای اینکه نشان بدهند رژیم ما را زد. بعد هم بگویند ببینید، این هم سندش.

این‌ها مظلوم‌نمایی می‌کنند برای اینکه جذب بکنند. همه که از ماهیت اصلی این‌ها آگاهی ندارند. باطن خبیث این‌ها را خیلی‌ها نمی‌شناسند و واقعاً اگر در فصلنامه‌ها؛ روزنامه‌ها یا صداوسیما برنامه‌های متنوع باشد مردم بیشتر این‌ها را می‌شناسند. اصل این‌ها در جذب این است که مظلوم‌نمایی کنند. بگویند ما را نمی‌گذارند تبلیغ کنیم. ما مذهبیم. کجای شما مذهب است؟ هیچ تشابهی با مذهب ندارید. هیچ. حتی مثل مذهب مثلاً بودایی. آن‌ها به یک چیزی اعتقاد دارند. شما به هیچی اعتقاد ندارید، حتی به اعتقادات خودتان هم اعتقاد ندارید.

بهائی‌شناسی: با این توضیحات که فرمودید به نظر شما ما می‌توانیم به تاریخ‌نگاری بهائیان اعتمادی داشته باشیم.

ح: هیچ اصلاً. این‌ها هرجایی دلشان بخواهد فراوان از خودشان چیزهایی می‌بافند و کاه را کوه می‌سازند. این‌ها کاه هم نیست. در ذهن خودشان یک چیزهایی درست می‌کنند و چون امکانات تبلیغ این‌ها زیاد است، این‌قدر می‌گویند تا چیزی که خودشان به دروغ درست کرده‌اند، خودشان هم باورشان بشود. اصلاً نوشته‌های این‌ها اعتباری ندارند. منتها ما هم به‌هرحال به‌عنوان محقق باید نوشته‌های این‌ها را برای اینکه پاسخ بدهیم بخوانیم و متوجه شویم که این‌ها چه می‌گویند.

آن‌هایی که خودشان با چشمشان دیدند می‌نویسند و در صدا و سیما هم پخش شده است که مسعود رجوی و دارودسته‌اش می‌نشستند از خودشان وصیت‌نامه‌ای برای فلان شهید مجاهد می‌نوشتند. اصلاً فلان شهید هست یا نه؟ این هم سؤال است. وصیت‌نامۀ فلان. زندگی‌نامۀ فلان. از خودشان می‌نوشتند. اصلاً چیزی نبوده، شاید به آن اسم اصلاً وجود خارجی نداشت. این‌ها هم از خودشان چه چیزها نوشتند. تاریخ ما را از اواخر قاجار این‌ها مشوش کردند. باید خیلی دقت کنیم که آیا در مشروطیت که مثلاً می‌گویند ما خیلی در مشروطیت نفوذ داشتیم و کار کردیم، همه‌اش دروغ است، یا مثلاً فلان کار را ما انجام دادیم، خیلی باید دقت کرد. این‌ها در دروغ گفتن نمونه اول دنیا هستند. یعنی عین صهیونیست‌ها دروغ می‌گویند.

بهائی‌شناسی: با توجه به توضیحات جناب‌عالی دربارۀ مباحث صداقت و مظلوم‌نمایی و عدم اعتماد به تاریخ‌نگاری بهائیان، ضمن آنکه شما مصاحبه‌هایی با افرادی که مسلمان شده بودند داشتید؛ آیا به چنین موضوعی برخورد کردید که بهائیان مسلمان‌شده‌ای اعتراف کرده باشند به فریب تشکیلاتی یا نه؟

حبله از دوره رضاشاه افراد شاخصی داریم که بعد از اینکه رفتند و واقعاً دیدند درون این تشکیلات چیست، از این‌ها بریدند، مثل آیتی و عده‌ای دیگر. یکی از آنها می‌گوید ما به تبریز آمدیم. بعد از اینکه خیلی نام می‌برد که فلان جا فلان جا در تبریز یک هفته، ده روز در تبریز ماندند و خیلی تبلیغات کردند، درنهایت می‌گوید از تبریز دو نفر توانستیم به جمع خودمان اضافه کنیم.

یا در این اواخر بعد از انقلاب، چند جلد کتاب از چند نفر از این‌ها که از درون تشکیلات بیرون آمدند و به اسلام برگشتند خاطرات خودشان را نوشتند. چند تا خانم هستند. من در کتاب محفل بهائیان تبریز این‌ها را آورده‌ام که خودشان می‌گویند این‌ها سوءاستفاده جنسی از ما می‌کردند. اصلاً حدود و ثغور شرعی در بین این‌ها نیست. این‌ها بر اساس تعالیم خود، ازدواج محارم را زشت نمی‌دانند و حتی با توجه به عبارت «عدم ذکر در الواح الهی نفس جواز است»، آن را بلا مانع می‌شمارند. گاهی این فرقه‌های مختلف را که در طول تاریخ ایران تشکیل شده می‌خوانم در ذهنم مقایسه‌سازی می‌شود با کارهایی که بهائیت انجام می‌دهد. تمام این مطالب را حتماً مثلاً عبدالبهاء یا حسین‌علی خواندند و برای جذب بیشتر مردم به بهائیت این‌ها را درون خودشان کشیدند.

طبق کتاب اقدس، ازدواج با محارم آزاد است غیر از زن‌پدر؛ من سؤال می‌کنم حسین‌علی بهاء در عشق کدام محرمشان می‌سوختند که این فتوا را دادند که به او برسند؟ غیر از زن‌پدر که پسرها نباید به زن‌پدر دست بزنند. این خودش خیلی مطلب دارد. این‌ها آدم‌های واقعاً بی‌شرم از لحاظ اخلاقی و خانوادگی بودند. بر طبق بعضی منابع، این حسین‌علی بهاء دخترش را بزک کرد و فرستاد به خانه برادرش صبح ازل. اصلاً این‌ها به حدود و ثغور شرعی عامل نیستند. همه این‌ها را من در کتاب محفل بهائیان تبریز آورده‌ام که این قبیل جانورها مسئول این  تشکیلات شدند. حالا از این‌ها چه چیزهایی به نسل بعدیشان می‌رسد، الله اعلم.

بهائی‌شناسی: من عرض کردم در کتاب بهائیان در آذربایجان مستندات زیادی دربارۀ بهائیان سیسان ارائه کرده‌اید و مصاحبه‌هایی انجام داده‌اید. شواهد شما در مستندات ذکرشده در کتاب‌هایتان آیا ثبت علمی شده‌اند یا نه؟

ح: ثبت علمی از این لحاظ که این‌ها بیشترشان اسنادی هستند که در محفل خودشان نوشته شده است، به‌دست خودشان نوشته شده است، به سیسان فرستادند، از تبریز به جاهای دیگر فرستادند، خودشان درستی این‌ها را قبول می‌کنند، چون مال خودشان است، دست‌نوشتۀ خودشان است. حالا کسی هم حتی از این‌ها تابه‌حال پیدا نشده که بگوید فلان سندی که هست جعلی است. تابه‌حال چنین چیزی من ندیده‌ام. این مطلب سیسان إن‌شاءالله چاپ شود با اسنادش ببینیم تشکیلات به این‌ها چه جوابی خواهد داد.

یک ایمیلی به تشکیلات بهائیت کردم آن زمانی که کتاب را می‌نوشتم که من فلان اسناد را دارم و إن‌شاءالله منتشر خواهد شد. آیا حرفی؛ چیزی دارید؟ مثلاً ما حرف شما را هم می‌توانیم گوش بدهیم. حتی در کتاب اگر حرف اصولی باشد بیاوریم.

جواب دادند نه؛ اسنادی که شما می‌خواهید چاپ بکنید؛ اسناد درستی نخواهد بود. هنوز سند را ندیده گفتند. پس هرچه من در جمهوری اسلامی چاپ می‌کنم یا شما؛ سخنگو یا عامل رسمی جمهوری اسلامی که نیستیم. یک محقق بدون وابستگی حتی به جمهوری اسلامی هستیم، محقق مستقل. هنوز اسناد ما را ندیده و نخوانده، حکم می‌دهند که هر سندی که در جمهوری اسلامی بیرون بیاید درست نیست. معلوم است که این‌ها صاحب مرض و غرضند.

بهائی‌شناسی: آیا شما در زمینه بهائیت تحقیقات دیگری در دست دارید یا خواهید داشت؟ اگر توضیح بفرمایید ممنون می‌شوم.

ح: إن‌شاءالله اگر عمری باشد و اسناد تازه‌ای به دست بیاید می‌توانیم بازهم کار کنیم و من در آن کتاب شناخت نحوه فعالیت این‌ها و نحوه جذب این‌ها را آورده‌ام که هیچ‌کس نمی‌تواند بگوید که نقطه سفید در زمینه فعالیت و تبلیغات بهائی در ایران وجود دارد، هیچ‌کس. سفید نیست. این‌ها تلاش می‌ کنند در هرجا ریشه پیدا کنند. ریشه بزنند و برای هر صنفی هم برنامه خاص آن صنف را دارند. اگر إن‌شاءالله آن هم چاپ شود با اسناد درون‌گروهی یعنی اسنادی که از محفل بهائیان تبریز به دست آمده و اسنادی که قسمت‌های امنیتی این‌ها را به دست آورده‌اند؛ این‌ها در تمام اصناف، گفتم ازجمله مثلاً افغان‌ها، مهاجران، نوجوانان، جوانان، برای مثلاً بچه‌های ابتدایی، راهنمایی، دبیرستان، دانشگاه همۀ این‌ها برنامه‌های به‌خصوص دارند و من پیشنهاد خواهم کرد که مسئولان نهادهای تربیتی و حتی انتظامی، دوره‌هایی بگذارند برای شناخت این‌ها به‌عنوان مثلاً آموزش ضمن خدمت در آموزش و پرورش و در سایر دستگاه‌ها یک عده باشند از همین اداره‌های مختلف آن دوره را ببینند، نه‌تنها بهائیت؛ مثلاً شناخت وهابیت، یک دوره‌ای ببینند، این‌ها بروند کار خودشان را بکنند، مواجه شدند با حرکات و تحرکات پنهان، آشکار و نیمه‌آشکار که بویی از این‌ها دارد متوجه شوند و مسئولان بخش یا مسئولان آن قسمت را به‌عنوان چشم و گوش، در زمان ساسانیان و هخامنشیان هم داشتیم چشم و گوش حاکم، منتها دوره‌دیده؛ یعنی متوجه بشوند که فلان مطلب نشأت گرفته از فلان‌جاست. برای این‌ها دوره بگذارند و إن‌شاءالله که جلوی تبلیغات و انحرافات آن‌ها گرفته شود.

یک مطلب دیگر این‌ها در سایت‌هایشان اگر نگاه کنید کتابخانه بهائی دارند. کتابخانه‌های متعدد؛ کتاب‌های خطی از افراد دوره قاجار هم دارند. بهتر است یک جایی باشد که این کتاب‌ها را ذخیره کنند و به‌صورت جلد در بیاورند، حتی مؤسسه بهائی‌شناسی این کار را انجام بدهد. یک مقدار هزینه خواهد داشت. در کتابخانه‌شان نگه دارند. محققان خودشان و محققان دیگر اگر بخواهند تحقیق کنند، نسخه‌های خطی در دسترس باشد. البته در سایت‌ها هست، منتها باید وارد سایت‌ها شد تا بتوان نسخه‌های خطی را خواند و فیلتر هم هستند. اگر این‌ها استخراج شود و در یک مرکز نگهداری شود برای آینده خیلی خوب خواهد بود.

سومین پیشنهادم دربارۀ سیسان است که یک مستند تلویزیونی خوبی می‌شود از سیسان و تشکیلات بهائیت در آنجا و نحوه از بین رفتن تشکیلات بهائیت ساخت و حتی در صدا و سیما هم پخش کرد.

الان عده‌ای که آن زمان را دیده‌اند و حتی آن حاج آقایی که مسئول تبلیغات از طرف تبلیغات قم در آنجا بود زنده است اما یک سال دیگر؛ پنج ماه دیگر ما نمی‌دانیم عمر هرکسی چقدر است. این‌ها واقعاً قابل‌استفاده هستند تا عمر دارند ما این خاطرات را از آن‌ها اخذ کنیم برای نسل جوان امروز و آینده که بدانند. این‌ها حتی در سیسان، من دنبال می‌کردم در سایت‌های مختلف، می‌گویند ما را زدند، ما را با ظلم بیرون کردند، اموال و املاک ما را گرفتند. همه این‌ها در آن برنامه مستند به نقل از همان روستایی‌های خودشان که الان پیرمرد و پیرزن هستند، می‌توانند شهادت بدهند و توضیح بدهند که جریان چه جوری بود، این‌ها چه کارهایی می‌کردند. چه جرم‌هایی می‌کردند. آقای ولایتی آمد چه کاری انجام داد. درنهایت تشکیلات به این‌ها دستور داد که مسلمان نشوید و از روستا خارج شوید. این‌ها همه را در آن مستند تلویزیونی می‌شود کار کرد و بسیار هم قابل‌دقت خواهد بود.

بهائی‌شناسی: از شما استاد بزرگوار برای شرکت در این مصاحبه متشکریم.

منبع

سایت بهایی شناسی

ارتباط با ما:  [email protected]

بهائیت در ایران
ارسال دیدگاهYour Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید Active This Button Please