متین حمیدی| یکی از نکات اساسی موجود در اجتماع، تضارب آراء و افکار است که باعث میشود، گروههای مختلفی تشکیل شده و با توجه به عقاید و جهتگیریهای متنوع در راستای باورهای خود با هم همراه شوند و یا به رقابت بپردازند؛ مسئلهای پذیرفتهشده که خیلی وقتها منشأ آموزش و پیشرفت فکری اجتماعی بشر شده است. اما اگر این تفاوت اندیشه در گروهی موجب شود، تمام آنانی که خارج از گروهند، بهمثابه «دیگری» تلقیشده و بهنحوی با دیگران نوعی بیگانگی و جدایی داشته و سود و زیانشان با اجتماع بیرون از گروه در تضاد باشد، نمیتوان به سادگی از فعالیت چنین گروهی چشمپوشی کرد.
همین مسئله باعث شکلگیری قوانین مقابله با فرقهها در جوامع گوناگون شده است. موضوعی که در مورد خاص فرقه تشکیلاتی «بهائیت» در جمهوری اسلامی ایران اتفاق افتاد. اگرچه این فرقه ضد اسلامی همواره در تاریخ دینی کشور ایران طرد شده بود، اما در زمان سلطنت پهلوی بهدلیل نفوذ بسیار بیگانگان و همسویی فعالیتهای تشکیلات بهائی با کشورهای استعمارگر، نظارت درستی بر چگونگی تحرکات عناصر بهائی صورت نمیگرفت. بعد از انقلاب اسلامی در سال ۱۳۵۷ و تکیه بر شعار «استقلال» در کنار «آزادی» و «جمهوری اسلامی»، مسئولان نظام در پی برچیدن دست بیگانگان و ممانعت از سلطه اغیار بر منابع و عقاید مردم برآمدند؛ هدفی که لازمهاش لغو تشکیلات جاسوسپرور و وابسته به اسرائیل و آمریکا بود.
بهائیت از جمله فرقی است که اعضای تشکیلاتش را ملزم به ارائه گزارش مستمر تبادل اطلاعات کامل و تبلیغ و کوشش در جهت افزایش شمار بهائیان مینماید. ضمن اینکه تمام گزارشها و اطلاعات جمعآوریشده به سرزمینهای اشغالی ارسال میگردد؛ جایی که همسر آمریکایی سومین سرکرده بهائی دربارهاش میگوید: «من ترجیح میدهم که جوانترین ادیان [بهائیت] از تازهترین کشورهای جهان [اسرائیل] نشو و نما یابد و در حقیقت باید گفت آینده ما بهائیت و اسرائیل چون حلقههای زنجیر به هم پیوسته است.»[۱]
به طور خلاصه اسناد بهدست آمده و اقدامات بهائیت موجب شد، فعالیتهای تشکیلاتی بهائیان از سال ۱۳۶۲ در کشور ممنوع اعلام شود. محفل بهائیان ایران هم برای با ادعای اطاعت تام از اوامر دولت و حکومت محافل را تعطیل اعلام میکند: «جامعه بهائیان ایران برای اثبات حسن نیت و بر اساس اصول اعتقادی خویش، در اطاعت تام از اوامر دولت و حکومت…. تعطیل تشکیلات بهائی را در سراسر ایران اعلام میدارد و از این پس … محفل ملی و کلیه محافل روحانیه محلی و لجنات تابعه آنها تعطیل است و هیچ فردی عضو تشکیلات بهائی شناخته نمیشود.»[۲]
هر چند در نامه سرگشاده محفل، ادعا شده کلیه تشکیلات بهائی در ایران تعطیل خواهد شد، در عمل چنین اتفاقی به طور کامل رخ نداد. مرکز جهانی جامعه بهایی نیز با پیامهای مختلف امکان تداوم تشکیلات در ایران را با وجود نبود محافل به بهائیان اطلاعرسانی میکرد: «بیتالعدل اعظم این مسئله را برای بهائیان روشن ساختهاند که متوقف شدن کار این گروهها نباید موجب نگرانی گردد… بهائیان ایران خواهند توانست، به نوعی امور روحانی جامعه خود را سر و سامان دهند.»[۳] حقیقت آن بود که در سطح ملی، هیئتی هفت نفره بهنام هیئت «یاران» و در سطوح محلی گروههای «خادمین» برای کنترل و سازماندهی فعالیتها شکل گرفته بودند:
«اقدام یاران و خادمین در جهت خاتمه دادن به کار خود، نبایستی موجب نگرانی خاصی گردد. راههای بسیاری وجود دارد که احبا میتوانند امور جامعه خود را بهطور غیررسمی سروسامان بخشند. آنچه همگی باید مدنظر داشته باشند، این است که بهترین راه ابراز این اشتیاق، تمرکز کامل قوا در اجرای نقشه پنج ساله میباشد.»[۴]
بنابراین، علیرغم تمام این مسائل و ظاهرنماییها، بهائیت اقدامات تشکیلاتیاش را ادامه داد. تعاریف مختلفی برای «تشکیلات» ذکر شده، بهطور کلی میتوان گفت تشکیلات، مجموعهای از نیروهای انسانی است که دارای هدف و برنامه مشخصی باشند.
نیروی انسانی بهعنوان عناصر تشکیلاتی و هدف و برنامهای برای رسیدن به آن هدف، از شاخصههای اصلی تشکیلات است. همان طور که بهائیان بهعنوان اعضای تشکیلات میبایست، در راه محقق کردن نقشههای ارسالی از مرکز فرقه گام برداشته و برنامه محتوایی و عملی جلسات ۱۹ روزه بهائی که به «ضیافت» موسوم است، هر ماه تنظیم و ارسال میگردد. جلساتی که همچنان حتی در ایران برگزار میشود. این مقدمه کوتاه نشان میدهد، خطر بهائیت هنوز در کمین بوده و عملکرد این فرقه جای بررسی دارد.
در این نوشتار، قصد واکاوی ریز به ریز اهداف بهائیان را نداریم، بلکه بیشتر بررسی چگونگی هدایت، برنامهریزی و عملکرد بهائیان ایران پس از ادعای انحلال ظاهری تشکیلات بهائی مدنظر است. اگر هدف بهائیت را بهطور کلی در جذب غیر بهائیان به فرقه، همراه کردن غیربهائیان با تفکرات بهائی، ایجاد شکافهای امنیتی در سازمانهای گوناگون و تأثیرگذاری بر تصمیمهای ارکان مختلف خلاصه کنیم، مطالعه پیامها و اسناد مرکز اصلی فرقه و بررسی خاطرات و اعترافات بهائیان، راهنمای خوبی برای روشن شدن چگونگی طی مسیر بهائیان در ایران است. مسیری که به بیان خود بهائیان، باید با نوع اقدامات گذشته متفاوت میبود:
«از سال ۱۹۹۶ م جامعه بهائی عناصر مفهومی و عملی جدیدی را به فعالیتهای رایج خود افزود که درک و همراه شدن با برخی از آنها بهدلیل جدید بودن، برای برخی از اعضای آن با تأخیر همراه بوده است. بهترین راه برای رفع این چالش نه پناه بردن به الگوی سابق فعالیتهای جامعه بهائی و تلاش برای احیای آنها و نه کنار کشیدن و منزوی شدن از فعالیتهای رایج جامعه است.
هر فرد بهائی با مطالعه پیامهای بيتالعدل اعظم، مخصوصاً پیامهای نقشه و آشنایی با سندهای مفهومی که از طرف مرکز جهانی ارسال شده است. مثل سند «اقدام اجتماعی» (۲۰۱۴م) و یا «مؤسسات آموزشی دستیابی به عملکردی پیشرفتهتر» (۲۰۱۷م) و… ، میتواند درک خود را افزایش دهد… .»[۵]
بررسی اسناد تشکیلات بهائیت در ایران نشان میدهد، این فرقه با هدایت مستقیم سازمان مرکزی فرقه موسوم به «بیتالعدل» در سال ۱۳۸۶ جلسهای را با حضور هئیتی از سران تشکیلات بهائی ایران در استانبول برگزار کرده و در آن به ضرورت برقراری ارتباط با هدف «نفوذ»، (واژه بهکار رفته در سند مذکور) و تأثیرگذاری در ارکان دولتی، مجامع، رسانهها، شخصیتها و… پرداخته است.
گویا تشکیلات برای رفع محدودیتهای ایجادشده سعی میکند، با نفوذ در سرمنشا تصمیمات، معادله را به نفع خود تغییر دهد. از اینرو مسئولان بهائیت ایران، بلافاصله پس از بازگشت، از ترکیه برخلاف آنچه در گذشته مبنی بر اطاعت از قانون و دولت حاکم عنوان کرده بودند، تشکیلاتی تحت عنوان «روابط خارجی» یا «روابط عمومی» راه اندازی میکنند. این تشکیلات دارای کارگروههای تخصصی بوده و با استفاده از عناصر خود در برخی مراکز دولتی، رسانها و مؤسسات غیردولتی نفوذ و منویات تشکیلات را پیگیری مینماید.
علاوه بر این، برابر یک طرح موسوم به «اصل مشورتهای طولانی»، کادر این تشکیلات را مجاب ساخته تا از طریق ارتباط با برخی مراکز، سازمانها، مؤسسات، شخصیتها و… دیدگاههای آنان را بهسمت بهائیت جلب و با توجه به نوع عکسالعمل افراد، بهرهبرداریهای لازم صورت گیرد.
اضافه میشود، در سالهای گذشته، چندین سند محرمانه متعلق به ارگانهای وابسته به نظام در سایتهای اینترنتی درج شده است. راهاندازی سازمانهای مردم نهاد (NGO) از دیگر اقدامات تشکیلات بهائیت است که شدیداً مورد تأکید بیتالعدل بوده و برای این منظور پیگیری مجدانهای از طرف آنان صورت گرفته. برابر اسناد، بهائیان به دو شکل در این مسیر گام برداشتهاند:
۱. نفوذ در مراکز مردم نهاد موجود.
۲. راه اندازی N.G.O به صورت مستقیم و مستقل.
همچنین تشکیلات بهائیت با هدف بسترسازی برای جذب گسترده نیروهای تشکیلاتی که در ایران بیشتر شامل مسلمانان میشود، طرحی را با عنوان «توسعه اقتصادی – اجتماعی» تدوین و بخشی از آن را به مرحله اجرا گذاشته است. در این طرح، تشکیلات بهائیت با گسترش فعالیتهای اقتصادی آموزشی بهداشتی و… به تعمیم بسترهای جذب و تبلیغ بهائیت میپردازد و با توجه به نتایج مثبتی که از این طرح در کشورهای دیگر عایدشانشده چشم امید بسیاری، به طرح مزبور داشتهاند.
کار کرد اصلی این طرح، «تبلیغ» غیرمستقیم فرقه با پوشش نهادهای اقتصادی و اجتماعی در جوامع هدف است که به تصریح مرکز جهانی فرقه، میتوان به پوششهایی همچون آموزشوپرورش، سوادآموزی، دانشگاه، بهداشت، محیطزیست، امور زنان، پناهندگان، کشاورزی، شرکتهای صنعتی و… اشاره کرد.
با ابلاغ سراسری مرکزیت تشکیلات بهائیت در سال ۱۳۹۷(م)، دفتر توسعه اجتماعی و اقتصادی بهائیت به سازمان توسعه بینالمللی بهائیت ارتقا یافت و از آن پس، جریان تبلیغ فرقه با انسجام بیشتر و مقیاسی وسیعتر توسط مرکزیت مزبور پیگیری شد. در همین راستا مقرر شد، صندوقی با عنوان «صندوق بینالمللی بهائیت برای کمک به فعالیتهای تبلیغی و حمایت از طرحهای جدید مربوط به تبلیغات، تأسیس و عناصر بهائی و مؤسسات بهائیت به این صندوق کمک مالی تبرع نمایند. تبرعاتی که هر ۱۹ روز در ضیافات جمعآوری میشود و بخشی از آن به این حوزه تعلق میگیرد. به عنوان مثال، تأسیس صندوق بینالمللی در کشور «آلمان» با هدف کمک به جریان تبلیغ در ایران از طریق جذب کمکهای مالی آحاد بهائی و… از دیگر اقدامات این فرقه، برای شتاب بخشیدن به پروژه ضد امنیتی تبلیغ در ایران بود.
در مورد برنامههای جامعهسازی و کلاسهای مختلف بهائیت که در این راستا در همه نقاط بهائینشین اجرا میشود. پیشتر سخن گفته شده اما در این نوشتار برآنیم بیشتر بر برنامههایی تمرکز کنیم که جامعه ایران را هدف قرار دادهاند، مثل همین جلسهای که در ترکیه برگزار شد و خروجیاش بخش روابط خارجی بهائیت بود. تجزیه و تحلیل جزء به جز اسناد مربوط به این نقشه بهائیت در این مجال نمیگنجد، اما هر چه بود، بخش زیادی از مهرههای این مأموریت بهائی کمکم شناسایی و خطسوزی شدند.
با این حال، بهائیت طی این سالها دست از طرحریزی و قانونشکنیهایش برنداشته و با اقدامات ریز و درشت دردسرهای زیادی در حوزه امنیتی، بینالمللی، سیاسی اقتصادی و… برای کشور بهوجود آورده است.
یکی از جدیدترین برنامههای تشکیلات بهائی برای ایران، در سندی تحت عنوان «کاوشی در چارچوب مفهومی فرد و جامعه بهائی در ایران» قابل مشاهده است. این سند، یکی از اسناد دریافتی از مرکز فرقه در کشور است که مقرر شده بهترتیب فعال بودن در اختیار بهائیان قرار گیرد. به این صورت که جمعهای فعالتر در هر استان که در خدمت به بهائیت بیشترین تلاش را دارند، (مانند: معتمدین، مربیان و…) مطالعه آن را شروع کرده و در نهایت عموم بهائیان در جمعهای مشورتی خود به مطالعه آن بپردازند.
در نگاهی اجمالی با مطالعه متن سند، میتوان آن را راهی برای جبران خلأ تشکیلات در ایران تا حد امکان و با تکیه بر تقویت ظرفیتهای فردی یا نهایتاً جمعهای مشورتی دانست. مسئولین تشکیلات در صددند با کاستن از تعارضات فعالین بهائی و توقعات بدنه جامعه بهائی ایران از رهگذر تبیین شرایط خاص کشور، آنها را با مشکلاتی که برای رسیدن به اهداف بهائیت در نبود تشکیلات اصلی این فرقه (محافل و…) ایجاد میشود، آشنا کنند.
نکته مهم دیگر، بالا بردن توان دفاعی نحوه به گردن گرفتن مسئولیت اقدامات تشکیلاتی بهصورت انفرادی توسط عناصر بهائی است. متن سند به گونه ای تنظیم شده که باعث ایجاد انگیزه و آمادگی عمومی برای تقویت تبلیغ شده و انجام این مهم باید بهنحوی باشد که شائبه تشکیلاتی بودن در ذهن اولیای امور ایجاد نکند.
این سند نشان میدهد که محافل بهائی و بعد از آن گروه یاران ایران، تأثیر بسیاری در اجرای برنامههای تشکیلات بهائی در ایران داشتند و دستشان بهدرستی برای جمهوری اسلامی رو شده بود. ارتباط سیستماتیک و مستقیم با حیفای اسرائیل به اندازهای مهم بود که علیرغم پنهان داشتن آن، در برخی پیامها امروزه کاملاً روشن شده و برخی از مضامین سند مذکور تلویحاً به این موضوع اشاره میکند:
«در نبود دست راست، بقیه اعضا و جوارح میبایست، وظایف او را پوشش دهند و این امر موجب تقویت سایر جوارح خواهد شد. هر چند که هیچ یک نخواهند توانست، جای دست راست را پر کند و نبود دست راست قطعاً یک ضعف است.»[۶]
از آنجا که مرکز تشکیلات از لزوم تأثیر خونرسانی به سلولها در بقای آنها به خوبی مطلع بوده و ایمان دارد، با حذف این تشکیلات در ایران، مرگ تدریجی آرمانها و اعتقادات در سلولها -خصوصاً در نسلهای بعدی- امری گریزناپذیر است، لذا در حال آزمودن روشهایی است که از هم گسیختگی تشکیلات را به تعویق بیندازد.
تدوین چنین سندها و سیاستگذاریهایی نشان میدهد، فرقه بهائیت با پذیرفتن محدودیتهای خود و برهمخوردن قالبی که پیش از این برای تبلیغ استفاده میشد، همچنین آگاهی از ضعفها و خطرات اقدامات انحرافی درصدد است تا با تشکیل جمعهای مشورتی کوچک، اولا فضای انگیزشی لازم برای ترویج اقدامات تبلیغی را تقویت کند و ثانیاً ملزومات یک تبلیغ مؤثر و ماندگار را در این جمعها فراهم آورد. تحقق اهداف بیانشده در گرو موفقیت این جمعهای مطالعاتی و مشورتی است.
مرکز تشکیلات بهائیت به خوبی و درستی از شرایط و وضعیت زیرمجموعههای خود در ایران آگاه و با ضعفها، نقایص و ظرفیتهای آن آشناست. بهائیت در سندهای گذشته، اهداف و ایدهآلهای فرقه را بهعنوان راهبرد تشکیلات در ایران ترسیم میکرد و در سند فعلی در حال ایجاد آمادگی و رفع نقاط ضعف برای دستیابی به آن آرزوها میباشد. اگر اهداف چنین سندهایی محقق شود و فرقه بتواند با پوستاندازی خود را با شرایط جدید وفق دهد. دستیابی به آن ایدهآلهای سلطهگرانه و خطرناک دور از ذهن نخواهد بود. اینجاست که امام خمینی (ره)، در رابطه با نفوذ و اقدامات جاسوسی فرقه بهائیت میفرمایند:
«آقای ریگان میگوید که این بهائیها، بیچارهها مردم آرامی، ساکتی [هستند]، مشغول عبادت خودشان هستند. جهات مذهبی خودشان را بهجا میآورند و ایران برای خاطر همین که اینها اعتقاداتشان مخالف با اعتقادات آنهاست، گرفتند. اگر اینها جاسوس نیستند، شما صدایتان درنمیآمد. شما برای خاطر اینکه اینها یک دستهای هستند که به نفع شما هستند والا ما، شما را میشناسیم. آمریکا را هم میشناسیم که انساندوستیاش گل نکرده است که حالا برای خاطر ۲۲ نفر بهائی که در ایران به قول ایشان گرفتار شدند، برای انساندوستی یک وقت همچو صدا کرده و فریاد کرده و به همه عالم متشبث شده است که به فریاد اینها برسید. مردم شما را میشناسند، اگر دلیلی ما نداشتیم به اینکه اینها جاسوس آمریکا هستند، جز طرفداری ریگان از آنها کافی بود. شکی نداریم که بهائیان جاسوس و توطئهگر هستند.»[۷]
[۱]. مجله اخبار امری، دی ۱۳۴۰، ش ۱۰، ص ۶۰۱.
[۲]. نامه سرگشاده محفل ملی بهائیان ایران، ۱۲ شهریور، ۱۳۶۲.
[۳]. نامه سرگشاده جامعه بین المللی بهائی به دادستان کل ایران ۱۴ اسفند ۱۳۷۸.
[۴]. پیام بیتالعدل خطاب به محافل ملی، ۶ مارس ۲۰۰۶.
[۵]. مقاله چگونه همراه و پیشرو در تغییرات جامعه بهائی باشیم؟ کانال فرقه بهائیت.
[۶]. سند «کاوشی در چارچوب مفهومی فرد و جامعه بهائی در ایران».
[۷]. موسوی خمینی، سید روحالله، صحیفه نور، تهران: انتشارات مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی (ره)، ج ۱۷، ص ۲۵۹.