کد خبر:12774
پ
bazgasht
بهائیت در ایران

سیل بازگشتگان اندیشمند از بهائیت از ایران تا آمریکا

وقتی سیر پژوهش ها شما را به سوی مطالب و سخنان بازگشتگان از بهائیت می برد به نکات جالبی بر می خورید که بسیار مهم است. یکی از آنها در مورد نحوه جذب افراد به طرف این آیین است. رهبران این آیین در ابتدای امر ادعاهای دیگری غیر از ادعاهای نهائی مطرح می نمودند و […]

وقتی سیر پژوهش ها شما را به سوی مطالب و سخنان بازگشتگان از بهائیت می برد به نکات جالبی بر می خورید که بسیار مهم است. یکی از آنها در مورد نحوه جذب افراد به طرف این آیین است. رهبران این آیین در ابتدای امر ادعاهای دیگری غیر از ادعاهای نهائی مطرح می نمودند و افراد با آن ذهنیت جذب می شدند. بعد که خلاف آن را می دیدند رویگردان می شدند مثلاً باب با ادعای رکن رابع و بابیت امام زمان، افراد را جذب نمود و سخنی از نسخ اسلام و دین جدید نگفت، لذا به شهادت تواریخ بهائی، اولین مؤمن به او یعنی ملاحسین بشرویه ای وقتی وقایع بدشت در کشف حجاب و نسخ اسلام را شنید، گفت اگر آنجا بودم آن افراد را به خاطر آن رفتارها و سخنان حد میزدم و یا ملا عبد الخالق یزدی از داعیان بزرگ بابی که پسرش را در شورش ها و جنگهای بابیها با مردم و نیروهای دولتی از دست داده بود وقتی ادعای قائمیت باب به او رسید گفت: ای وای پسرم به ناحق کشته شد[۱]…..

عامل در دیگر در بازگشت افراد، کشف رازهای پنهان و مطالب پشت پرده و و تناقضات در عمل و سخن رهبران بود که وجدان آن ها را بیدار می نمود و این آیین را ترک می کردند. یکی از این افراد عبد الحسین آیتی تفتی ملقب به آواره است که از بزرگ ترین مبلغان و معلمان و نویسندگان بهائی بود که فعالیت ها و سفرهای تبلیغی و آثار تألیفی او مثل کتاب کواکی الدریه که در تاریخ بهائیت است، بسیار مورد تأیید عبدالبهاء بود. وقتی پس از مرگ عبدالبهاء متوجه شد که با وصایا و اسناد غیر واقعی شوقی را روی کار آورده اند، شوکی به او وارد شده و باز می گردد. او می گوید در مصر از امر بهائی منصرف شدم و به حیفا رفتم و از شوقی الواح وصایا را به جدیت طلبیدم و سپس در بیروت به اعضای محفل روحانی حقایق را گفتم و شرح مبسوطی برای احمد یزدانی نوشتم که آن را به محفل برد.

پس از يك هفته که به تهران برگشته بودم تکفیر نامه برای من منتشر کردند و تا دو سال چیزی ننوشتم تا دولت قاجار سپری شد و از آن پس شروع به کار کردم و اکنون ١٦ سال گذشته و شوقی افندی لوح قهریه برای من صادر کرده و القاب زشتی داده و پیشگویی قهر الاهی کرده بود که انجام نشد.

سه جلد کتاب کشف الحیل او در کشف نیرنگ های رهبران بهائی حاوی نکات بدیع و خواندنی است. فرد دیگر کاتب عبدالبهاء و فرد بسیار موثق نزد او فضل الله مهتدی صبحی قصه گوی رادیو بود که با کشف حقایقی از اندرونی او به ویژه بعد از روی کار آمدن شوقی از این آیین برگشت و از سوی شوقی مطرود شد و به طرزی خشن و غیر انسانی با او رفتار شد. افرادی چون سرهنگ ثابت راسخ و ادیب مسعودی نیز که از داعیان بزرگ بهائی بودند با پژوهش هایشان پس از سالها متوجه غیر الاهی بودن بهائیت شدند و بازگشتند و همچون آواره و صبحی شرح تناقضات و کجی های این آیین را کتاب کردند.

از میان پیروان غیر ایرانی بهائیت نیز افرادی به سوی بهائیت رفتند، اما پس از تحقیق آن را کنار گذاشته و منتقد شدند. از جمله آنها فرانچسکو فیچیکیا محقق سوئیسی است که مدتی در داخل بیت العدل در حیفا نیز به سر برد، اما سرانجام بازگشت و کتابی در نقد عقائد آنها به زبان آلمانی نوشت که بسیار در اروپا سروصدا کرد، دیگری دکتر خوان کول استاد تمام کرسی تاریخ در دانشگاه میشیگان است که سالها بهائی بود و خدمات شایانی به بهائیت کرد، اما سرانجام بازگشت و از منتقدان بهائیت شد و افراد دیگری چون ویلیام کارلینگتن، دیل هاز بند، اینگ بارتل، كارن بك و ده ها محقق دیگر که نکات بسیار جالبی را از درون بهائیت نشان داده اند که برای پژوهشگران این حوزه بسیار حائز اهمیت است….

لازم به ذکر است به خاطر تبلیغات و آزادی عملی که این فرقه در آمریکا، طی حدود پنجاه سال اخیر داشته افراد و اندیشمندانی مهم در این کشور به این فرقه پیوستند که بعد از مدتی تحقیق و پژوهش اصیل علمی و دینی متوجه بی پایه و اساس بودن این دین خود خوانده و رهبران آن شدند و از بهائیت تبری جسته و این فرقه اعلام انزجار نمودند. در این رابطه می توان افرادی همچون دیل هازبند، فردریک گلیشر، اریک استتسون، دنیس مک اوئن و …. را نام برد که نظرات آنها در مورد فرقه بهائیت حیفایی در کتابی تحت عنوان« بهائیت بهائی از دیدگاه منتقدان و روشنفکران» به فارسی منتشر شده است که مقالات آن به طور خلاصه در سایت فرقه پژوهی[۲] درج شده است.

در داخل کشور نیز طی دهه های اخیر افرادی همچون مهناز رئوفی،  مهشید ضیایی، عطاء الله قادری، بهزاد جهانگیری، ناهید وحدت شعار و …. را می توان از مستبصرین از بهائیت نام برد که هر کدام به نحوی افشاگریهای از مسائل پشت پرده بهائیت و تناقضات اعتقادی و اخلاقی این فرقه و رهبران آن را مطرح کرده اند که به راحتی این آثار در دسترس عموم قرار دارد. خانم مهناز رئوفی مطالب خود را در مورد مسائل پشت پرده فرقه ضاله بهائیت در کتابهای مثل « مسلخ عشق»، «فریب»، «سایه شوم»  منتشر نموده و آقای بهزاد جهانگیری نیز مطالب خود را در کتابی به نام« بازی با تشکیلات»  منتشر کرده است.

 

 

منبع

فخاری، عبدالحسین، دو قرن چالش(سی نکته در نقد آیین بهائیت)، انتشارات گوی، چاپ اول، ۱۳۹۸

 

[۱] – ظهور الحق ، ج ۳، پاورقی ص ۱۷۳

[۲]    http://ferghepajoohi.com/

بهائیت در ایران
ارسال دیدگاهYour Comment

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد.

کلید مقابل را فعال کنید Active This Button Please