کد خبر:6883
پ
bahaism-Israel
بهائیت در ایران

نگاهی به تعاملات تشکیلات فرقه ضاله بهائیت با رهبران رژیم صهیونیستی

موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج) در مطلب خود درفروردین ۹۴ به روابط فرقه ضاله بهائیت و رژیم صهیونیستی پرداخته است . با اشاره به اخبار حمایتهای سران این رژیم از این فرقه در مراسم یکصدمین ساگرد عبدالبها نگاهی داریم به تعاملات رهبران فرقه ضاله بهائیت با رهبران رژیم کودک کش اسرائیل ، که البته […]

موسسه تحقیقاتی حضرت ولی عصر (عج) در مطلب خود درفروردین ۹۴ به روابط فرقه ضاله بهائیت و رژیم صهیونیستی پرداخته است . با اشاره به اخبار حمایتهای سران این رژیم از این فرقه در مراسم یکصدمین ساگرد عبدالبها نگاهی داریم به تعاملات رهبران فرقه ضاله بهائیت با رهبران رژیم کودک کش اسرائیل ، که البته بطور قطع این روابط در لایه های پنهان بیشتر و گسترده تر خواهد بود .

ولي روابط اسرائيليان و بهائيان به اين سطوح محدود نمي شد و آن ها در سطح مسئولان رده اول با هم تعامل صميمانه داشتند. در منابع بهائي به گوشه اي از اين روابط اشاره شده است:

۱- روز شنبه ۱۹ مه ۲۹ / ۲ / ۱۹۵۱ (۱۳۳۰) زماني كه بن گوريون به امريكا رفت، چهار تن از بهائيان: خانم اميليا كالينز (نايب رئيس شوراي بين المللي بهائي) و سه تن از اعضاي محفل روحاني ملي بهائيان امريكا به نام هاي خانم ادناترو و آقايان لروي آيواس و هوراس هولي، به دستور شوقي افندي، در شيكاگو با وي ديدار كردند. به نوشته ي مجله ي اخبار امري امريكا، «در اين ملاقات نمايندگان بهائي مراتب امتنان جامعه را نسبت به رويه ي محبت آميز رؤساي حكومت جديدالتأسيس اسرائيل و احترامي كه نسبت به امر بهائي مرعي مي دارند، بيان نمودند.» اين گزارش افزوده است: اين ملاقات به دستور شوقي افندي انجام شد تا «احساسات بهائيان امريكا را نسبت به اسرائيل به معظم له اظهار دارند.» بر اساس اين خبر، بن گوريون نيز نمايندگان بهائي را «با كمال محبت و ملاطفت پذيرفتند» و «مسرت خويش را نسبت به افكار عاليه و نواياي ساميه ي ديانت بهائي و تعاليم مقدسه آن بيان داشتند.»

مجله اخبار امري تصريح كرده است كه «صحبت ها و مذاكرات به تمامه در محيطي مملو از آزادي و صميميت دعاوي از هر گونه تشريفات [و به قول معروف: خودماني] صورت گرفت.» نمايندگان بهائي نيز ديدگاه خود را در مورد بن گوريون اين گونه اظهار كردند: «معظم له داراي افكار باز و نظر دورانديش اند و به خوبي لزوم برادري ديني و تحمل و شكيبايي را احساس مي نمايند.» سپس نماينده ي مطبوعاتي بن گوريون به مناسبت اين ملاقات بيانيه اي مطبوعاتي صادر، و تصريح كرد كه نمايندگان بهائي در اين ملاقات «مكتوبي مشعر بر مراتب تقدير و امتنان خويش نسبت به توجهي كه حكومت اسرائيل در فهم قضايا و امور بهائي مبذول مي دارد، حاوي عواطف بهائيان از براي خير و تقدم اسرائيل تقديم داشتند.» (۱).

۲- در ژانويه ي ۱۹۵۴، رئيس و نايب رئيس و منشي كل هيأت بين المللي بهائي، براي عرض تبريك، تقاضاي «شرفيابي به حضور رئيس جمهور» را نمودند. رئيس جمهور اسرائيل نيز در ۱ ماه فوريه اعضاي عامله ي هيأت را به حضور پذيرفت. در ضمن اين ملاقات، رئيس جمهور اظهار تمايل كرد تا ضمن ملاقات با شوقي از مركز بهائيت نيز ديدار كند كه شوقي «صميمانه» از او دعوت كرد. (۲) .

به اين ترتيب زمينه ي ديدار رئيس جمهور رژيم صهيونيستي از اماكن بهائي فراهم آمد تا معلوم شود اين رابطه دو سويه بوده و بر بنياد علائق مشترك دو طرف بنا شده است. البته ملاقات مسئولان دو طرف تا قبل از ديدار رئيس رژيم صهيونيستي از تأسيسات بهائي در آن كشور در سطوح بالا ادامه داشت. به نوشته ي نشريه ي رسمي بهائيان ايران، سرانجام در تحقق اين وعده، روز دوشنبه ۲۶ آوريل ۱۹۵۴ (۶ ارديبهشت ۱۳۳۳) بن زوي، رئيس جمهور اسرائيل، و همسرش از مراكز و مراقد بهائيان در اسرائيل ديدار كردند. او نخستين رئيس دولتي بود كه اين عمل را انجام داد. او نخستين رئيس دولتي بود كه اين عمل را انجام داد. شوقي افندي بلافاصله در ۴ مه (۱۴ ارديبهشت)، ضمن برشمردن موفقيت هاي اخير جامعه ي بهائيت، بشارت اين خبر را نيز به همه بهائيان عالم داد: «اين زيارت، اولين تشرف رسمي است كه از طرف يكي از رؤساي دول مستقله… به عمل آمده است» (۳) و لروي آيواس، منشي كل شوراي بين المللي بهائي و مسئول ارتباط بهائيت با دولتمردان اسرائيل، نيز در گزارشي پر آب و تاب، اين خبر را بازتاب داد. به نوشته ي او، رئيس جمهور اسرائيل، «هنگام توديع، از مهمان نوازي و محبتي كه از طرف حضرت ولي امر الله [شوقي افندي] ابراز شده بود، اظهار تشكر و امتنان نموده، در ضمن تقدير از اقدامات و مجهودات بهائيان در كشور اسرائيل، ادعيه ي قلبيه ي خود را براي موفقيت جامعه ي بهائي در اسرائيل و سراسر جهان ابراز داشتند»! (۴) .

ديدار ياد شده، در مطبوعات اسرائيل (نظير روزنامه «جروزالم پست») نيز انعكاس داده شد. (۵) در گزارش آن روزنامه بخش هاي ديگري از مذاكرات شوقي و رئيس رژيم صهيونيستي (افزون بر مطالب مندرج در گزارش آيواس) درج شده كه ميزان صميميت و اعتماد متقابل آن دو به يكديگر را بهتر ترسيم كرده است: «در اين ملاقات، رئيس جمهور و ولي امر بهائي راجع به تأثير ديانت در جامعه ي بشري با يكديگر صحبت نمودند و حضرت شوقي رباني اظهار فرمودند: اميد است مركز جهاني بهائي در اسرائيل بتواند در ترقي و تعالي مملكت و سعادت اهالي مستمرا متزايدا مؤثر واقع شود و نيز به اين نكته اشاره فرمودند كه از ابتداي تأسيس حكومت اسرائيل، بهائيان همواره روابط صميمانه با دولت و بلديه [شهرداري] حيفا داشته اند.» (۶) .

ضمنا چون ديدار رئيس جمهور اسرائيل از مركز بهائيان و قبور سران آن با آغاز دومين سال «جهاد روحاني» بهائيان هم زمان شده بود، شوراي بين المللي بهائي در روز ۲۷ آوريل (يك روز پس از ديدار رئيس جمهور رژيم صهيونيستي) اين تقارن را به فال نيك! گرفت و گفت: «سال دوم جهاد روحاني با تشرف رئيس جمهور محترم دولت اسرائيل به مقام مقدس اعلي [قبر علي محمد باب]… به مباركي و ميمنت آغاز گرديد.» (۷) .

اين ملاقات ها و بحث و تبادل نظرها آن قدر در سطوح بالا ادامه يافت كه هماهنگي و همدلي گسترده اي را در اهداف دو طرف موجب شد. به همين دليل هيأت بين المللي بهائي در حيفا تصريح كرده است كه «هر قدر اشخاص در دوائر دولتي [در اسرائيل] مقامشان بالاتر است، حس ادب و احترام و اطلاعات ايشان نسبت به امر [بهائيت] بيشتر است به همين طريق، مقامات عاليه در انجام امور، نظر مساعدتري داشته و در موارد لازم از كمك مضايقه نمي كنند.» (۸) .

اين حسن روابط و ديد و بازديدهاي متقابل سرور فراوان بهائيان را باعث شده و آنان را چنان از مشاهده ي قدرت پوشالي رژيم صهيونيستي سرمست ساخته بود كه بي محابا به حمايت از آن رژيم در نشريات بهائيان دست زدند، كه به عنوان نمونه مي توان به مقاله ي باهر فرقاني در مجله ي آهنگ بديع (سال ۱۳۴۰، ش ۵، ص ۱۳۸) اشاره كرد.

ديدارهاي سران رژيم صهيونيستي و بهائي، كه تأثير بسزايي در تسهيل و گسترش فعاليت هاي فرقه داشت، به همين محدود نشد و ده سال بعد در روز ۱۸ فروردين ۱۳۴۳ ژالمان شازار، رئيس جمهور بعدي اسرائيل، نيز در رأس هيأتي، از مركز بهائيان در حيفا ديدار كرد. مشروح اين ديدار و تعابيري كه بهائيان براي گزارش آن انتخاب كرده اند، ميزان علائق دو طرف را به يكديگر نشان مي دهد. شرح اين ملاقات به نقل از نشريه ي رسمي بهائيان ايران خواندني است: «حضرت ژالمان شازار، رئيس جمهور اسرائيل، به اتفاق خانمشان و شهردار حيفا و خانمش و جمعي ديگر از اولياي امور كشور اسرائيل، در تاريخ ۷ آوريل ۱۹۶۴، از مركز عالم بهائي به طور رسمي ديدن كردند. حضرت رئيس جمهور و همراهان از طرف اعضاي بيت العدل «استقبال شده… و به اين مناسبت حضرت رئيس جمهور تحيات و ادعيه ي خالصانه ي خود را براي عموم احبا [بهائيان] در سراسر عالم ابلاغ نمودند و چندي بعد به يادبود اين ديدار يك آلبوم عكس… به مشار اليه هديه گرديد…. حضرت رئيس جمهور پس از دريافت اين هديه در ضمن نامه اي، تشكرات قلبي خود را اظهار و مجددا پيام دوستي و حسن نيت خود را براي جامعه ي جهاني بهائي فرستاده اند.» (۹) .

در كنار اين ديدارهاي رسمي، بهائيان نيز به طور مرتب به ديدار صهيونيست ها شتافته و گزارش لحظه به لحظه از تحولات امور به آنان داده اند. في المثل سال ۱۳۴۷ اندكي قبل از جنگ اعراب و اسرائيل و اشغال بخش وسيعي از سرزمين هاي اسلامي در طي دومين دوره انتخاب كادر مركزي بهائيان جهان – كه به بيت العدل موسوم است و هر پنج سال يك بار در اسرائيل و با حضور نمايندگان بهائيان سراسر جهان برگزار مي شود – در روز سوم همايش، درست هنگام اعلام اسامي اعضاي جديد كادر مركزي بهائيان جهان، يكي از سران بهائيت به نام اولينگا و چند نفر ديگر از سران فرقه به ديدار رئيس جمهور اسرائيل رفتند، كه اين امر از اهميت اين انتخابات براي رهبران اسرائيل حكايت مي كند. (۱۰) .

راديو اسرائيل گزارش اين اجلاس بهائيان را به شكلي وسيع، هم در بخش عبري و هم به ساير زبان ها (از جمله عربي) پخش كرد و مطبوعات معروف اسرائيل، همچون «جروز الم پست» نيز شرح مفصلي درباره ي اهداف اين نشست چاپ كردند. (۱۱) .

در اين جا بي مناسبت نيست كه به جلوه هاي ديگري از روابط اين فرقه و صهيونيسم، كه همدلي و همسويي دو طرف را در مقابل يكديگر نشان مي دهد، اشاره شود. از جمله اين تعاملات، حضور اعضاي هيأت نمايندگي اسرائيل در سايركشورها در مجامع مختلف بهائي است كه در زير بعضي از موارد آن به نقل از نشريات بهائيت ذكر شده است:

۱-هنگامي كه شوقي افندي، آخرين رهبر بهائيان، در لندن از دنيا رفت و قرار شد در همان شهر دفن شود، دولت اسرائيل به سفارت خود در انگلستان دستور داد در اين مراسم حضور فعالانه داشته باشد. لذا در غياب سفير كبير اسرائيل در لندن، كاردار سفارت به نام گيرشون اولر در مراسم تشييع شركت جست. (۱۲) .

به نوشته ي منابع بهائي در مراسم تشييع و تدفين، كاردار اسرائيل همچون يك صاحب عزا با قدم آهسته و گردني خميده، پا به پاي سران بهائيت حضور داشت و از چهره اش غم و تأثر مي باريد. (۱۳) .

۲- به گزارش نشريه ي رسمي بهائيان ايران، در ماه جولاي سال ۱۹۶۰ (تير ماه ۱۳۳۹) تعداد هفده هزار نفر، از ساختمان بهائيان در امريكا بازديد كردند. در اين گزارش به عنوان چهره هاي سرشناس بازديد كننده از موشه انتريوني، ساكن اسرائيل و نماينده ي دولت اسرائيل براي شركت در يك كميته ي اداري نيز نام برده شده است تا شايد اسباب تجديد روحيه براي بهائيان سرخورده و مأيوس باشد. (۱۴) .

۳-بهائيان امريكا براي غرس نوعي گل سرخ به نام ماريان آندرسون در محوطه ي ساختمان مركزي خود در آن كشور مراسمي برگزار كردند. در اين مراسم جمعي از شخصيت ها، از جمله ژنرال كنسول اسرائيل حضور داشت و سخني نيز ايراد كرد. «آقاي جاكوب بارمور، ژنرال كنسول اسرائيل، در ضمن بيانات خود آرزو كرد كه گل سرخ ماريان آندرسون به زودي در مقامات مقدسه بهائي در جبل كرمل نيز كه شهرت جهاني يافته اند، غرس شود.» (۱۵) .

۴-در ارديبهشت ۱۳۴۲ اجلاس تعيين كادر مركزي بهائيان جهان در حيفا برگزار شد. در اين مراسم كليه ي حاضران به مناسبت فوت رئيس جمهور اسرائيل، اسحاق بن زاوي، يك دقيقه سكوت كردند و پيام تسليت فرستادند كه در نشريه ي «جروزالم پست» اين تسليت درج شد. (۱۶) .

پی نوشتها :

۱-متن كامل خبر در اخبار امري امريكا، ش ۲۴۵ و ترجمه ي آن توسط ذكر الله خادم در اخبار امري ايران درج شده است.

۲-اخبار امري، سال ۱۳۳۳، ش ۳ (تيرماه) صص ۸ – ۹

۳-همان، ش ۱ – ۲ (ارديبهشت – خرداد)، صفحات اوليه

۴-همان، ش ۳ (تير ماه)، صص ۸ – ۹

۵-همان، ش ۱ و ۲ (ارديبهشت – خرداد)، ص ۱۵

۶-همان جا۷-همان، ارديبهشت – خرداد ۱۳۳۳، ش ۱ و ۲، ص ۱۶

۸-همان، سال ۱۳۳۱، ش ۵ (شهريور

۹-همان، آبان ۱۳۴۳، ش ۸، صص ۴۰۵ – ۴۰۶

۱۰-همان، خرداد ۱۳۴۷، ش ۳، ص ۱۳۷؛ و آهنگ بديع، سال ۱۳۴۷، ش ۱ و ۲، ص ۸

۱۱- آهنگ بديع، سال ۱۳۴۷، ش ۱ و ۲، ص ۱۳۱۱-

۱۲-همان، سال ۱۳۳۹، ش ۸ – ۱۰، ص ۲۶۳٫

۱۳-همان، ص ۲۶۸٫

۱۴-اخبار امري، سال ۱۳۴۰، ش ۳ و ۴، ص ۱۷۸٫

۱۵-آهنگ بديع، سال ۱۳۴۴، ش ۲، ص ۶۰٫

۱۶- اخبار امري،، ۱۳۴۲، ش ۸ و ۹، (آبان – آذر)، ص ۵۰۵٫

بهائیت در ایران
ارسال دیدگاهYour Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید Active This Button Please