کد خبر:14652
پ
Untitled-2
بهائیت در ایران:

آیا تشکیلات بهائیت برانداز است یا خیر؟ «با مروری بر کمپین “داستان ما یکیست”» ـ قسمت اول

نویسنده: دکتر مهدی حبیبی چکیده : هنگام ناآرامی‌های ایران در نیمۀ دوم سال ۱۴۰۱ شمسی، تشکیلات بهائی در ابتدا، ضمن همدلی با حوادث، سعی کرد با توسل به تعلیم «عدم دخالت در سیاست» آن اتفاقات را به‌عنوان «شورش‌های بزرگ در ایران» و یک حرکت سیاسی و حزبی معرفی کرده و بهائیان را در سراسر دنیا […]

نویسنده: دکتر مهدی حبیبی

چکیده :

آنچه در ادامه می خوانید

هنگام ناآرامی‌های ایران در نیمۀ دوم سال ۱۴۰۱ شمسی، تشکیلات بهائی در ابتدا، ضمن همدلی با حوادث، سعی کرد با توسل به تعلیم «عدم دخالت در سیاست» آن اتفاقات را به‌عنوان «شورش‌های بزرگ در ایران» و یک حرکت سیاسی و حزبی معرفی کرده و بهائیان را در سراسر دنیا از حضور در آن تجمعات منع نماید، اما با ادامه پیدا کردن آن‌ها، اجازۀ حضور بهائیان در تجمعات براندازان نظام جمهوری اسلامی را صادر کرد و توسط فریبا کمال‌آبادی و مهوش ثابت (از مسؤولان سابق تشکیلات بهائی در ایران) به‌صورت رسمی و طی یک بیانیه کتبی ، در برنامه‌ریزی‌های آیندۀ ایران پس از براندازی شرکت کرده و سعی در جذب مخالفان و افراد آسیب‌دیده از این حوادث را داشت و با توجه به اهداف نقشه ۹ ساله، کوشید در گفتمان‌های اجتماعی به قصد جامعه‌سازی ( ایجاد کامیونیتی بهائی ) شرکت کند. در همین راستا، از اوایل خرداد سال ۱۴۰۲ش (ژوئن ۲۰۲۳ م) کمپینی توسط جامعۀ جهانی بهائی با عنوان «داستان ما یکیست»، با هدف گرامی‌داشت ده زن اعدامی بهائی دراوائل دهه شصت شمسی (و در حالیکه برای خود بهائیت هم یک موضوع قدیمی و فرموش شده بود) و تلاش دیرینۀ زنان ایرانی برای تحقق برابری جنسیتی، به‌صورت رسمی آغاز به کار کرد. در این مقاله ضمن بررسی چرایی آغاز کمپین «داستان ما یکیست» در این برهه زمانی خاص، پیش‌زمینه‌های فرهنگی ـ اجتماعی و اهداف آن، مروری به ادعاها و نحوۀ عملکرد جامعۀ بهائی در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۲ در ارتباط با اعتراضات و اغتشاشات «زن ـ زندگی ـ آزادی» در داخل و خارج از ایران شده است.
بنا بر فراخور بحث، اشاره‌ای به نحوۀ تعامل «تشکیلات بهائی» با جامعۀ مدنی و فعالان اجتماعی تا پیش از این حوادث خواهیم داشت و عدم حمایت صریح و مؤثر بهائیان، از سایر بازیگران عرصه سیاست به بهانۀ «عدم دخالت در سیاست»، در مواقع لزوم را تجزیه و تحلیل خواهیم کرد.
فعالیت سالهای اخیر جامعۀ بهائی در کشور ایران را باید با توجه به اهداف و دستورهای «تشکیلات بهائی»، در چارچوب «نقشه ۹ سالۀ صادرشده ۳۰ دسامبر ۲۰۲۱ توسط بیت‌العدل» تحلیل و بررسی کرد. هدف اصلی این نقشه «بروز و ظهور قوای جامعه‌سازی امر بهائی» معرفی شده است.
جامعۀ «بابی ـ ازلی» و بعد از آن «بهائی» در طول عمر بیش از ۱۸۰ سالۀ خود، همواره در حوادث اجتماعی ـ سیاسی مورد سؤال و سوءظن، نه‌تنها از سوی دولتها و حکومت‌ها، بلکه از سوی روشنفکران و افراد پیشرو جامعه بوده است.
قابل‌توجه است که در تمام سالهای بعد از انقلاب، بهائیان اگر دچار تضییقات و مشکلاتی بوده‌اند، عموماً در رابطه با فعالیت‌های تشکیلاتی و گسترش غیر قانونی تبلیغ تبشیری و مسائل درونی جامعه خودشان و یا مسائل مالی و ارسال پول به طرق مختلف به مرکز جهانی خود در اسرائیل بوده و تقریباً هیچ‌گاه پیش از این، بهائیان برای احقاق حقوق سایر هم‌وطنان و اقوام و اقلیت‌های دینی، موضع‌گیری مشخص و شفاف رسمی نداشته اند و همیشه به کلی‌گویی بسنده کرده‌اند. این در حالی است که به‌واسطه حضورشان در سازمان ملل و لابی‌های قدرتمند در آمریکا و کشورهای مختلف، به نظر می‌رسد همیشه در ایجاد و اعمال تحریم های حقوق بشری علیه ایران نقش پررنگی داشته‌اند و هرجایی که توانسته اند به نفع خودشان امتیازاتی از دولت بگیرند، از غلظت و شدت این تحریم‌ها و گزارش‌های منفی علیه ایران به‌صورت معناداری کاسته شده است.
این سیاست کلی تشکیلات بهائی، یعنی خودخواهی و فقط اهمّیت دادن به سرنوشت بهائیان و اهداف و آرمان‌های درون‌گروهی خودشان به قصد تبلیغ و توسعۀ تعداد پیروان و عدم توجه به واقعیت‌های خارج از محدودیتهای فکری تشکیلات، سبب شده است که افراد غیربهائی که با جامعۀ بهائی برخورد داشته‌اند، به رفتارها و نیت‌های بهائیان در سراسر دنیا به دیدۀ شک و تردید بنگرند.
همان‌طور که ملاحظه می‌شود، تشکیلات بهائی همواره به دنبال منافع خود بوده و سعی داشته به‌جای کمک به حل مسائل، همواره از آب گل‌آلود ماهی بگیرد و مصداق بارز آن در امروز را می‌توان در عدم عملکرد بهائیت در دفاع از مردم مظلوم فلسطین دید. چرا بیت‌العدل یک بیانیه در حمایت از ده‌ها هزار کودکی که در مجاورتش کشته شده‌اند تاکنون صادر نکرده است؟
«تشکیلات بهائی» در ایران با کمترین هزینه، به دنبال بیشترین بهره‌برداری از حوادث و اتفاقات داخل ایران بود.

مقدمه

تعریف «امر سیاسی» در بهائیت و نحوۀ ارتباط «تشکیلات» با حکومت‌ها از یک سو و با جامعۀ مدنی از سوی دیگر، به‌عنوان دو بازیگر اصلی میدان سیاست، از گذشته مسئله‌ای بحث‌برانگیز، همراه با ابهامات زیادی بوده است. ازآنجایی‌که جامعۀ بهائی به‌عنوان یک عامل فعال در عرصۀ اجتماع رابطه‌ای مستقیم با قدرت مادی و معنوی دارد، مبهم بودن این تعاملات سبب بدگمانی و سوءظن‌هایی درمورد اهداف و نیت‌های بهائیان، در میان حاکمان جامعه از یک سو و فعالان اجتماعی از سوی دیگر بوده است.
از اوایل خرداد سال ۱۴۰۲ش (ژوئن ۲۰۲۳ م) کمپینی توسط جامعه جهانی بهائی (Bahá’í International Community) با عنوان «داستان ما یکیست» به‌صورت رسمی آغاز به کار کرد. در معرفی و بیان علت و اهداف راه‌اندازی کمپین، در وب سایت رسمی آن چنین می‌خوانیم:

جامعۀ جهانی بهائی اکنون یک کمپین جهانی با عنوان (#داستان_ما_یکیست) (#OurStoryIsOne) راه‌اندازی می‌کند که هدفش گرامی‌داشت این زنان اعدامی و تلاش دیرینۀ زنان ایرانی از هر عقیده و پیشینه‌ای برای تحقق برابری جنسیتی در دهه‌های گذشته است، تلاشی که تا به امروز ادامه دارد.
این کمپین در ماه ژوئن (خرداد) آغاز می‌شود و برای یک سال ادامه دارد، اما دورۀ فشردۀ آن از اول ماه ژوئن (١١ خرداد) آغاز و تا چهلمین سالگرد اعدام این ۱۰ زن در روز ۱۸ ژوئن (٢٨ خرداد) ادامه خواهد یافت.
این نوشتار برآن است تا با نگاهی تحلیلی ـ انتقادی، حوادث مربوط به این کمپین را بررسی کند. همچنین تلاش شده است تا ضمن بررسی چرایی آغاز کمپین «داستان ما یکیست» در این برهۀ زمانی خاص، پیش‌زمینه‌های فرهنگی ـ اجتماعی و اهداف آن، به ادعاها و نحوۀ عملکرد جامعۀ بهائی در سال ۱۴۰۱-۱۴۰۲ در ارتباط با حوادث و وقایع “زن ـ زندگی ـ آزادی” در داخل و خارج از ایران مروری داشته باشیم.
بنا بر فراخور بحث، اشاره‌ای به نحوۀ تعامل «تشکیلات بهائی» با جامعۀ مدنی و فعالان اجتماعی تا پیش از این حوادث خواهیم داشت و عدم حمایت صریح و مؤثر بهائیان، از سایر بازیگران عرصه سیاست به بهانۀ «عدم دخالت در سیاست»، در مواقع لزوم را تجزیه و تحلیل خواهیم کرد.
فعالیت سال‌های اخیر جامعۀ بهائی در کشور ایران را باید با توجه به اهداف و دستورهای «تشکیلات بهائی»، در چارچوب «نقشه ۹ سالۀ صادرشده ۳۰ دسامبر ۲۰۲۱ توسط بیت‌العدل» تحلیل و بررسی کرد. هدف اصلی این نقشه «بروز و ظهور قوای جامعه‌سازی امر بهائی» معرفی شده است.

چند نکته مهم

  • در این نوشتار سعی کرده‌ایم تمامی حوادث و وقایع از نظر تاریخی بررسی شود و ادعاهای طرفین هم با توجه به مدارک و شواهد موجود بیان شود و قصد ارزش‌گذاری، تأیید عملکرد و یا قضاوت ادعاهای مطرح‌شده را نداریم.
  • همواره در طول تاریخ، دنیا عرصه چالش حکومت‌ها و ملت‌ها بوده است. در سال‌های قبل و بعد از پیروزی انقلاب اسلامی، بهائیان همچون سایر شهروندان ایرانی در جامعه حضور و فعالیت داشته‌اند و بالطبع ممکن است مانند همۀ گروه‌ها و اقلیت‌ها به‌صورت عادلانه و یا غیرعادلانه، بخشی از حقوق شهروندی ایشان سلب شده باشد و یا ایشان از امتیازاتی مازاد از سایر شهروندان ایرانی «در دورۀ حکومت پهلوی» استفاده کرده باشند، اما نکته‌ای که در این نوشتار بر آن تأکید می‌کنیم این است که:
  • صرفاً «مظلوم واقع شدن» و یا «فداکاری» و «جانفشانی» و «استقامت» در راه یک آرمان و هدف، به منزلۀ برحق بودن و صدق و درستی آن آرمان نیست.
  • در این نوشتار ما بین عملکرد افراد بهائی و رویکرد «تشکیلات بهائی» تفاوت قائل هستیم. این بدان معنی است که همان‌گونه که هر شهروند ایرانی (چه شیعه و یا سنی و یا هر دین و مذهب و قومی) ممکن است خدمات و یا خیانت‌هایی به ایران کرده باشد و خود آن فرد مسؤول عملکرد خویش است نه تمام افراد هم‌عقیده و هم‌مذهب و هم‌آیین او و این اعمال لزوماً قابل‌تسری به تمام همفکران او نیست، اما آن فعالیت‌ها و اعمالی که در قالب «نقشه‌ها» و دستورها و «پیام‌ها» و نوعاً از خارج کشور از سوی نهادی مشخص (تشکیلاتی) صورت گرفته، تمام اعضا و اجراکنندگان و دستوردهندگان و عوامل اجرایی که عضو رسمی «تشکیلات» هستند، هرکدام به تناسب اعمال و «جایگاه تشکیلاتی» که داشته‌اند، مسؤول بوده و باید در مقابل فعالیت‌های انجام شده پاسخ‌گو باشند.
    لازم به یادآوری است که ساختار آیین بهائی در دهه‌های اخیر هرچه بیشتر به سمت تشکیلاتی شدن پیش رفته است[۱]. از دیدگاه رهبران آن، بهائی بودن اعتقادی قلبی یا وجدانی نیست، بلکه فردی «بهائی» شناخته می‌شود که اسمش را در دفاتر «جامعۀ بهائی» ثبت کرده و شماره تسجیل عضویت داشته و ایمانش مورد سنجش و تأیید بیت‌العدل قرار گرفته باشد[۲].
  • آیین بهائی همچون یک شرکت سهامی خاص و به‌شدت سلسله مراتبی با ساختار پیچیده در آمده است و برخلاف بسیاری از ادیان و آیین‌ها و فرقه‌های موجود، نظارتی سرتاسری و بسیار دقیق بر عملکرد و اعمال شخصی و حتی تفکر افرادی که در این تشکیلات عضو شده‌اند، دارد.

 

بخش اول: آغاز یک ماجرا

چگونگی فراهم شدن زمینۀ اجتماعی برای راه‌اندازی کمپین «داستان ما یکیست»:
نگاهی به تلاطم‌های جامعۀ ایران در یک دهه اخیر، در ارتباط با زمینه‌های “سیاسی ـ اقتصادی ـ فرهنگی” به‌خصوص در بین زنان، نشان از انباشت مطالبات نسل جدید دارد. نسلی که امروز با عنوان نسل Z معروف است و صاحب نظران برخی از ویژگی‌های این نسل را بی‌پروایی، ساختارشکنی و مطالبه‌گری، زندگی شبکه‌ای و دیجیتال با هویتی سیال و متغیر می‌دانند.

در دهه ۸۰ (خورشیدی) جامعۀ ایران، شاهد رشد نسلی بوده است با زبان، مفاهیم و ارزش‌های خاص خودش، در عین اینکه والدین و فرزندان دارای ـ به‌اصطلاح ـ یک زبان (مادری) مشترک هستند، اما قادر به برقراری ارتباط کلامی و مفهومی و ارزشی یکسان نیستند. برای مثال:

ضرغامی وزیر میراث فرهنگی، گردشگری و صنایع‌دستی گفت: می‌گویند با دهه هشتادی‌ها نمی‌توان مفاهمه کرد. با بازجوی اصلی یک عده که در اغتشاشات دستگیر شدند، صحبت کردم، گفت “یک عمر از آدم‌های درشت سیاسی بازجویی کردم، سخت‌ترین بازجویی به چندصد نفری مربوط است که از کف خیابان بوده‌اند، نه من می‌فهمم این‌ها چه می‌گویند، نه آن‌ها می‌فهمند من چه می‌گویم” (سایت صراط نیوز، خبر ۱۵ آبان ۱۴۰۱).

در چنین شرایطی در ۲۲ شهریور سال ۱۴۰۱ اتفاقی در ایران افتاد: «مرگ مشکوک مهسا امینی در زمان بازداشت توسط گشت ارشاد» منجر به شکل‌گیری اعتراضات و حوادث ناگواری شد.

[۱] – معمولا سازمانهای نیمه علنی – نیمه مخفی سعی دارند در محیط قرمز به شدت نیمه مخفی را تشکیلاتی کرد کنند تا از ضربه پذیری خود بکاهند.

[۲]– (قانون اساسی بیت‌العدل اعظم شامل بیان‌نامه و نظام‌نامه، صفحه ۸ – ماده اول. عضویت در جامعۀ بهائی: جامعۀ بهائی مرکب از افرادی است که بیت‌العدل اعظم آنان را واجد شرایط لازمه ایمان و عمل به موجب شریعت بهائی شناخته باشد.) و حتی اگر فردی علاقه‌مند و محب آیین بهائی باشد ولی به‌صورت رسمی اعلان ایمان نکرده باشد، به‌عنوان «غیربهائی» شناخته می‌شود و حق شرکت در جلسات رسمی تشکیلات همچون ضیافت نوزده‌روزه را ندارد. (انوار هدایت، صفحه ۳۰۴، شماره ۸۰۵ : ضیافت نوزده‌روزه مختص اهل بهاست، هیچ‌گونه انحرافی از این اصل مجاز نیست. حضرت ولی امرالله دستور فرمودند درباره اقدام اخیر محفل شما … مشعر بر اینکه غیربهائیان می‌توانند در جلسات ضیافات شرکت کنند، به شرط آنکه تمایل و رغبتشان به منافع و مصالح امرالله توسط یکی از مؤمنین تضمین گردد، مطالب ذیل برایتان ارسال شود. آن حضرت مایلند که اینجانب توجه آن جناب را به این حقیقت مسلم جلب نمایم که هیچ‌یک از مؤسسات امرالله و هیچ‌کدام از اصول اساسیه آن تحت هیچ شرایطی تغییر نخواهد کرد و ضیافت نوزده‌روزه یکی از مؤسسات امر الهی است … این ضیافت انحصاراً مخصوص اهل بهاست و هیچ‌گونه انحرافی از این اصل اساسی مجاز و میسر نیست. لهذا به نظر حضرت ولی امرالله شما باید اقدام مبذوله توسط آن محفل ملی را درمورد فتح باب ضیافت بر وجه افراد محب ملغی نمایید، زیرا شرکت نفوس غیربهائی و یا افراد محب در ضیافت ‌نوزده‌روزه با روح نظم اداری به‌خصوص با قسمت اداری نفس ضیافت منافات دارد.)

 

بهائیت در ایران
ارسال دیدگاهYour Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید Active This Button Please