کد خبر:12637
پ
feranchesko

بهائيت؛ فاشيسم جديد: گفتاري از فرانچسكو فيچيكيا ( پژوهشگر سوئيسي )

اشاره فيچيكيا كه قبلاً خودش بهايي بوده، معتقد است عقايد سياسي افراطي رهبريت تشكيلات جهاني بهاييت متاثر از گرايشات فاشيستي است. اعضاي تشكيلات در برابر هرگونه تفكر انتقادي، نوآوري، آزادي بيان، انتقاد از مقررات سخت و سانسور با طرد فوري از سوي تشكيلات روبرو مي‌شوند. گفتاري از فرانچسكو فيچيكيا (پژوهشگر سوئيسي) فرانچسكو فيچيكيا متولد سال،۱۹۶۴ […]

اشاره

فيچيكيا كه قبلاً خودش بهايي بوده، معتقد است عقايد سياسي افراطي رهبريت تشكيلات جهاني بهاييت متاثر از گرايشات فاشيستي است. اعضاي تشكيلات در برابر هرگونه تفكر انتقادي، نوآوري، آزادي بيان، انتقاد از مقررات سخت و سانسور با طرد فوري از سوي تشكيلات روبرو مي‌شوند.

گفتاري از فرانچسكو فيچيكيا (پژوهشگر سوئيسي)

فرانچسكو فيچيكيا متولد سال،۱۹۶۴ در سال ۱۹۷۱ به عضويت محفل بهائي سوئيس درآمد. از نوامبر سال ۱۹۷۳ در زوريخ به عنوان مددكار اجتماعي استخدام شد. بعد از مطالعه كتاب «هرمان زيمر» فيچيكيا در آگوست سال ۱۹۷۴ نظرات تشكيلات بهائيت را مورد انتقاد قرار داد و به پيروي از نظريه زيمر الواح وصاياي عبدالبهاء را كه همراه كتاب اقدس بهاءالله نزد بهائيان منشور نظم اداري تشكيلات بهائيت محسوب مي شود، جعلي دانست و مؤسسه ولايت امرالله را كه در الواح وصايا تعيين شده غاصب خوانده و معتقد است كه آن توسط شوقي افندي غصب شده است. فيچيكيا پس از مكاتبه با مركز جهاني بهائيت در حيفا و بحث و گفت وگوهاي بسيار با نمايندگان انتصابي تشكيلات بهائي سرانجام در اواخر نوامبر سال ۱۹۷۴ انصراف خود را از عضويت در تشكيلات بهائيت اعلام كرد.بعد از مدت كوتاهي تشكيلات بهائيت طرد روحاني او را اعلام كرد. در اوايل سال ۹۷۵، فيچيكيا مطلبي تحت عنوان نامه يك خواننده به يك روزنامه روزانه زوريخ يازدهم فوريه سال ۱۹۷۵ در سطحي گسترده انتقادات خود را به تشكيلات بهائيت مطرح كرد. پس از مدت كوتاهي در ماه اوت سال ۱۹۷۵ مقاله خود را تحت عنوان: بهائي گري – يك آينده نامعلوم براي «دين آينده» را در نشريه ادواري دفتر مركزي كليساي پروتستان موسوم به ۱۶۱۵ شماره ۳۸ (۱۹۷۵)منتشر كرد.

اين مقاله مقدمه اي شد براي انتشار كتابش در سال ۱۹۸۱ تحت عنوان: «آيا بهائيت دين جهاني در آينده است، پژوهشي نقادانه درتعاليم، تاريخ و تشكيلات آن». اين كتاب توسط دفتر مركزي كليساي پروتستان آلمان مختص مسائل عقيدتي منتشر شد. كتاب فيچيكيا داراي ساختار سيستماتيك، ارجاعات، يادداشت هاي متعدد، نقل قول هايي ازآثار علمي، منابع مطالعاتي و منابع اصلي بهائي برخوردار است. اين كتاب از اصطلاحات عربي و يونان باستان و نيز اصطلاحات اصلي فارسي و عربي استفاده كرده است و همچنين يك جدول نمايش تلفظ كلمات عربي و فهرستي از مراجع را عرضه كرده است. اين كتاب مورد اقبال محققاني همچون «ميشل ميلدن برگر»، «جوزف هنينگر»، «هانس يوآخيم كليمكات»، «اولاف شومان»، «هانس والد نفلس»، «گونتر لانتسكووسكي» و «كريستين كانوير» قرار گرفت.

تشكيلات بهائيت پس از ۱۵ سال از تاريخ انتشار كتاب فيچيكيا، ردّيه ايي تحت عنوان Derinformationals توسط سه تن از محققان بهائي به نام هاي اودوشفر، اولريخ گولمر و نيكولا توفيق به زبان آلماني در سال ۱۹۹۵ منتشر كرد. اين ردّيه در سال ۲۰۰۰ به انگليسي توسط ژرالدين شاكلت با عنوان Making the crooked straight ترجمه و منتشر شد و از ترجمه انگليسي آن به پيشنهاد تشكيلات بهائيت ايران در سال ۱۳۷۹ تحت عنوان «راست را كژ انگاشته اند» به فارسي ترجمه شد. ازنظر اولريخ گولمر نظرات فيچيكيا تأثير بسياري بر افكار عمومي در كشورهاي آلماني زبان گذاشته و به حيثيت تشكيلات بهائيت لطمه وارد كرده است. وي اعتراف مي كند كه كتاب فيچيكيا در بي آبرو كردن بهائيت موفق بوده است. وي همچنين بيان مي كند كه كتاب فيچيكيا بي شك مدت ها در اين زمينه تأثيرگذار خواهد بود. اودو شفر نيزاظهار مي كند بلا ترديد اين كتاب رايج ترين و وسيع الانتشارترين كتاب درخصوص بهائيت در ممالك آلماني زبان است.

نظري اجمالي بر محتواي كتاب

فيچيكيا در تبيين ساختار تشكيلات جهاني بهائيت بيان مي كند كه اين تشكيلات كاملاً سخت گير و پيچيده است. از نظر او تعاليم و اعتقادات بهائي صرفاً در خدمت پذيرفتن و اجراي فرامين تشكيلات است. ساختار اين تشكيلات در اطاعت بي چون چرا و تأكيد اكيد بر اطاعت و تبعيت كوركورانه بنا شده است و در اين تشكيلات هركس كه از اين قاعده اصلي تخطي كند طرد مي شود. فيچيكيا در اثر خود به طور مكرر به ماهيت استبدادي و مقاصد و افكار افراطي تشكيلات بهائيت تأكيد مي ورزد. او اهداف سياسي تشكيلات جهاني بهائيت را ديكتاتور مآبانه، ضد مردمي و شديداً معارض با آزادي مي داند. وي معتقد است كه عقايد سياسي افراطي رهبريت تشكيلات جهاني بهائيت متأثر از گرايشات فاشيستي است. [۱] .

فيچيكيا در تبيين اهداف تبليغاتي تعاليم بهائي اشاره مي كند كه تشكيلات بهائيت در پي آن است كه بهائيت را به عنوان نوعي «ابر ديانت» اجتماعي و اخلاقي معرفي كند و اين در حالي است كه از ارائه اطلاعات مربوط به احكام و تعاليم بهائي امتناع     مي شود. وي حتي حضور جامعه بين المللي بهائي را در سازمان ملل به منزله يك مؤسسه غيردولتي و ايجاد ارتباط با سازمان هاي جهاني را از اهداف تبليغاتي تشكيلات جهاني بهائيت مي داند. از نظر فيچيكيا فعاليت هاي ميسيونري و سرمايه گذاري هاي گسترده تشكيلات جهاني بهائيت در مقام مقايسه با فعاليت اسلام كه بدون سرمايه گذاري مالي عمده صورت           مي گيرد موفقيت آميز نبوده است. او معتقد است كه امروزه تعاليم بهائي توسط تشكيلات بهائيت به شكل يك كالا در آمده كه در همه قاره ها توزيع و عرضه مي شود. [۲] . از نظر فيچيكيا با انتقال مرجعيت عقيدتي به بيت العدل اعظم در سال ۱۹۶۳ از آن زمان به بعد تشكيلات بهائيت مانند كليساي كاتوليك به عنصري از قدرت حقوقي و تنها سازمان عقيدتي در جامعه بهائي تبديل شده و فيچيكيا از آن به عنوان «كليسايي كردن جامعه بهائي»ياد مي كند و به اعتقاد فيچيكيا در تشكيلات بهائيت اعضا آن در برابر هرگونه تفكر انتقادي، نوآوري هاي فردي، آزادي بيان، انتقاد از مقررات سخت، سانسور و منعِ مطالعه آثار مخالفان با طرد فوري از سوي تشكيلات بهائيت روبرو مي شوند. به طوري كه او معتقد است كه تعاليم بهائي در جهت اهداف تشكيلات جهاني بهائيت به تعاليم ايدئولوژيك بدل شده است كه جانشين فكر مستقل است و او با استناد به بندهاي ۱۲۲ و ۱۲۵ كتاب اقدس كه در آنها آزادي هاي اجتماعي ناديده گرفته شده، بهائيت را در تقابل با دموكراسي مي داند. همچنين فيچيكيا معتقد است از آنجايي كه در ساختار تشكيلات جهاني بهائيت اصل تفكيك قوا لحاظ نگرديده، آن تشكيلات تمركزگرا و ضد دمكراتيك مي باشد. [۳] .

 فيچيكيا به نقد و بررسي اسنادي دو جايگاه مهم بهائيت مي پردازد: مؤسسه ولايت امر و بيت العدل اعظم. او معتقد است كه از مؤسسه ولايت امر در كتاب اقدس بهاءالله، نامي برده نشده و آنچه كه در الواح وصاياي عبدالبهاء آورده شده جعلي است و اين مقام را شوقي افندي غصب كرده است. و اما در خصوص بيت العدل اعظم مرجع مركزي جامعه بهائي، فيچيكيا اعتقاد دارد كه چنين مرجعي در كتاب اقدس يافت نمي شود و بهاءالله تنها به تأسيس بيوت عدل محلي امر كرده است و در واقع اين مرجع عالي تنها توسط عبدالبهاء در الواح وصايا مطرح شده و به همين خاطر است كه سند قانوني تشكيلات جهاني بهائيت الواح وصايا عبدالبهاء است نه كتاب اقدس بهاءالله. [۴] .

از نظر فيچيكيا كتاب اقدس مجموعه اي از قواعد سخت، پيچيده، عجيب و غريب، متعلق به شرق باستان، نامفهوم و به طوركلي مجموعه اي از قوانين طاقت فرسا است. به نظر او كتاب اقدس به دليل وجود قوانين ضد اخلاق در بخش احكام و حدود، احكام ارث، ناديده گرفتن آزادي هاي اجتماعي، در راستاي اهداف تبليغاتي تشكيلات بهائيت در غرب به طور كامل چاپ نشده است. وي معتقد است حتي عبدالبهاء در فعاليت هاي تبليغي خود در اروپا و امريكا ناچار شد كه تعاليم بهاءالله در كتاب اقدس را مكتوم نگه دارد. فيچيكيا بيان مي كند به خاطر همين دلايل است كه كتاب اقدس ازبهائيان جديد پنهان نگه داشته مي شود. وي در تحليل نهايي خود بيان مي كند كه كتاب اقدس همچون خاري در چشم تشكيلات جهاني بهائيت است. [۵] .

فيچيكيا تشكيلات بهائيت را به دليل تمايلات افراطي تهديدي براي دولت ها مي داند. او معتقد است كه تشكيلات جهاني بهائيت به پيروي از شوقي افندي دولت ها را به دليل اينكه مانع تحقق حكومت جهاني بهائي هستند صرفاً به عنوان يك «بت»تلقي كرده و در راستاي تشكيل حكومت جهاني، سرنگوني نظم اجتماعي موجود در كشورها اجتناب ناپذير است. بنا به نظريه فيچيكيا بنابراين نبايد تعجب كرد كه فعاليت تشكيلات بهائيت در بسياري از كشورها ممنوع اعلام شده است زيرا فعاليت آن ها در جهت تهديد دولت و همراه با فعاليت هاي براندازنده است. از نظر فيچيكيا وفاداري ظاهري تشكيلات بهائيت به دولت، پرهيز از دخالت در سياست، لزوم اطاعت از قانون و پرهيز از احزاب سياسي ناشي از فرصت طلبي محض است و صرفاً يك سري اقدامات عملي است كه تا زماني كه جامعه بهائي در مرحله طفوليت است مراعات مي شود تا بتواند در موقعيتي قرار گيرد كه قادر به تحقق اهداف اعلان شده اش باشد و فيچيكيا آن را چيزي جز پنهان كاري نظام اعتقادي و اختفاي اهداف سياسي تشكيلات بهائيت نمي داند و در اين ارتباط است كه به كتمان عقيده نخست وزير سابق ايران يعني امير عباس هويدا اشاره مي كند و وفاداري و اطاعت از حكومت را كه به كرات در آثار بهاءالله و عبدالبهاء تأكيد شده، شيوه اي مصلحتي مي داند. فيچيكيا همچنين اشاره دارد به دولت هاي ملي جديد جهان سوم كه در مرحله اثبات هويت خود هستند و در مواجهه با تشكيلات بهائيت و تمايل آن تشكيلات به ايجاد يك دولت جهاني متمركز باعث شده است كه آن دولت ها مواضع سياسي تشكيلات بهائيت را به نوعي استقرار استعمار جديد تلقي كنند. [۶] .

از نظر فيچيكيا تشكيلات جهاني بهائيت، يك قدرت خودكامه است كه قصد دارد در نهايت خود را تا سطح يك دولت جهاني ارتقا دهد. تشكيلات جهاني بهائيت از نظر او در مسير سلطه مطلقه جهاني است. تشكيلات بهائي براي استقرار يك دولت متحد متمركزگرا و دولتي جهاني همراه با يك گرايش تئوكراسي در حال تلاش است. تشكيلات بهائيت اين هدف را در پس پرده مدارا، صلح طلبي و تمكين به حكومت و قانون مكتوم نگاه داشته اند. از نظر فيچيكيا اگر چه بهائيان در تبليغات خود تلاش مي كنند كه به جهانيان القا كنند كه جامعه مشترك المنافع فدرال با اهداف تشكيلات جهاني بهائيت منطبق و سازگار است ولي در حقيقت هدف تشكيلات بهائيت تأسيس نظام فدرال مشترك المنافع از دولت ها نيست بلكه هدف تشكيل دولت واحد تمركزگراست. [۷] .

فيچيكيا در خصوص بررسي تشكيلات بهائيت در ايران بيان مي كند كه بهائيان در طي انقلاب مشروطه ايران نشان دادند كه مخالف حكومت جمهوري، آزادي هاي مدني و هرگونه نهاد انتخابي از سوي مردم بوده اند. آنها حامي سلطنت مطلقه بودند تا جايي كه عبدالبهاء از سلطنت طلبان حمايت كرد و با آنان از درِ معامله درآمد. وي بيان مي كند كه تشكيلات بهائيت در ايران به عنوان حاميان صريح دربار در حكومت پهلوي بسيار منتفع شدند و شاه نيز به منظور سركوب و جلوگيري از نفوذ روحانيون شيعه به حمايت از تشكيلات بهائيت روي آورد. وي از نقش اساسي تشكيلات بهائيت در سرنگوني دكتر مصدق در سال ۱۹۵۳ ياد مي كند و همينطور نقشي را كه اين تشكيلات در روي كار آمدن اميرعباس هويدا به نخست وزيري ايفا كرد. فيچيكيا معتقد است كه تشكيلات بهائيت نه فقط در برابر سياست هاي فاسد حكومت پهلوي سكوت كردند بلكه به طور مخفيانه از اين سياست ها حمايت كردند و در خفا با دربار به توطئه نيز پرداختند. فيچيكيا در تحليل خود از وضعيت تشكيلات بهائيت ايران در نظام جمهوري اسلامي ايران، تضاد ميان مقامات دولتي و بهائيان را ناشي از جوهر و ماهيت تشكيلات بهائيت مي داند. او از آنجايي كه تشكيلات بهائيت ايران را مروج و حامي حكومت سلطنتي ايران مي داند. معتقد است كه نبايد تعجب كنيم كه ما در ايران شاهد خشم ايرانيان با چنين تشكيلاتي باشيم و از نظر او از آنجايي كه تشكيلات بهائيت مخالف با مردمي شدن و اصلاح ساختار دولتي ايران بودند و به طور مخفيانه با دربار عليه مردم توطئه     مي كردند، لذا طبيعي است كه اين تشكيلات با خشم فزاينده مردم ايران روبرو شود. [۸]

پاورقي

[۱] فصل سوم ” اقامت بهاءالله درعكا “۱۵۱- ۱۵۶-۱۸۱ / فصل پنجم ” تعاليم بهائي ” ۲۲۶ / فصل ششم “آداب و مراسم مذهبي در بهائيت ” ۲۴۰ / فصل هشتم ” عصر آهنين شوقي افندي ” ۲۸۸ / فصل دهم ” بهائيت درعصرحاضر ” ۳۹۴-۳۹۹-۴۰۵-۴۰۷-۴۱۳-۴۲۲-۴۲۶-۴۲۹٫
[۲] فصل نهم ” نظم اداري بهائي ” / ۳۷۴ فصل دهم ۳۸۱-۴۰۹٫
[۳] فصل پنجم ۲۳۴ / فصل هشتم ۲۷۸-۲۸۸-۳۰۰ / فصل نهم ۳۳۴-۳۳۷-۳۳۹-۳۴۰-۳۶۷-۳۶۸ /فصل دهم ۳۷۹-۳۸۹-۳۹۰-۴۱۷-۴۲۱-۴۲۶٫
[۴] فصل هشتم ۲۹۳ / فصل نهم ۳۱۹-۳۳۱٫
[۵] فصل سوم ۱۴۹-۱۶۰ / فصل هفتم ” تعاليم اجتماعي و اخلاقي در بهائيت ” ۲۵۱ / فصل هشتم ۲۸۳-۲۹۳ / فصل دهم ۴۳۰٫
[۶] فصل ششم / ۲۳۸فصل دهم ۳۹۳-۳۹۸٫
[۷] فصل دهم ۳۸۹-۳۹۱-۴۱۴-۴۲۵٫
[۸] فصل هفتم ۲۷۲-۲۷۵ / فصل دهم ۳۹۵٫

منبع

پدیدآورنده : لطفی لطف الله، ناشر :روزنامه ايران، زبان :فارسی، نوع کتاب :دیجیتالی، نوع متن :مقاله، تعداد جلد :۱شماره دیجیتالی :۶۸۴۰، چاپ :۱۳۸۷نسخه اثر :۲

 

بهائیت در ایران
ارسال دیدگاهYour Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید Active This Button Please