بیت العدل در مستند خود از عبدالبهاء سعی دارد تا او را به عنوان سرمشق عالمیان معرفی کند! این در حالیست که تشکیلات بهائیت خود به جای الگوی گیری از گفتار عبدالبهاء در دوری از سیاست و اعتراض نکردن به حاکمین، مناصب سیاسی را تصاحب و راه براندازی حکومت های مخالفش را در پیش گرفته است. یا آنجا که در نوع نظام رهبری بهائیت، بر خلاف خواست عبدالبهاء عمل کرده است.
چگونه بیت العدل و تشکیلات بهائی قصد دارد عبدالبهاء را الگویی برای عالمیان معرفی کند در حالی که خود هم از دستورات او الهام و سرمشق نگرفته است!
با سفارش نهاد رهبری بهائیت بیت العدل، به مناسبت یک صدمین سالمرگ عبدالبهاء دومین پیشوای بهائی فیلمی با نام «سرمشق عالمیان» ساخته و منتشر شد. در این فیلم: «به نقل خاطرات برخی از افراد که زندگی شان در مسیر مشارکت در بهبود اجتماع به واسطۀ تعامل با حضرت عبدالبهاء متحول شده، جایگاه منحصر به فرد حضرت ایشان را به عنوان پناهگاه و مأمنی برای بشریت به تصویر میکشد. این فیلم همچنین برخی از اصول جهانی را که در گفتار و عمل حضرت عبدالبهاء تجسم مییافت مرور میکند.»(۱)
آیا تشکیلات بهائیت عبدالبها را الگوی خود قرار داده است؟
اما عبدالبهائی که تشکیلات بهائیت قصد دارد آن را سرمشق جهانیان معرفی کند، آیا برای خود بهائیان و ایضاً تشکیلات بهائیت الگو بوده است؟! در ادامه به مواردی از بی عملی تشکیلات بهائیت به خواست و گفتار عبدالبهاء اشاره خواهیم کرد:
اول: در گفتار عبدالبهاء بهائیان از دخالت در سیاست و اعتراض به حاکمان منع شده اند. چنان که او هرگونه دخالت در امور سیاسی را مساوی با خروج از فرقه بهائیت دانسته،(۲) حق اعتراض به حاکمین را از پیروانش سلب کرده (۳) و پیروی از هر دیکتاتوری را بر بهائیان، به عنوان واجبی شرعی تعیین کرده است.(۴) او حتی پیروانش را از آزادی خواهی نهی کرده (۵) و آن ها را به ظلم پذیری فراخوانده است.(۶)
با این حال آیا عبدالبهاء سرمشق اعضا و تشکیلات بهائیت در این موارد بوده است؟! خیر، بر خلاف تأکیدهای عبدالبهاء، شاهد آنیم که عناصر تشکیلات بهائیت نه تنها هر زمان که فرصت یافته اند، در مناصب سیاسی نفوذ پیدا کردند، بلکه تشکیلات بهائی خود به تقابل سیاسی با نظام های سیاسی مخالفش (در مجامع بین المللی به بهانه های حقوق بشری) می پردازد. تشکیلاتی که به بهانه آزادی، به مخالفت با نظام جمهوری اسلامی پرداخته و یکی از مجریان براندازی نرم به شمار می آید.(۷)
دوم: بیت العدلی که برای تبلیغ مسلکش از عبدالبهاء مستند می سازد تا او را الگوی عالم معرفی کند، چرا خود از این پیشوای بهائی سرمشق نگرفته و به نظام رهبری ترسیمی او پایبند نیست؟! چنانکه عبدالبهاء دو نهاد بیت العدل و مقام ولایت امر را برای رهبری بهائیت پس از خود تعیین کرده و برای اختلاف نشدن میان بهائیان توصیه کرده که ولی امر باید جانشین خود را پیش از مرگش انتخاب نماید.(۸)
این در حالیست که بیت العدل نه تنها از عبدالبهاء سرمشق نگرفته و در نوع رهبری بهائیت سرپیچی کرده، بلکه بر خلاف خواست او، وظایف مقام ولایت امری (نهاد موازی با خود) را هم به نفع خود مصادره کرده است.(۹)
با این حال، چگونه بیت العدل و تشکیلات بهائی قصد دارد عبدالبهاء را الگویی برای عالمیان معرفی کند در حالی که خود هم از دستورات او الهام و سرمشق نگرفته است!
پینوشت:
۱- به نقل از رسانه های تشکیلات بهائیت.
۲- ر.ک: اشراق خاوری، گنجینه حدود و احکام، بی جا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، چاپ سوم، ۱۲۸ بدیع، ص ۳۳۷٫
۳- ر.ک: حسینعلی نوری، اقدس، نسخه الکترونیکی، بند ۹۵، صص ۹۴-۹۳٫
۴- ر.ک: عباس افندی، مکاتیب، بی جا: مؤسسه ملّی مطبوعات امری، ۱۳۴ بدیع، ج ۸، صص ۲۴۶-۲۴۷٫
۵- همان
۶- ر.ک: عباس افندی، منتخباتی از مکاتیب عبدالبهاء، هوفهایم آلمان: لجنه نشر آثار امری، تهیه و تنظیم: مرکز جهانی بهائی، چ ۱، ۲۰۰۰ م، ج ۱، ص ۱۹؛ عباس افندی، مکاتیب، مصر: فرجالله زکی الکردی، ۱۹۲۱ م، ج ۳، ص ۱۶۰٫
۷- به عنوان نمونه، بنگرید به مقاله: تغییر اتهام بهائیان از نظر نرگس محمدی
۸- ر.ک: عباس افندی، الواح وصایا، محفل ملّی بهائیان پاکستان: مطبعه استرلینگ گاردن رود، نوامبر ۱۹۶۰، ص ۱۳٫
۹- وظایف مقام ولایت امر شامل: ریاست بر نهاد بیت العدل، مرجعیت رفع اختلافات، حق اخراج و اعمال مجازات طرد و بخشش طرد شدگان، تعیین وکیل در هر کشور و منطقه، دریافت وجوه پرداختی بهائیان (تحت عنوان حقوق الله!) و… می باشد.