کد خبر:5647
پ
Ezziyeh Nouri
بهائیت در ایران

عزیه نوری خواهر جناب بهاءالله ادعای او را باطل میدانست!

یکی از مخالفین حسینعلی نوری خواهرش عزیه نوری بود . شاه سلطان عزیه ت ۱۲۳۸ ق تهران و ۱۶ ربیع‌الاول ۱۳۲۲ ق تهران شاه سلطان خانم (عزّیه خانم)، دختر حاجیه کلثوم خانم و میرزا عباس نوری (میرزا بزرگ)، در سال ۱۲۳۸ ق در تهران به دنیا آمد. او که خواهر میرزا یحیی صبح ازل و میرزا حسینعلی بهاء الله […]

یکی از مخالفین حسینعلی نوری خواهرش عزیه نوری بود .

شاه سلطان عزیه

ت ۱۲۳۸ ق تهران

و ۱۶ ربیع‌الاول ۱۳۲۲ ق تهران

شاه سلطان خانم (عزّیه خانم)، دختر حاجیه کلثوم خانم و میرزا عباس نوری (میرزا بزرگ)، در سال ۱۲۳۸ ق در تهران به دنیا آمد. او که خواهر میرزا یحیی صبح ازل و میرزا حسینعلی بهاء الله بود کتاب تنبیه النائمین را در پاسخ به نامه برادرزاده اش، عباس افندی، و در رد ادعای برادرش، میرزا حسینعلی بهاءالله، مبنی بر «من یظهره الله» بودن وی، نوشته است. در حدود سه سالی که زرین تاج قزوینی (مشهور به قرةالعین و طاهره) در منزل میرزا محمود خان کلانتر در تهران زندانی بود با او در ارتباط بود. در روز ۱۶ ربیع الاول ۱۳۲۲ ق، در ۸۴ سالگی درگذشت و در امامزاده معصوم تهران به خاک سپرده شد.

 

علی‌محمد باب، ظهور موعود پس از خود را بین ۱۵۱۱ تا ۲۰۰۱ سال بعد از ظهور خود دانسته است. اما حسینعلی نوری تنها چند سال پس از مرگ باب، مدعی نسخ آیین او شده و مسلک بهائیت را تأسیس نمود. از این‌رو عزیه نوری در رد ادعای حسینعلی نوری، می‌پرسد که چگونه خدای حکیم، پیش از اجرایی شدن عمده‌ی احکام باب، اقدام به نسخ آیین او فرموده؟!

 

علی‌محمد شیرازی معروف به باب، خود را مهدی موعود و ناسخ دین مبین اسلام می‌دانست. وی ظهور موعود و پیامبر بعد را بین ۱۵۱۱ تا ۲۰۰۱ سال پس از ظهور خود دانسته است.(۱) در این میان، حسینعلی نوری تنها چند سال پس از مرگ باب، مدعی نسخ آیین او شده و در کمال ناباوریِ بابیان، مسلک بهائیت را تأسیس نمود.(۲)

از این‌رو عزیه نوری، خواهر پیامبرخوانده‌ی بهائی (که از پیروان باب و صبح ازل بود)، در پاسخ به ادعای پیامبری برادر خود گفته است: «و اما مطلب اول که مدعی می‌گوید من ناسخ بیان و احکام و شرایع بیانم و صاحب کتاب و شریعتم، حالا از شما سؤال می‌نمایم: اگر شخص فلاح بصیر با دانش، بذری صحیح بدون نقص در مزرعه‌ای بیفشاند که از محصول آن بهره ببرد و از ثمره‌ی آن فایده‌ای بردارد و آن بذر هنوز ریشه‌ای به زمین ندوانیده و سر از خاک بر نیاورده، شاخ و برگی نکرده و ازهار و اثمارش (: میوه‌هایش) را کسی ندیده و نچیده، بلکه درست نشنیده و نفهمیده آن زمین را برگرداند و آن بذر را به کلی ضایع و باطل کند، به حکم عقل سلیم و دانش مستقیم، یا باید آن فلاح بی‌بصیرت باشد و یا آن بذر ناقص و بی‌مغز».(۳)

بنابراین، چگونه خدای حکیم، آئینی بر علی‌محمد شیرازی نازل فرموده و پیش از اجرائی شدن حداقل یک دهم احکام آن، اقدام به نسخ آن می‌نماید؟! از طرفی، به عزیه نوری نیز می‌بایست گفت، آیا اهداف دین مبین اسلام، پیش از ادعای نسخ آن توسط علی‌محمد شیرازی، محقق شد؟! مگر با آمدن علی‌محمد شیرازی (به عنوان قائم موعود (علیه السلام))، درخت اسلام به ثمر نشست و گسترش عدالت و شکل‌گیری حکومت جهانی به وسیله‌ی مهدی موعود (عجّل الله تعالی فرجه الشریف)، تحقق یافت؟! همچنان که در روایات معصومین (علیهم السلام) آمده است: «یَملَأُ الله بِهِ الاَرضَ قِسطاً وَ عَدلاً کَما مُلِئَت ظُلماً و جَورا (۴)؛ خداوند به واسطه‌ی او، عدل و داد را در زمین فراگیر می‌کند، همان‌گونه که از ظلم و جور پر شده باشد».

پی‌نوشت:

۱- ر.ک: علی‌محمد شیرازی، بیان فارسی، نسخه‌ی سایت بیانیک، ص ۶۱٫

۲- ر.ک: علاءالدین جورابچی، بهاءالله موعود کتاب‌های آسمانی، نسخه الکترونیکی، ص ۱۶۷٫

۳-عزیه نوری، تنبیه النائمین، بی‌جا: بی‌نا، بی‌تا، صص ۹۸-۹۷٫

۴- شیخ صدوق، كمال الدين و تمام النعمة، ج ‏۲، ص ۳۷۷؛ على بن محمد خزاز قمى‏، كفاية الأثر في النص على الأئمة الإثني عشر، ص ۲۸۰؛علامه مجلسی،  بحار الأنوار، ج ‏۵۱، ص ۱۵۶٫

 

بهائیت در ایران
ارسال دیدگاهYour Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید Active This Button Please