یکی از مهمترین روزهای سال برای پیروان بهائیت در سراسر جهان، موسم برگزاری عید رضوان یا عید گل می باشد که در تقویم مطابق با اولین روز اردیبهشت شمسی در هر سال است، بهائیان موظفند این روزها را صرفاً جشن گرفته و در آن به شادی بپردازند. شدت تاکید بر این ایام به حدی است که حتی برخی روزهای آن یعنی روزهای اول ،نهم و دوازدهم از هرگونه اشتغال نیز معذورند.
این ایام مصادف ورود بهاءالله شارع دین بهائی به باغ نجیب پاشا در حومه شهر بغداد در اردیبهشت ۱۲۴۲ شمسی است. این باغ بعدها در بین بهائیان به باغ رضوان شهرت یافت. در این مکان بود که بهاءالله صریحاً به پسران خود اعلان کرد که او پیامآور الهی و همان موعودی است که باب به آمدنش وعده داده بود.
البته موضع مورد بحث این مقاله صرفاً تعطیلی دوازده روزه بهائیان نیست و آنچه راقم این سطور را به نگارش وا می دارد موضوعاتی است که در باغ رضوان توسط بهاء اعلام شد و تأثیراتی بنیادین بر این فرقه، آینده آن و پیروان آن نهاد. مهمترین ادعاهای بها در عید رضوان عبارتد از :
۱-ادعای من یظهر الهی بهاء
۲-لغو جهاد
۳-نیامدن من یظهر الهی تا ۱۰۰۰ سال بعد از بهاء
۴- ادعای من یظهر الهی بها
مطابق آنچه جان ویلبریج بهائی پژوه معاصر و پروفسور ادوارد براون ذکر نموده اند در این ایام، بهاء دوران مدعی پیامبری خود شده و آن را رسماً اعلام نموده و خود را مصداق من یظهر اللهی دانسته که باب در آثار خود مکرر به آن اشاره داشته است البته خود باب وعده آمدن من یظهر الله را در سالهای بسیار دور از خود و تقریباً هزار سال بعد از خود را داده بود و مدعی شده بود زمان ظهور من یظهر الله را فقط خدا می داند و زمانی که من یظهرالله ظهور نماید هیج کس نمی تواند به دروغ ادعا کند که اوست و او به یکباره ظاهر خواهد شد و جالب آنکه اختیار ایمان آوردن به من یظهرالله در اختیار خود من یظهر الله می دانست.
نکته عجیب و جالب توجه این است که از زمان اعدام باب تا عید رضوان بهایی بیشتر از ۲۵ نفر مدعی مقام من یظهراللهی گشتند و بساط قتل و هتک حرمت میان مدعیان برپا شد و این بر خلاف نظر صریح باب بود که اعلام داشته بود کسی نمی تواند ادعای دروغین من یظهراللهی کند سئوال مهمی که در اینجا پیش می آید و پاسخ به آن ضروری است که آیا بها که ابتدا در میان جمع کوچکی از فرزندان و اعضای خانواده خود مدعی من یظهراللهی شده بود چه تفاوتی با دیگر مدعیان داشته است آیا این برخلاف آثار باب نیست که اعلام داشته بود من یظهر الله به یکباره ظهور می نماید نه بعد از چند سال تبلیغ آزمایشی و سنجیدن اوضاع.
در بسیاری از آثار مرتبط با ادعای بها این نکته درج شده است که تا رسیدن وی به استانبول که قاعدتاً با امکانات قدیم طولانی بوده بسیاری از اتباع باب از ادعای بها بی خبر بوده اند و ادعای وی در استانبول نشر پیدا کرد حتی برخی افراد معتقدند که میرزا یحیی صبح ازل هم با او به استانبول رفته است و اگر بها همچین ادعایی کرده بود حضور آنها در یک کاروان محال بود. این دو مرحله بودن دعوت بها مسئله دیگر است که می بایست پاسخی درخور برای آن پیدا کنند زیرا ملاک اصلی تعریف من یظهر الله مطابق با عقل و منطق باید با آثار باب باشد این در حالی است که ادعای بها در بسیاری از زمینه ها متناقض با آثار باب است و طبیعتاً استبداد حاکم بر بیت العدل مانع تحری حقیقت در این زمینه می گردد و فرد بهائی نمی تواند به درستی در این زمینه تحقیق نماید و شاید به همین دلیل باشد که بسیاری از آثار باب از کتابخانه بهائیت جمع آوری شده و در دسترس تباشد زیرا آثار باب به عنوان اصلی ترین منبع شناخت من یظهرالله مملو از اشارت به ویژگی های موعود بابی است.
آنچه در ادامه می خوانید
لغو جهاد
از موضوعات مهم دیگر بحث در باغ رضوان بحث اعلام لغو جهاد توسط بهاء می باشد که بعدها توسط پیروان او به نشانه صلح طلبی و جهان شمولی بهائیان از آن استفاده های تبلیغاتی فراوانی نمودند در حالی که خود بهاء در ایام زندگی خود و به گفته خویشان مطلع به کرات دست به قتل و ترور مخالفین خود زد که در رساله عمه به چندین مورد آن اشاره شده است.
یکی از موارد مهم اشاره شده توسط باب در باب اثبات حقانیتش، بحث نیازهای روز مردم و عدم پاسخگویی به آن توسط ادیان ابراهیمی دانسته شد حال فرد پژوهشگر و متحریان حقیقت با این سئوال روبرو می شوند مگر چند سال از زمان باب گذشته که جهاد لغو می شود، مگر چند سال از زمان شورش طبرسی یا نیریز و زنجان گذشته و چه تفاوتی میان آن زمان یعنی دوره باب و اکنون زمان بها به لحاظ سیاسی وجود دارد که بها در میان باغی حکم به تعطیلی آن می دهد.
نیامدن من یظهر الهی تا ۱۰۰۰ سال بعد از بهاء
یکی از مواردی که بهاء در باغ رضوان به آن اشاره داشت و آن را اعلام نمود بحث نیامدن من یظهرالهی دیگر است در حالی که باب به کرات اعلام کرده بود که دین را پایانی نیست ادوارد براون در این زمینه می نویسد:
«که از نظر باب هیچ ظهوری آخرین ظهور نیست، بلکه فقط میزانی از حقیقت است که وضعیت پیشرفت انسان او را قادر به درک آن کردهاست.»
گروهی از بابیان که ادعاهای بها را جدی نگرفتند مدعی هستند که انتخاب ازل به جانشینی باب ، مبین این نکته است که باب انتظار آمدن من یظهر الله را فقط چند سال بعد نداشته است، وقتی خود باب همچین ادعایی نموده وفقط چند سال بعد من یظهر الله آمده از بها و ادعای او چه انتظاری می توان داشت، همچنان که دعواهای درون گروهی و تغییر رهبران بهایی از فرندان به بیت العدل هم توسط بها پیش بینی نشده بود و دقیقا پدیده ای بر خلاف نظر بها که خود نظریاتش باید معصوم بی اشتباه باشد اتفاق افتاد.
به نظر می رسد آنچه که در باغ رضوان روی داد یک ادعای ساده مانند سایر ادعاهای دیگر مدعیان این مقام بوده که چون بر خلاف دیگر ادعاها موفق شد تعدادی را به گرد او جمع نماید اهمیتی پیدا نمود و چون قصد داشتند برای خود قدمتی در نظر بگیرند مدعی شدند آنچه در باغ رضوان روی داده همان اعلام من یظهر الهی است. در حالی که سایر انبیا الهی اولین دعوت خود را در گردهمایی عمومی اعلام نمود و از تبعات آن اعلام نهراسیده اند به راستی فریاد واصباحای پیامبر عظیم الشان اسلام در میان آن همه کافر کجا و این مدعی کجا!!!