مبلّغان بهائی با استدلال به گفتهی عبدالبهاء، عامل مذموم برشمردن هرگونه تعصب در بهائیت را دوری از حقیقت دانست. این در حالیست که اگر تعصب ناپسند است، پس چرا پیامبرخواندهی بهائی، منطق مخالفینش را سَمّ مهلک دانسته و از همنشینی پیروانش با مخالفین، به شدّت نهی کرده است؟! آری؛ اینست فاصلهی گفتار تا عمل در فرقهی بهائیت!
مبلّغان بهائی ادعا دارند ” در آیین ما هرگونه تعصب در مسائل دینی و غیر، مذموم و باطل دانسته شده است.”ودر پاسخ به این سوال که ” به چه دلیل تمام تعصبات در بهائیت ممنوع و مذموم دانسته شده است؟!”توجیه میآورند
” چون داشتن هرگونه تعصب، باعث دور شدن از حقیقت خواهد شد؛ لذاست که پیشوای ما عبدالبهاء گفته است: «مجوسی میگويد من حقّم، يهودی میگويد من حقّم، مسيحی میگويد من حقّم، بودی میگويد من حقّم، چگونه میشود حقّ ظاهر شود؟ پس بايد موسوی ترک تعصب كند مسيحی ترک تعصب بكند بودی ترک تعصب بكند تا اين قسم نشود ممكن نيست حقيقت ظاهر شود… نبايد تعصب داشت».(۱)
در پاسخ به این توجیه غیر منطقی باید بگوئیم ” اگر به راستی داشتن هرگونه تعصبی ناپسند بوده و موجب گمراهی خواهد شد، پس چرا پیامبرخواندهی شما (در حکمی متعصبانه) از همنشینی پیروانش با مخالفین، به شدّت نهی کرده است: «لا تُعاشروا مَعَ الَّذین هم کفروا بالله و آیاتِه ثُم اجتنبوا عَن مثلِ هؤلاء (۲) با کسانی که به خدا و آیاتش کافر شدند (: بخوانید غیربهائیان) معاشرت نکنید و از مثل آنها دوری کنید». اگر تعصب ناپسند است، پس چرا پیشوای شما منطق مخالفینش را سَمّ مهلک دانسته است: «پس ای اهل رضوان من، خود را از سموم انفس خبیثه و اریاح عقیمه که معاشرت با مشرکین و غافلین است، حفظ نمائید».(۳) آیا این چیزی فرای تعصب کور در پیروی از بهائیت است؟!
پینوشت:
۱- عبدالحمید اشراق خاوری، پیام ملکوت، نسخهی الکترونیکی، ص ۱۸٫
۲- عبدالحمید اشراق خاوری، مائده آسمانی، بیجا: مؤسسهی ملّی مطبوعات امری، ۱۲۹ بدیع، ج ۸، ص ۳۹٫
۳- همان.